اگر چه روش های متکی بر منطق و مجموعه های فازی در بسیاری از زمینه های کاربردی GIS به کار گرفته می شوند، ولی نظریه فازی مرسوم دارای محدودیت هایی نیز هست. با وجود علاقه شدید به استفاده از منطق فازی سنتی در بسیاری از برنامه های کاربردی سیستم های اطلاعات مکانی، منطق فازی سنتی دارای دو کاستیِ عمده است. نخست آنکه برای استفاده از نظریه فازی معمول، برای هر مشخصه باید یک تابع عضویت قطعی تعیین گردد. دیگر آنکه نظریه فازی تفاوتی را بین گزاره ای که از آن آگاهی و دانش ندارد و گزاره هایی که دلایل نفی و اثبات آن یکسان است، قائل نیست. مشکل دیگر نظریه فازی متداول هنگامی رخ می دهد که کمبود اطلاعات مرتبط وجود داشته باشد. در این حالت روش های متکی بر مجموعه های فازی به خوبی عمل نمی کنند. بسیاری از پدیده ها و عوارض جغرافیایی و به ویژه عوارض طبیعی، به دلایل گوناگونی دارای مرز و شکل و اندازه های نامعین اند. از این رو بررسی این گونه اشیا و روابط بین آنها جزو موضوعات مهم تحقیقی محسوب می شود. هدف فعالیت تحقیقی حاضر، مدل سازی و توصیف یک شیء غیرقطعی یا فازی، یعنی شیء با مرزهای نامعین و البته تهیه مبانی روابط توپولوژی چنین اشیایی در بستر نظریه فازی شهودی است. در این مقاله نشان داده خواهد شد که چگونه می توان شیئی جغرافیایی با مرزهای نامعین را به کمک فازی شهودی توصیف کرد و به ارزیابی روابط مکانی آن با دیگر اشیای جغرافیایی پرداخت. مدل پیشنهادی، کمبودهای مدل های مبتنی بر نظریه فازی مرسوم را ندارد. به منظور تأیید قابلیت مدل پیشنهادی، نحوه استفاده از مدل پیشنهادی راجع به انواع عدم قطعیت بررسی می شود.