سکوت قانون جزاء در مورد خودکشی
آرشیو
چکیده
متن
در باب سوم از قانون مجازات عمومی و در قوانین جزائی دیگر تکلیف قتل عمدی و خطائی تعیین گردیده است.اما قانون جزا در مورد خودکشی سکوت اختیار نموده و چون ماده دوم قانون مزبور میگوید:
«هیچ عملی را نمیتوان جرم دانست مگر آنچه که بموجب قانون جرم شناخته شده.»
بنابراین قاضی تحقیق حق ندارد در مورد علل خودکشی و اطراف و جهات قضیه تحقیق و محرکین انتحار و کسانیکه در این قسمت تبانی نموده و یا اینکه وسائل انتحار را فراهم نمودهاند بازجوئی و تعقیب کیفری نماید،زیرا چیزیکه اصل آن قانونا بزه شناخته نشده لذا شریک و معاون نیز در صورت امکان وجود بطریق اولی قابل تعقیب جزائی نخواهند شد.
ولی در عین حال مسلم است که خودکشی مخل نظم عمومی بوده و در صورت عدم جلوگیری و سرایت این بلای خانمانسوز علاوه بر تقلیل نفوس مفاسد و مضار اجتماعی زیادی را در بر دارد.از اینرو تمام ادیان و مذاهب این عمل را نهی کرده و دین مقدس اسلام عذاب جاویدانی اخروی بمرتکب آن شناخته است.
خودکشی گرچه از ضعف نفس و بیماری روحی و تشنجات فکری و جهات دیگری سرچشمه میگیرد ولی همانطوریکه مأمورین انتظامی قبل از وقوع جرم وظایفی دارند که باید حتی الامکان از وقوع آن جلوگیری نمایند در مورد خودکشی نیز باید تدابیری اتخاذ شود تا این صحنههای جگر خراش کمتر نظایری پیدا کند.
راحتترین و آسانترین وسیله خودکشی تریاک ناپاک است که اشخاص ضعیف النفس با خوردن آن انتحار مینمایند:دختر جوانی چون از امتحان رفوزه شده تریاک میخورد، پسری در عشق دختری تریاک میل مینماید،خانمی با مختصر اوقات تلخی شوهرش به تریاک متوسل میشود.
خلاصه با خوردن تریاک و لومینال و سایر دراوهای سمی مبادرت بخودکشی مینمایند در صورتیکه اگر فروشندگان تریاک و داروهای سمی که موجبات انتحار را فراهم ساختهاند بعنوان معاون جرم تحت تعقیب قرار گیرند مسلما از عده خودکشی بطور مؤثری کاسته خواهد شد.
هرگاه از طرف مقامات مربوطه بمنظور حفظ بهداشت عمومی بکلیه داروفروشان تذکر داده شود که بطور کلی بدون اجازه پزشک حق فروش داروهای سمی را ندارند
سکوت قانون جزاء در مورد خودکشی
و همچنین وسایل خودکشی را تا جائیکه ممکن است از دسترس مردم خارج نمایند مسلما بطور نسبی از خودکشی جلوگیری خواهد شد.
بخاطرم میآید دختر جوانی که تازه عروسی کرده بود چون شوهرش در اثر بیماری چند روزه فوت کرد تازه عروس از کثرت تأثیر با طپانچه شوهرش که در اختیار او بود خودکشی نمود و چون استعمال اسلحه را بلد نبود فورا نمرد و معالجات نیز مفید واقع نشد و بوضع فجیعی جان سپرد!
در صورتیکه اگر طپانچه در اختیار او نبود شاید حاضر نمیشد خود را بوضع دیگری بکشد.جای شکر باقی است که در ایران نسبت به کشورهای دیگر خودکشی نسبتا کمتر است ولی بعقیده نگارنده میتوان با اتخاذ تصمیم شدید نسبت به تریاک که متاسفانه صدی نود خودکشیها بوسیله آن انجام میگیرد و کنترول داروهای سمی و تصویب قانون مبنی بر جرم شناختن انتحار و تعقیب کیفری معاونین جرم از ازدیاد و توسعه آن جلوگیری نمود.
ناگفته نماند دایره اخلاق بمراتب از قوانین وسیعتر است.ما در عمل بمواردی برخورد میکنیم که اخلاقا فوقالعاده زشت و قبیح است ولی متاسفانه دراینگونه موارد قانون سکوت اختیار کرده و با اینکه آن را جرم نشناخته است.
چندی قبل زن 22 ساله با داشتن دو بچه صغیر با تریاک خودکشی مینماید و بعد معلوم میشود که شوهر او با خواهرش ارتباط نامشروع داشته و مشارالیها نتوانسته شاهد این منظره باشد و مرگ را بر این زندگی ترجیح داده و خودکشی کرده ولی شوهر بعد از مرگ وی با همان خواهرش ازدواج نموده و بدین ترتیب تعقیب کیفری او مسدود شده زیرا همانطوریکه در بالا شرح دادیم خودکشی جرم نیست تا بتوان شوهر را بعنوان باعث قتل تعقیب نمود و از طرف دیگر در منافیات عفت بعد از ازدواج موضوع تعقیب خود بخود منتفی است.ولی از نظر اخلاق آیا این عمل زشت و نکوهیده نیست؟!
اشباه و نظایر اینگونه وقایع ممکن است زیاد وجود داشته باشد ولی امید است که با توجه خاص باصلاح قوانین این نواقص بکلی مرتفع شود و از قرار معلوم اغلب قوانین جزائی کشورهای اروپائی انتحار را جرم شناختهاند و حتی کسیکه باین قصد افتاده و فکر او لباس عمل نمیپوشد برای تنبیه دیگران او را نیز مجازات مینمایند تا چه برسد به تهیه کنندگان وسایل خودکشی.
