آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۹

چکیده

متن

اخلاق فناوری اطلاعات

اخلاق فنــاوری اطلاعات ( IT Ethics ) یکی از مباحثی اســـت که در اخلاق کاربری ( Applied Ethics ) مطرح می شود. اخلاق کاربردی از زیرشاخه ها یا پیوستهای رشته فلسفه اخلاق است که به مباحثی می پردازد که به ارزشهای عملی رفتار انسانها در حوزه هایی خاص مربوط می شود. از بین دیگر موضوعاتی که امروزه در ذیل اخلاق کاربردی از آنها بحث می شود می توان به این عناوین اشاره کرد: اخلاق پزشکی، اخلاق زیست محیطی، اخلاق روزنامه نگاری، اخلاق تجارت و مانند آن. البته گاهی د راخلاق کاربردی از ارزشگذاری نوع خاصی از افعال انسانی مانند سقط جنین و آسان مرگی نیز بحث می شود. اخلاق فناوری اطلاعات یکی از جدیدترین مباحثی است که در اخلاق کاربردی مطرح شده و به تازگی در طرح تکفا کار گروهی خاص بدان اختصاص یافته است. به کمک دیگر اعضایی که درصددند انجمن اخلاق در حوزه علمیه قم را تاسیس کنند بر آن شدیم که طی مدت یک سال این بحث جدید را از نگاهی فلسفی، اجتماعی و نیز از نگاهی درون دینی مطرح نماییم و فضای جدیدی را در باب مباحث نوظهور در حوزه اخلاق بگشاییم. از این رو این مقاله بر آنست که توصیفی اجمالی از این عنوان بدست دهد تا خوانندگان با این مساله آشنایی بیشتری پیدا کنند و زمینه بحثهای عمیق در مساله فراهم آید. باتوجه به استقبال وسیعی که جامعه ما و به خصوص قشر جوان از اینترنت و ارتباطات شبکه ای داشته است و تاثیرات عمیق و گسترده ای که فضای سایبر و وجوه مختلف جامعه ما دارد به جا و لازم است تا مسائل اخلاقی پیرامون فناوری اطلاعات مورد کنکاش قرار گرفته و دیدگاه اسلامی ما در باب موضوعات جدیدی که حول این محور پدید آمده است روشن گردد.

در نگاهی کلی و اجمالی می توان گفت:

اخلاق فناوری اطلاعات موضوعی میان رشته ای است که بحث از آن نیازمند آشنایی و تخصص در دو حوزه اخلاق و حوزه فناوری اطلاعات است. این بحث به مسایلی می پردازد که کاربرد و گسترش فناوری اطلاعات موجب آن گشته است. هدف از این بحث آن است که به سوالاتی پاسخ گوید که مربوط به بنیانهای ارزشی افعال و مسئولیتهای افراد در حوزه فناوری اطلاعات است. علاوه برآن می توان از سیاستهای دولتی در قبال زیربناهای اخلاقی حوزه فناوری اطلاعات نیز بحث نمود.

از آنجا که فناوری اطلاعات تحولات سیاسی اجتماعی وسیعی و شگرفی را پدید آورده است، مشکلات اخلاقی جدید و منحصر به فردی در این حوزه ایجاد شده که نیازمند رسیدگی است. فناوری اطلاعات نه تنها در نحوه افعال و اقدامات روزمره ما تاثیر می گذارد بلکه علاوه بر آن تلقی ما از آنها را نیز تغییر داده است.

برخی از مفاهیمی که در حوزه فلسفه اخلاق و فلسفه سیاسی کاربردی خاص داشته اند با پیشرفت فناوری اطلاعات دچار چالشهایی شده اند که از آن جمله می توان به مفهوم مالکیت، مفهوم حریم خصوصی، مفهوم توزیع قدرت، مفهوم آزادی های اساسی و مفهوم مسئولیت اخلاقی اشاره نمود.

