هدف مقاله حاضر بررسی مزیت نسبی اشتغال دانش آموختگان دانشگاه های منطقه شمال کشور و مقایسه آن با مزیت نسبی اقتصادی این منطقه می باشد. برای این منظور نمونه تصادفی این دانش آموختگان سه دانشگاه عمده دولتی در سه استان شمالی یعنی استان های مازندران، گیلان و گلستان در رشته های مختلف تحصیلی که تحصیلات دوره کارشناسی خود را در سال های 1380-1375 به پایان رسانیده اند انتخاب شده و براساس پرسشنامه وضعیت اشتغال آن ها در بخش های مختلف اقتصادی مورد مطالعه قرار گرفته است. هم چنین براساس آخرین اطلاعات مربوط به حساب های منطقه ای استان ها در سال 1383 وضعیت استان های شمالی کشور از لحاظ مزیت نسبی ارزش افزوده های RCA=Revealed Comparative Advantag بخش ها و فعالیت های اقتصادی با توجه به شاخص فوق مورد بررسی قرار می گیرند.
با وجود این که در تحقیق حاضر نشان داده شده است که استان های منطقه شمال کشور همگی دارای مزیت نسبی آشکار از دیدگاه ارزی افزوده در بخش کشاورزی بوده اند و این در حقیقت می توانست به عنوان یک ابزار سیاستی جهت پذیرش دانشجو در رشته های وابسته به بخش کشاورزی منطقه شمال کشور باشد اما برخلاف انتظار، نتایج پژوهش نشان می دهد که بیشترین بی کاری دانش آموختگان در دانشگاه های این منطقه به دانش آموختگان رشته های وابسته به کشاورزی مربوط بوده است. به عبارت دیگر با نوعی تناقض مواجه می شویم. بنابراین پیشنهاد می شود که با گسترش فناوری جدید در بخش کشاورزی زمینه جذب دانش آموختگان دانشگاهی در این بخش و زیرمجموعه های آن فراهم شود.