قتل غیر عمد یا قربانیان راه جهالت
آرشیو
چکیده
متن
مطالعه مباحث راجعه بطب قانونی مندرجه در مجله وزین کانون وکلاء برآنم داشت که در اطراف مرگ و میرهای غیرعمدی که خلاصهء اخبار آنرا در جراید میخوانیم مختصری بحث نموده و وظایف و تکالیف مأمورین پلیس و مقامات قضائی و افراد مردمرا تا جائیکه مقدور است در این مختصر بگنجانم تا شاید با ذکر و تکرار این مطالب بقدر امکان از قتلهای غیرعمدی جلوگیری شود.
همه میدانیم که در شهرستانها مخصوصا در تهران هفته نمیگذرد و بلکه روزی نمیرود که یک یا چند نفر قربانی راه جهالت نشده و بدیار عدم رهسپار نشوند:
دختر جوانی تریاک میخورد،پیرمردی خود را مصلوب مینماید،آن یکی زیر کامیون له میشود،بچهها در آب حوض خفه میشوند،کاگران بعضی از کارگاهها در نتیجه ترکیدن موتور یا ریزش خاک و یا بعناوین دیگر میمیرند،عده در بیمارستانها بفوت مشکوک جان میسپارند خلاصه در نتیجه سوختگی و خفگی و از پشتبام افتادن و غیره هزاران نفر از افراد مردم این کشور از بین میروند و در اداره پزشگی قانونی صورت مجلسهائی تنظیم و از طرف ضابطین دادگستری گذارشهائی بمقامات قضائی تقدیم و پروندههائی تشکیل میشود ولی آیا این عملیات قادر است که لااقل از توسعهء آن جلوگیری نماید؟متأسفانه جواب این سؤال منفی است زیرا با توجه بآمار قتل غیرعمدی خواهیم دید که اقدامات نامبرده چندان مؤثر واقع نشده است.
درست است در نتیجه ازدیاد نفوس و فعالیتهای اقتصادی در کلیه کشورهای دیگر جهان نیز قتلهای غیرعمدی بوقوع میپیوندد لکن تصور میشود که بعضی از این قبیل مرگ و میرها صرفا جنبهء بیاحتیاطی و بیمبالاتی را داشته که اگر دستگاه قضائی با مأمورین انتظامی و افراد تماس نزدیکی داشته و با همدیگر هماهنگی داشته باشند شاید از وقوع پارهء از قتلهای غیرعمدی جلوگیری بعمل آید.
یکی از قتلهای فجیع که مخصوصا در فصل تابستان تقریبا هر روز در چند نقطه شهرها واقع میشود افتادن اطفال صغیر معصوم بحوضهای آب میباشد.
آیا بمنظور حفظ جان بچهها شهرداریها نمیتوانند مالکین خانهها را مجبور نمایند که دور حوضها نرده کشیده و یا روی آنها تخته یا آهنی بگذارند تا از افتادن بچهها بحوض آب جلوگیری شود؟آری شهرداری میتواند در حدود مقررات مبادرت باینکار نماید.
قسمت دوم-خوردن تریاک و لومینال و سایر سمهای کشنده است.چون مطابق قوانین جاریه کشور استعمال داروهای سمی تابع مقررات خاصی بوده،تریاک نیز قاچاق محسوب میشود لذا وزارت بهداری میتواند با کنترل شدید طرز استعمال داروهای سمی را مورد توجه قرار داده و بازرسان اداره کل صادرات تریاک نیز قاچاق تریاک از نظر مالی بلکه بمنظور حفاظت جان مردم کاملا تحت بررسی شدید قرار دهند.
موضوع مهم دیگر-تصادفات و تصادمات ناشی از وسائل نقلیه است.گرچه در اینمورد امروز قانون تشدید مجازات رانندگان حکمفرماست ولی چنانچه معلوم میشود نتیجه مؤثری اخذ نشده چه بهتر که ادارات شهربانی و ژاندارمری علل تصادفات را بیش از پیش جلوگیری و مراقبت نمایند.
مثلا روزهای سیزده عید نوروز در نتیجه مراقبت شدید شهربانی تصادفات نسبتا کمتر اتفاق میافتد و اگر در روزهای دیگر نیز باین نحو مراقبت شود مسلما تعداد کشته شدگان بمراتب کمتر خواهد شد.
مسئلهء مهم دیگر-وضع بیمارستانهای عمومی است.از یک طرف وقتی بیمار را بآنجاها میبرند که نزدیک بموت است از طرف دیگر در نتیجه عدم وجود وسایل لازمه و عدم مراقبت کافی غالب بیماران راه عدم را میپیمایند.
البته اگر استخرهای بزرگ و رودخانهها و کنار دریا محافظین داشته و ورود و خروج اشخاص خارج بآن مناطق تحت قواعد لازمه باشد خفگی در آب فوقالعاده کمتر خواهد شد.
راجع بسوختگی که غالبا در فصل زمستان رخ میدهد و یا اینکه در نتیجه ترکیدن موتور گرمابهها و نانوائیها و کارخانههای دیگر اشخاص میمیرند لازم است نصب این قبیل موتورها و بکار انداختن آنها قبلا از طرف مقامات انتظامی تحت نظر کارشناسان فنی بعمل آید.
در بعضی اوقات در نتیجه پاره شدن سیم برق و اتصال آن به تن اشخاص قتل غیرعمد واقع میشود بنابراین لازم است بنگاه برق هر چند روز یکبار کلیه تیرها و سیمهای برق را کنترول و تعمیر و اصلاح نماید و در امکنه لازمه جهت اطلاع اشخاص آگهیهای لازمه نصب نمایند.راجع بسقط جنین باید وزارت بهداری اقدام مؤثری نماید.
