یکی از پارامترهای فیزیکی دست یافتنی از داده های سنجش از دور، بازتابندگی سطح در نواحی مختلف طیف بازتابی الکترومغناطیسی است. تقریباً همه پیکسل های شهری تصویر شده به وسیله سنجنده هایی با قدرت تفکیک مکانی پایین یا متوسط، پیکسل های مختلط اند. بازتابندگی پیکسل مختلط، ترکیبی از بازتابندگی چندین عارضة جداست که درون میدان دید سنجنده قرار گرفته اند. یکی از روش های معمول برای توصیف محیط های شهری استفاده از روش های طبقه بندی و مدل های جداسازی است. از پرکاربردترین مدل های جداسازی نیز تحلیل اختلاط طیفی است، که بازتابندگی پیکسل مختلط را به صورت ترکیب خطی از بازتابندگی و درصد حضور هر یک از مواد موجود در آن پیکسل بیان می کند. تحلیل اختلاط طیفی به دو مدل جداسازی طیفی و مکانی تقسیم می شود. هدف در مدل جداسازی مکانی، تعیین طیف بازتابندگی کلاس های شهری است. در این مقاله، با استفاده از اطلاعات مکانی تصویر IKONOS با قدرت تفکیک مکانی 4 متر و تعداد 4 باند و اطلاعات طیفی تصویر Hyperion با قدرت تفکیک مکانی 30 متر و تعداد 242 باند و روش جداسازی مکانی خطی، طیف بازتابندگی برخی از مواد شهری تعیین گردید. برای ارزیابی نتایج، مقایسة پیکسل بازسازی شدة تصویر Hyperion و پیکسل واقعی به کار گرفته شد. پس از تعیین طیف مواد شهری، تصویری با قدرت تفکیک مکانی 4 متر و 136 باند تهیه گردید که تا حد ممکن تغییرپذیری مواد شهری در آن در نظر گرفته شده است.