«هیچ عملی را نمیتوان جرم دانست مگر آنچه که بموجب قانون جرم شناخته شده.»
بنابراین قاضی تحقیق حق ندارد در مورد علل خودکشی و اطراف و جهات قضیه تحقیق و محرکین انتحار و کسانیکه در این قسمت تبانی نموده و یا اینکه وسائل انتحار را فراهم نمودهاند بازجوئی و تعقیب کیفری نماید،زیرا چیزیکه اصل آن قانونا بزه شناخته نشده لذا شریک و معاون نیز در صورت امکان وجود بطریق اولی قابل تعقیب جزائی نخواهند شد.
ولی در عین حال مسلم است که خودکشی مخل نظم عمومی بوده و در صورت عدم جلوگیری و سرایت این بلای خانمانسوز علاوه بر تقلیل نفوس مفاسد و مضار اجتماعی زیادی را در بر دارد.از اینرو تمام ادیان و مذاهب این عمل را نهی کرده و دین مقدس اسلام عذاب جاویدانی اخروی بمرتکب آن شناخته است.
خودکشی گرچه از ضعف نفس و بیماری روحی و تشنجات فکری و جهات دیگری سرچشمه میگیرد ولی همانطوریکه مأمورین انتظامی قبل از وقوع جرم وظایفی دارند که باید حتی الامکان از وقوع آن جلوگیری نمایند در مورد خودکشی نیز باید تدابیری اتخاذ شود تا این صحنههای جگر خراش کمتر نظایری پیدا کند.
راحتترین و آسانترین وسیله خودکشی تریاک ناپاک است که اشخاص ضعیف النفس با خوردن آن انتحار مینمایند:دختر جوانی چون از امتحان رفوزه شده تریاک میخورد، پسری در عشق دختری تریاک میل مینماید،خانمی با مختصر اوقات تلخی شوهرش به تریاک متوسل میشود.
خلاصه با خوردن تریاک و لومینال و سایر دراوهای سمی مبادرت بخودکشی مینمایند در صورتیکه اگر فروشندگان تریاک و داروهای سمی که موجبات انتحار را فراهم ساختهاند بعنوان معاون جرم تحت تعقیب قرار گیرند مسلما از عده خودکشی بطور مؤثری کاسته خواهد شد.
هرگاه از طرف مقامات مربوطه بمنظور حفظ بهداشت عمومی بکلیه داروفروشان تذکر داده شود که بطور کلی بدون اجازه پزشک حق فروش داروهای سمی را ندارند
سکوت قانون جزاء در مورد خودکشی
و همچنین وسایل خودکشی را تا جائیکه ممکن است از دسترس مردم خارج نمایند مسلما بطور نسبی از خودکشی جلوگیری خواهد شد.
بخاطرم میآید دختر جوانی که تازه عروسی کرده بود چون شوهرش در اثر بیماری چند روزه فوت کرد تازه عروس از کثرت تأثیر با طپانچه شوهرش که در اختیار او بود خودکشی نمود و چون استعمال اسلحه را بلد نبود فورا نمرد و معالجات نیز مفید واقع نشد و بوضع فجیعی جان سپرد!
در صورتیکه اگر طپانچه در اختیار او نبود شاید حاضر نمیشد خود را بوضع دیگری بکشد.جای شکر باقی است که در ایران نسبت به کشورهای دیگر خودکشی نسبتا کمتر است ولی بعقیده نگارنده میتوان با اتخاذ تصمیم شدید نسبت به تریاک که متاسفانه صدی نود خودکشیها بوسیله آن انجام میگیرد و کنترول داروهای سمی و تصویب قانون مبنی بر جرم شناختن انتحار و تعقیب کیفری معاونین جرم از ازدیاد و توسعه آن جلوگیری نمود.
ناگفته نماند دایره اخلاق بمراتب از قوانین وسیعتر است.ما در عمل بمواردی برخورد میکنیم که اخلاقا فوقالعاده زشت و قبیح است ولی متاسفانه دراینگونه موارد قانون سکوت اختیار کرده و با اینکه آن را جرم نشناخته است.
چندی قبل زن 22 ساله با داشتن دو بچه صغیر با تریاک خودکشی مینماید و بعد معلوم میشود که شوهر او با خواهرش ارتباط نامشروع داشته و مشارالیها نتوانسته شاهد این منظره باشد و مرگ را بر این زندگی ترجیح داده و خودکشی کرده ولی شوهر بعد از مرگ وی با همان خواهرش ازدواج نموده و بدین ترتیب تعقیب کیفری او مسدود شده زیرا همانطوریکه در بالا شرح دادیم خودکشی جرم نیست تا بتوان شوهر را بعنوان باعث قتل تعقیب نمود و از طرف دیگر در منافیات عفت بعد از ازدواج موضوع تعقیب خود بخود منتفی است.ولی از نظر اخلاق آیا این عمل زشت و نکوهیده نیست؟!
اشباه و نظایر اینگونه وقایع ممکن است زیاد وجود داشته باشد ولی امید است که با توجه خاص باصلاح قوانین این نواقص بکلی مرتفع شود و از قرار معلوم اغلب قوانین جزائی کشورهای اروپائی انتحار را جرم شناختهاند و حتی کسیکه باین قصد افتاده و فکر او لباس عمل نمیپوشد برای تنبیه دیگران او را نیز مجازات مینمایند تا چه برسد به تهیه کنندگان وسایل خودکشی.
تبلیغات