در هریک از این مفاهیم سوالات جدیدی مطرح شده است مانند این که: متخصصان امور رایانه چه مسئولیتهای اخلاقی دارند؟ اگر یک نرم افزار رایانه ای خطا کند چه کسی را باید سرزنش نمود؟ آیا ایجاد اختلال در برنامه ها کاری غیراخلاقی است؟ آیا کپی برداری از برنامه ها وقتی صاحبان آن اجازه نداده باشند اخلاقاً کاری خطا و ناصواب است؟ اینها بخشی از سوالاتی است که در حوزه اخلاق فردی و نهادی فناوری اطلاعات مطرح می شود. بخش دیگری از سوالات مربوط به سیاستهای دولت است مانند این که: آیا افراد آزاد باشند تا از راههایی چون شبکه اینترنت سخنان خویش را آزادانه مطرح کنند یا محدودیتهایی که در نشر فیزیکی چون نشر کتاب و روزنامه در سیاستهای دولتی است. در مورد شبکه ها نیز باید اجرا گردد؟ این سوال بیشتر از آن جهت مطرح می شود که شاید ما در نشر کتاب و روزنامه که داخل در محدوده قدرت دولتها صورت می گیرد سخت گیری یا تساهل کمتر یا بیشتری داشته باشیم نسبت به اطلاع رسانی از بیرون مرزها که از طریق اینترنت صورت می گیرد. با توجه به امکان دسترسی افراد مختلف به اطلاعات موجود در رایانه هایی که به شبکه متصلند، دولتها باید چه سیاستها و عملیاتی را در راستای حفظ حریم خصوصی افراد از قبیل بایگانی نامه های ارسالی و وارده اشخاص صورت دهند و مسئولیت مدنی ایشان در این زمنیه چیست؟ مسائلی از این دست موجب شده است که عنوان تحقیقی با نام اخلاق فناوری اطلاعات در اخلاق کاربردی جای خود را باز کند. اینک به توضیح بیشتری به برخی از زمینه های بحث در این عنوان تحقیقی می پردازیم.

 

1-مطالعات فلسفی در حوزه اخلاق فناوری اطلاعات

یکی زا فیلسوفان اخلاق که در حوزه فناوری اطلاعات قلم زده است می گوید: " مکانی را در نظر آورید که عابران هیچ ردپایی از خود برجای نمی گذارند، در آن جا می توان چیزی را بارها و بارها دزدید درحالی که آن چیز هنوز در دست صاحب اصلیش است، در آن جا تجارتی صورت می گیرد که تاکنون نامی از آن نشنیده اید و دراین تجارت آنچه مبادله می شود اطلاعات تاریخی محرمانه یا خصوصی شماست، در آن جا بچه ها با این که د رخانه نیستند ولی احساس می کنند که نزد والدین خویش اند. در آن جا تمام امور فیزیکی (از کتاب گرفته تا پول و مشافهه و خرید و مراوده) همه عینیت خویش را از دست داده و تبدیل به اموری الکترونیکی و ذهنی شده اند. و خلاصه جایی که همه کس به همان اندازه مجازی است که سایه ها در تمثیل غار افلاطون. (1)

افلاطون چنین نظر داشت که ما انسانها همه درون غاری هستیم که ما را از رؤیت خورشید حقیقت باز می دارد. در این غار سایه هایی از امور حقیقی بر دیوار این غار افتاده و ما که دستمان از حقیقت کوتاه و پشتمان به واقعیت است این سایه ها را با اموری حقیقی اشتباه می گیریم و تصور باطلی به ما دست می دهد که این سایه ها را همان حقیقت می پنداریم. این سایه ها امور محسوسی است که از واقعیات کلی عقلی داریم. این سایه ها مجازهای آن حقایقی است که مثل افلاطونی نامیده می شود. امروز اشخاص با هویتهای مجازی در فضای الکترونیکی ظاهر می شوند، با یکدیگر به گفتگو می پردازند و با هم قول و قرارهایی می گذارند و گاهی غافل می شوند که ممکن است با کسی سخن گویند که کاملاً هویتی جدای از آنچه بروز داده، دارد. این یک هویت مجازی است هویتی که البته کاربردهای خاص خود را در محیط الکترونیک دارد و می تواند کارآمدی خاص خود را نیز داشته باشد. این هویت مجازی می تواند در پی اهدافی شوم یا ناصواب باشد: بیچاره آن پسر نوجوانی که گمان می کرد دوستی در آن سوی دنیا برگزیده است اما ممکن است روزی روشن شود که این دوست فردی در خیابان پایینی شهر خودش است ! فرض مقابل این است که این هویت مجازی می تواند در پی اهدافی ارزشمند پدید آید. بیاد بیاوریم که حضرت امیر علیه السلام وقتی درصدد اعطای غذا به مستمندان به اطراف شهر کوفه می رفت روی خود را از فقرا می پوشاند تا او را نشناسند و هویتشان مخفی بماند. اخفای هویت از نگاه اسلام گاهی امری ارزشمند است. امروز فضای سایبر این امکان را به طور بسیار قطعی تری در اختیار ما قرار داده است. امروز کسی نمی تواند مانند دیروز یکباره از هویتهای پنهان نقاب برکشد.

