مقاله حاضر به بررسی پدیده سیسلیک بودن وجود جهان می پردازد. فلاسفه و ادیبان از زمان های باستان تا به امروز به مسئله انقطاع جریان معمول حوادث و اتفاقات با عناصر تخریب گر جامعه (فرارسیدن هرج ومرج) پرداخته اند. نگارنده در این پژوهش کوشیده است ثابت کند که نویسندگان روسی سعی می کردند بر اساس نمونه مشخصی از شیوه حکومت ها و فرآیندهای اجتماعی که در جامعه رخ می دهد، نسخه ها و راه کارهایی جهت جلوگیری از حاکم شدن دوباره عهد هرج ومرج ارائه دهند. زامیاتین، پلاتونوف و پریشوین، بررسی فرآیند رشد و پیشرفت جهان و جامعه بشری را بر اساس قوانین واحد پیشنهاد کردند، مدل های این فرضیه را به شکل نمونه ها و تصاویر ادبی و هنری ساختند و در مقاله های مطبوعاتی، رساله های فلسفی و یادداشت های روزانه به اثبات و توجیه آن ها پرداختند. این مدل ها به لحاظ فلسفی، ادبی و هنری بسیار به جا و متقاعدکننده به نظر می رسند؛ استعداد شگرف و حساسیت تحیر برانگیز آفرینندگان این آثار تضمین کننده این امر است.