چکیده

مقاله حاضر به بررسی وجوه معرفت شناختی دو اندیشمند معاصر ایران که می توان نظرات آن دو را به مثابه دو رویکرد متفاوت به مقوله معرفت و شناخت محسوب کرد، می پردازد و از این رهگذر دریافتی که هر یک از دو متفکر نسبت به نقش انسان دارند را مورد توجه قرار می دهد. به میزانی که سید حسین نصر تحت تاثیر قرائت های عرفانی از دین، به سوی وحدت در شناخت و رسیدن به کنه و حقیقت شریعت گرایش دارد، شبستری با ارایه قرائتی امروزین از دین و با در نظر آوردن تعلقات امروزین بشری به عنوان مفروضاتی غیر قابل اغماض، سعی دارد به «نقد قرائت رسمی از دین» پرداخته و تفسیری از شریعت ارایه دهد که حل کننده مشکلات انسان مدرن نیز باشد.این مقاله سعی دارد از نقطه نظری متفاوت، اندیشه های نصر را به عنوان فیلسوفی جهانی که دغدغه های او شامل جامعه ایرانی نیز می شود، با متفکری دیگر که اساسا زاده فکری جامعه ایران معاصر است مقایسه کند

تبلیغات