برخی معتقدند که بحث از اخلاق فناوری اطلاعات دارای عناصری منحصر به فرد است و همین امر در مواجهه با فضای سایر یا محیطهای شبکه ای یا به طور کلی رایانه ها ما را ملزم می سازد که توجهی اختصاصی به مسائل آن داشته باشیم. چون گفته های ارزشی پیشین یا توصیه های گذشته برای این مباحث کافی نیست. ما در مواجهه با این معضلات دچار یک خلأ مفهومی هستیم و مفاهیم موجود در نظریات سنتی و نیز اصول حاکم بر آنها برای حل مشکلات اخلاقی که فناوری اطلاعات موجب آن شده، کافی نیست. برای مثال چه مفهومی از ملکیت و شیئیت است که می توان بارها و بارها آن را دزدید و در عین حال همچنان در دست صاحبش باشد؟ این مفهوم از ملکیت درک و فهم سنتی از ملک و مالکیت را دچار چالش می کند. اینجاست که تأمل صرف در باب ارزشها مشکل گشا نیست بلکه باید این خلأ مفهومی را نیز پر کرد و در تعریف آنها نکات جدیدی را گوشزد نمود. باید مفاهیم و اصول اخلاقی را طوری گسترش داد که موقعیتهای نوظهور را پوشش دهد.(2)

البته ممکن است قائل شویم که بر خلاف رأی ایشان، مفاهیم تغییر نکرده اند بلکه مصادیق هر مفهوم متعدد و متنوع شده است. یا قول سومی در اینجا ابداع نمود. اینک در صدد نقد آراء منقول نیستم و بیشتر درصدد آنم که اصل موضوع و مساله تنقیح گردد و راه برای مباحثات بعدی در این زمینه باز بماند. در بندهای بعد به طرح یک مسأله فلسفی که غالباٌ در ذیل این بحث می آید بسنده می شود.

 

2-حریم خصوصی و فناوری اطلاعات

امروزه فناوری اطلاعات ذخیره سازی اطلاعاتی را ممکن ساخته است که در گذشته جز با انبارهایی بزرگ از پرونده های قطور ممکن نبوده است. اما این امر کمّی تنها خصوصیت عصر اطلاعات نیست. امروزه فناوری اطلاعات بازیابی اطلاعاتی را میسور ساخته که در گذشته بعضاٌ ممکن نبوده و بعضاً بسیار مشکل بوده است. به یاد دارم که در سال اول طلبگی وقتی با کتاب شریف بحارالانوار آشنا شدم و هر شب بخشی از آن را مطالعه می کردم در صدد برآمدم تا کلیه موارد آیاتی که در احادیث این کتاب آمده است فهرست کنم تا پس از یکبار فهرست برداری و سپس منظم کردن فهرستها بتوان هنگام مراجعه به هر آیه موارد وقوع آیه در احادیث بحارالانوار را به راحتی یافت. وقتی بخشی از کار را به انجام رساندم حجم وسیع کار و دشواری طبقه بندی اطلاعات و بازیابی اطلاعات و بازیابی فیش های استخراجی مرا از ادامه کار محروم کرد و چه خوب شد که ادامه ندادم چون امروز همین کار با برنامه نرم افزاری جامع الاحادیث- نور 5/2 به راحتی نه تنها در مجلدات بحار بلکه در تک جلدهای آن و حتی تک تک منابع این کتاب که بیش از 100 عنوان کتاب است فراهم آمده است. کاری که فهرست سازی دستی آن سالها به طول می انجامید و خطاهای انسانی در آن بسیار محتمل بود امروزه با دقت بسیار بیشتر و کمیتی قطعی تر به آسانی چند بار تقه زدن بر روی کلید موشواره است.

