چکیده

این بررسی سعی دارد با الهام از نظریه ساختار بندی به مطالعه روشن فکری دینی ونمونه مهندس مهدی بازرگان بپردازد. روشنفکران دینی به عنوان یکی از جریان های فکری ایران معاصر علاوه براینکه خود محصول شرایط جامعه در حال گذار هستند با اندیشه وعمل خود در شکل دهی به ذهنیت و نهاد ها وروبط سیاسی نیز نقش ایفا نمودند. با توجه به اینکه روشنفکران نسل های پیشین درساحت اندیشه وعمل به انسجامی دست نیافتند. نیروهای ظهور یافتندکه بعدها به روشنفکران دینی معروف شدند. آنان مدعی سنتز جدیدی از تلفیق سنت ومدرنیته بودند واز آنجایی که جهان سنتی ومدرن به شکلی که وجود داشت ارضای شان نمی کرد. با گزینش گری در پی بنیانگذاری جامعه وسیاستی آرمانی بر اساس مولفه های دینی ومدرن برآمدند وبدین ترتیب، کنش آنان بر تحولات سیاسی چند دهه اخیر ایران تاثیر مهمی بر جای گذارده است.

تبلیغات