روشهای کمی یکی از دو رویکرد اصلی در روش شناسی مطالعات مدیریت محسوب می شود. مطالعات کمی به بررسی علمی و نظام مند پدیده ها و داراییهای کمی و روابط بین آنها می پردازد و در علوم اجتماعی و طبیعی مانند فیزیک، بیولوژی، جامعه شناسی، مدیریت و حتی روزنامه نگاری بصورت وسیع مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از مطالعات کمی، ایجاد و بکارگیری مدلهای ریاضی، تئوری ها و فرضیات مرتبط با پدیده های طبیعی است. فرآیند اندازه گیری در راستای ایجاد ارتباط بنیادین بین مشاهدات تجربی و بیان ریاضی روابط کمی، نقطه محوری مطالعات کمی به شمار می رود. اصطلاح مطالعات کمی در مقایسه با مطالعات کیفی، در علوم اجتماعی و مدیریت کاربرد بسیار وسیع تری دارد. در روشهای کیفی برخلاف روشهای کمی، رفتار انسان و دلایل آن بصورت عمیق مورد مطالعه قرار می گیرد. در واقع تحقیق کیفی بر مبنای تحلیل علل رفتار شکل می گیرد. در روشهای کمی از کلمات استفهامی چه، کجا و کی استفاده می شود در حالیکه در روشهای کیفی چرایی و چگونگی تصمیم گیری بررسی می شود. در روشهای کمی از نمونه گیری تصادفی مشتمل بر تعداد زیادی مشاهدات استفاده می شود اما در روشهای کیفی نمونه ها بسیار کوچکتر هستند و بیشتر از مثال برای تبیین موضوع بهره گرفته می شود. در این مقاله بر مبنای مطالعه منابع مختلف و ادبیات نظری سعی می گردد مفاهیم، مبانی فلسفی، رویکردها و تکنیک های مرتبط با مطالعات کمی مورد بررسی قرار گیرد و ضمن مقایسه آن با مطالعات کیفی، راهنمای مناسبی برای محققین گرایش های مختلف دانش مدیریت فراهم گردد تا با بهره گیری از آن بتوانند چارچوب مفهومی جامعی برای کاربرد روشهای کمی در تحقیقات مدیریت مدنظر قرار دهند. بنابراین اهداف کلی مقاله عبارتند از:
.1تعریف دقیق مفاهیم «مطالعات کمی» و «مطالعات کیفی»
.2تشخیص ویژگیهای مبنایی و کاربردی مطالعات کمی از مطالعات کیفی
.3تهیه و ارایه فهرستی از روشها و تکنیک های مرتبط با مطالعات کمی در حوزه های مختلف دانش مدیریت
.4تبیین دلایل ضرورت استفاده از روشهای کمی در تحقیقات مدیریت