خیلی جالب است که شما در منزل خود نشسته باشید و کالایی حجیم را از آن سوی دنیا خریداری کنید و پانزده روز بعد آن را در درب منزل تحویل بگیرید. اینها اموری است که فناوری اطلاعات در اختیار بشر قرار داده است. اما همیشه اخبار دلنشین نیست: هر چه فناوری اطلاعات پیشرفت می کند امکان فریبکاری و تقلبهای انسانی نیز ابعاد جدیدتری پیدا می کند. به خصوص در بانکداری الکترونیکی هر از چند گاهی اخباری عجیب و غریب به گوش ما می رسد که نشان از وجود افرادی متقلب در سراسر دنیا دارد که در صدد سوء استفاده از این امکانات وسیع تجارت الکترونیک است که شبکه اینترنت در اختیار نهاده است. اطلاعات موجود در شبکه ها آنقدر وسیع و گسترده شده که امروزه درصدند برنامه هایی تدوین کنند تا از این همه اطلاعات چگونه آنها را که به کار افراد مختلف می خورد گزینش کنند. این یک دنیای جدیدی است که با یک مهبانگ جدید بوجود آمده است و در این انفجار اطلاعات بیش از آنچه در تصور بشر چهل سال قبل می گنجد اطلاعات جمع آوری شده است. چگونه و چه کسانی از این اقیانوس اطلاعات استفاده کنند؟ اما وقتی این اطلاعات راجع به اشخاص باشد سؤالاتی جدی و پیچیده در باب حریم خصوصی ایشان پیش می آید.

در زمینه تأثیرات فناوری اطلاعات بر حریم خصوصی مقالات و کتب زیادی به نگارش درآمده است. حریم خصوصی چیست و چه حد آن لازم است که از سوی افراد دیگر حرمت نهاده شود؟ نهادها چه وظایفی در باب حفظ حریم خصوصی افراد دارند؟ آیا می توانند اهداف نهادی خود را بر حفظ حریم خصوصی افراد مقدم دارند؟ آیا دولتها می توانند حریم خصوصی افراد را نقض کنند؟ اگر این حکم استثنایی دارد (که دارد) ملاک آن چیست و چه کسی در باب مصادیق این احکام استثنایی و ملاکهای آن داوری می کند یا باید بکند؟

بسیاری از افرادی که در این موضوع قلم زده اند اذعان دارند که اگر افراد بخواهند در جامعه ای خاص زندگی کنند برخی اطلاعات خصوصی ایشان از قبیل سن و محل زندگی و محل تولد و مانند آن برای جریان مؤثر کارهای دولتی و نیز ارتباطات روزمره طرفینی در آن جامعه لازم است. این یکی از قدر متیقن های عدم لزوم حفظ حریم خصوصی است. اما نوع اطلاعاتی که برای این دو امر لازم است و نیز محدوده و گستره آنها بحث انگیز و مورد اختلاف است. فناوری اطلاعات موجب شده است که سؤالات مطرح در این زمینه سؤالاتی گردد که جوابهایی فوری را طلب کند. از آن جهت که قدرت فناوری در ذخیره سازی اطلاعات و بازیابی آنها فوق العاده است. شاید بعضی وقتها درمحاورات خصوصی چیزی را بگوییم که امید داشته باشیم شنوندگان آن را به فراموشی بسپارند یا چیزی را بنویسیم که بعدها از آن پشیمان گشته و امیدوار باشیم که خوانندگان برگه های ما را در لابلای دیگر برگه های متعدد و متفرق بایگانی خویش گم کنند و دیگر به خواندن آنها مبادرت نورزند. ولی فناوری اطلاعات به همه این امکان را می دهد که همه اطلاعات حال و گذشته را به نحوی سامانمند بایگانی و ذخیره کنند و هر وقت آن را لازم داشتند فوراً آن را بیابند. از این جهت اگر حریم خصوصی شما در زمان و مکانی خاص افشا گردد امید نداشته باشید که کاربران رایانه ها آن را فراموش کنند چرا که فناوری اطلاعات این امکان را سلب کرده است. این که شما چه چیزهایی خریده اید و از کجا آنها را تهیه کرده اید پولش را از کجا آورده اید؟ چقدر به چه کسی اهدا کرده اید و از چه کسی چه انتظاراتی دارید و با چه کسانی نامه پراکنی می کنید و مراوده دارید؟ همه و همه در دنیای سایبر درون بلندگوهایی پخش می شود که اولاً امکان شنیدن آن برای همه هست و ثانیاً هرگز آوای مکرر و باقی آنها خاموش نمی شود و تازه هر روزه با هر عملیات الکترونیکی شما بر حجم آنها اضافه می شود.

