چکیده

در پژوهش حاضر، سعی بر آن است به این سؤال که آیا حکمروایی شهری توانسته است در شکل گیری، توسعه و پایداری محله های مسکونی تأثیر داشته باشد؟ پاسخی از دیدِ برنامه ریزی شهری با توجه به رویکرد پایداری محلات شهری داده شود. بنابراین، هدف کلی پژوهش بررسی عملکرد حکمروایی شهری در ارتباط با شکل گیری محله های مسکونی پایدار شهری و علل ناکارآمدی برخی از آن ها در زمینه مدیریت یکپارچه شهری و توانمند آن است. روش پژوهش، بر حسب هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی تحلیلی بوده و روش جمع آوری داده ها به صورت اسنادی و پیمایشی (با استفاده از تکنیک پرسشنامه) می باشد. جامعه آماری، شهروندان ساکن شهر پیرانشهر می باشند (70222 نفر که با استفاده از فرمول کوکران، جامعه نمونه به تعداد 382 نفر تعیین شد و داده ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده جمع آوری گردید که جهت تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده، از نرم افزارهای آماری Lisrel و SPSS و مدل تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و آزمون رگرسیونی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد علاوه بر اینکه شاخص های به کار رفته در پژوهش، تأثیر معناداری بر پایداری محیطی محلات شهری دارد، اعتقاد شهروندان نیز به اینکه آنها بر تصمیم گیری ها مؤثر بوده و مدیریت شهری خواهان مشارکت شان در حکمروایی شهری است، اثر مثبت و قوی بر توسعه پایدار محلات دارد، به گونه ای که ""عدم حضور مردم در مدیریت شهری بر پایداری محلات شهر تأثیرگذار بوده"" و ""شاخص های پایداری از مطلوبیت لازم برخوردار نبوده اند"". همچنین نتایج آزمون کروسکال والیس بیانگر آن است که از لحاظ پایداری محله ای، محله ""فرهنگیان"" با میزان 18/255 در رتبه اول قرار دارد.

تبلیغات