امروزه حریم خصوصی اشخاص در معرض خطراتی است که قبل از فناوری اطلاعات هرگز پیش نمی آمده است، همان طور که قبل از پیدایش فناوری الکتریسیته هیچ کس در معرض خطر برق گرفتگی نبوده است. حال باید مواظب باشید جرقه الکترونیک گرفتگی، حریم خصوصی شما را به آتش نکشد! چه کسانی در قبال این خطرات پیش آمده مسئولیت دارند؟ مسئولیت افراد، نهادها و دولتها در قبال این خطرات چیست؟ با چه تدابیری باید این احساس عدم امنیت را کاهش داد؟

در اروپا در دهه 1960 بیشترین دلواپسی در مورد نقش دولت در ایجاد و استفاده از پایگاه داده های حاوی اطلاعات شهروندان بود. گرچه حفظ اطلاعات نزد دولتها امر جدیدی نبود، ولی اسناد رایانه ای درصد امکان ردیابی افراد را فوق العاده افزایش داده بود. پایگاه داده ها جایگزین پرونده های قطور شد، همه جا می شد یک رونوشت آنها را بدون نیاز به فضایی خاص تکثیر کرد. در نتیجه دولت ها امکان بیشتری برای استفاده از آنها پیدا کردند که در گذشته برایشان به صرفه نبود یا بودجه آن را نداشتند. اشتیاق روزافزونی در دولتها پدید آمد که هر چه بیشتر اطلاعات زیادتری را از افراد ذخیره کنند تا هنگام نیاز آن اطلاعات را بازیابی کنند. از اثر انگشت گرفته تا آدرس منزل و فامیلها و شغلها و روابط اجتماعی و فعالیتهای سیاسی و جاهایی که سفر کرده و نکرده و...

البته باید توجه کنیم که جامعه ما در حال گذار است و هنوز به چنین سطحی نرسیده است. به یاد دارم که اوایل امسال پرونده معافیت تحصیلم را به کمک یک سرباز از درون پیتهای حلبی روی هم انباشته طوری پیدا کردیم که هر آن ممکن بود دستمان بر اثر انباشتگی این پیت حلبی ها ببرد. وقتی آن را پیدا کردم به حال پرونده آن طلبه دیگری تأسف خوردم که مجبور شدیم پیت های جابجا کرده را روی پیت حلبی کج و معوج شده آن بیندازیم. سرباز می گفت هنوز به ما جایی و قفسه هایی نداده اند تا این پرونده را به طور منظم در آن گذاریم.

در عین حال نباید غفلت کرد که ما به سرعت به جامعه الکترونیکی نزدیک می شویم و این نحو مثالها به زودی به تاریخ خواهد پیوست و ما نیز دچار همان چالشهایی خواهیم شد که مخترعان فناوری اینک یا قبل از اینک با آن مواجه شدند. بنابراین باید برای مشکلات فناوری اطلاعات نیز چاره و راهکاری ارائه کنیم که البته باید مطابق با موازین دینی، ملی و فرهنگی خودمان باشد.

یکی دیگر از مشکلات فناوری اطلاعات در این خصوص آنست که مردمان برای این که حریم خصوصیشان را محفوظ بدارند ناچارند از بسیاری از کارهایی که قبلاً انجام می دادند از خوف اطلاع دیگران دست بردارند. به نظر ناظران حقوق بشر این امر موجب محدودیت در آزادیهای مدنی و خودمختاری و استقلال رأی افراد می شود و خود امری ناپسند است. مواردی هست که می توان این محدودیت را امری شایسته یا ناشایست تلقی نمود و احکام این موارد در فرهنگ ما گاهی متفاوت با این احکام در فرهنگ غرب است.

البته نباید از نظر دور بداریم که پایگاههای داده های الکترونیکی منافع بسیار مهمی نیز دارد. کارآمدی بالاتر، توزیع مناسبتر و عادلانه تر امتیازات اجتماعی و مراقبت و نظارت بیشتر و مؤثرتر در جلوگیری از جرمها از جمله مهمترین این منافع هستند. و دولتها برای نقض حریم خصوصی افراد نوعاً به این منافع تأکید می کنند. اما در عین حال در نهایت نتوانسته اند افکار عمومی را نسبت به این نقض حرمت راضی کنند و همین امر موجب شد تا در سال 1974 قانونی در ایالات متحده به تصویب رسید که طی آن نهادهای دولتی از تشکیل پایگاه داده های متمرکز و جامع نسبت به اشخاص که حریم خصوصی ایشان را هدف قرار داده و در عین حال کارکردهای آنها به صراحت و روشنی مشخص نیست و توجیه کافی ندارد ممنوع شدند. برخی کشورها گامهای دیگری نیز برداشته اند و مؤسساتی ایجاد کردند تا از حریم خصوصی افراد حمایت کنند و با قدرت زیادی که به آنها داده شده این امکان را دارند که عملیات دولتها و بخشهای خصوصی را که با این نوع اطلاعات سر و کار دارند تنظیم و کنترل کنند. اما به نظر بسیاری از منتقدان این نوع قوانین و نهادها نتوانسته است آن طور که باید و شاید توقعات اشخاص را برآورده سازد.

طرفه آن که در نتیجه پیشرفتهای تکنیکی، و کاربرد آسانتر، و تنزل قیمتها، بخش خصوصی دارای نقشی فزاینده در ایجاد پایگاه داده ها در مورد اشخاص گردید و این اطلاعات دارای ارزش فوق العاده شد. اطلاعات افراد در طول عمرشان در مؤسساتی خصوصی از قبیل شرکتهایی که اعتبار مالی اشخاص را تعیین می کند، بیمه های درمانی را سامان می دهد و بسته های پستی را ارسال می کند، انباشته شد. همین انباشتگی ارزش افزوده ای پدید آورد که بسیاری از شرکتهای دیگر حاضرند برای داشتن آنها پولهای زیادی بپردازند. چون مثلاً می توانند بدون هزینه های زیادی که قبلاً می پرداختند کالای خود را تبلیغ کنند و به آدرسهای پست الکترونیکی که یک شرکتی جمع کرده بفرستند. امروزه انباشتگی این آدرسها بسیار ارزشمند گردیده و رغبت در آن زیاد شده است و اگر سامانه ای اخلاقی برای آنها ملحوظ نگردد ممکن است آسیبهایی جدی به امنیت روانی و آرامش درونی اشخاص وارد آید و جامعه را دچار چالشهایی نوین کند. وجود منافع و مضرات مذکور در فناوری اطلاعات چندان قاطع نیست که به راحتی بتوان در باب این نحو امور تصمیم گیری نمود و ارزیابی مدونی را صورتبندی کرد و به نظر می رسد که بحث از این امور یکی از بحثهای مهم در فرهنگهای مختلف جوامع بشری را تشکیل دهد. به خصوص جامعه ما با ویژگی هایی که دارد نیازمند بحثی اختصاصی است که متناسب با وجوه گوناگون فرهنگ دینی در جامعه ایرانی ما باشد. نباید غفلت کنیم که الگوهای غربی و احکام آنجا نوعاً کارآمدی لازم را برای ما و جامعه ما ندارد و باید به خصوصیات فرهنگی هر جامعه در تدوین معیارهای ارزشی و بصیرتهای اخلاقی توجه نمود.

بحث از اخلاق فناوری اطلاعات محدود به بحث از حریم خصوصی نیست و در آنجا مباحث بسیار مهم دیگری نیز هست که شایسته است بدان پرداخته شود. امید است محققانی که در این بحثها دستی و علاقه ای دارند به اعضای انجمن معارف کمک رسانند و ما را از نظرات و پیشنهادات خویش درباره محورهای بحث یا امور دیگری که در این زمینه نوظهور به نظرشان می رسد محروم نسازند.



پی نوشت:

1-Barlow, J.P. (1991) Coming Into the Country, Communications of the ACM 34 (3): 19-21

2-Moor, J. (1985) What is Computer Ethecs? , Metaphilosphy 16 (4): 266-75.

 

تبلیغات