دیده شده که در کارخانههای آجرسازی موقع خاکبرداری عملهها زیر آوار مانده و با وضع رقتباری جان دادهاند در صورتیکه میتوان خاکبرداری را تحت اصول و شرایطی قرار داد تا از این قبیل پیشآمدها جلوگیری شود.
خلاصه منظور ما شرح علل مرگهای غیر طبیعی نیست بلکه طرز جلوگیری آن است که خود افراد نیز وظیفه مهمی را در این مورد بعهده دارند مثلا نباید بچههای صغیر را بخیابان ول نمایند و در خانهها نیز وظیفه دارند از آنها محافظت کنند زیرا در صورت عدم محافظت و مراقبت ممکن است از پلکان بیفتد و یا بآب انبار و حوض افتاده خفه شود.
از طرف دیگر دولت موظف است برای جلوگیری از این قبیل بیاحتیاطیهاکه منجر بفوت میشود تدابیر لازمه اتخاذ نماید و با اینکه قوانین لازمه وضع گردیده در صورت لزوم مجددا قوانین دیگری پیشنهاد گردد.
بعقیدهء نگارنده اگر از طرف مقامات قضائی آرائیکه در این قبیل موارد صادر میشود خلاصه آنها چاپ و در دسترس عامه گذاشته شود خالی از تأثیر نخواهد بود.
شهربانی و ژاندارمری نیز باید آگیهای لازم را منتشر کنند و چرا نیز مردم را هدایت نمایند ادارات پزشگی قانونی باید وسعت پیدا کرده و تحت نظر مقامات قضائی در کنترول علل مرگ و میرها تحقیق و پیشنهادات لازمه دایر بجلوگیری آن بدهند.
بهرحال اینها که گفته شد از هزاریک نیز شرح داده نشده و با رعایت وضع مجله کانون وکلا باختصار کوشیده در صورت لزوم در آینده مقالات دیگری نوشته خواهد شد.
همه میدانیم که در شهرستانها مخصوصا در تهران هفته نمیگذرد و بلکه روزی نمیرود که یک یا چند نفر قربانی راه جهالت نشده و بدیار عدم رهسپار نشوند:
دختر جوانی تریاک میخورد،پیرمردی خود را مصلوب مینماید،آن یکی زیر کامیون له میشود،بچهها در آب حوض خفه میشوند،کاگران بعضی از کارگاهها در نتیجه ترکیدن موتور یا ریزش خاک و یا بعناوین دیگر میمیرند،عده در بیمارستانها بفوت مشکوک جان میسپارند خلاصه در نتیجه سوختگی و خفگی و از پشتبام افتادن و غیره هزاران نفر از افراد مردم این کشور از بین میروند و در اداره پزشگی قانونی صورت مجلسهائی تنظیم و از طرف ضابطین دادگستری گذارشهائی بمقامات قضائی تقدیم و پروندههائی تشکیل میشود ولی آیا این عملیات قادر است که لااقل از توسعهء آن جلوگیری نماید؟متأسفانه جواب این سؤال منفی است زیرا با توجه بآمار قتل غیرعمدی خواهیم دید که اقدامات نامبرده چندان مؤثر واقع نشده است.
درست است در نتیجه ازدیاد نفوس و فعالیتهای اقتصادی در کلیه کشورهای دیگر جهان نیز قتلهای غیرعمدی بوقوع میپیوندد لکن تصور میشود که بعضی از این قبیل مرگ و میرها صرفا جنبهء بیاحتیاطی و بیمبالاتی را داشته که اگر دستگاه قضائی با مأمورین انتظامی و افراد تماس نزدیکی داشته و با همدیگر هماهنگی داشته باشند شاید از وقوع پارهء از قتلهای غیرعمدی جلوگیری بعمل آید.
یکی از قتلهای فجیع که مخصوصا در فصل تابستان تقریبا هر روز در چند نقطه شهرها واقع میشود افتادن اطفال صغیر معصوم بحوضهای آب میباشد.
آیا بمنظور حفظ جان بچهها شهرداریها نمیتوانند مالکین خانهها را مجبور نمایند که دور حوضها نرده کشیده و یا روی آنها تخته یا آهنی بگذارند تا از افتادن بچهها بحوض آب جلوگیری شود؟آری شهرداری میتواند در حدود مقررات مبادرت باینکار نماید.
قسمت دوم-خوردن تریاک و لومینال و سایر سمهای کشنده است.چون مطابق قوانین جاریه کشور استعمال داروهای سمی تابع مقررات خاصی بوده،تریاک نیز قاچاق محسوب میشود لذا وزارت بهداری میتواند با کنترل شدید طرز استعمال داروهای سمی را مورد توجه قرار داده و بازرسان اداره کل صادرات تریاک نیز قاچاق تریاک از نظر مالی بلکه بمنظور حفاظت جان مردم کاملا تحت بررسی شدید قرار دهند.
موضوع مهم دیگر-تصادفات و تصادمات ناشی از وسائل نقلیه است.گرچه در اینمورد امروز قانون تشدید مجازات رانندگان حکمفرماست ولی چنانچه معلوم میشود نتیجه مؤثری اخذ نشده چه بهتر که ادارات شهربانی و ژاندارمری علل تصادفات را بیش از پیش جلوگیری و مراقبت نمایند.
مثلا روزهای سیزده عید نوروز در نتیجه مراقبت شدید شهربانی تصادفات نسبتا کمتر اتفاق میافتد و اگر در روزهای دیگر نیز باین نحو مراقبت شود مسلما تعداد کشته شدگان بمراتب کمتر خواهد شد.
مسئلهء مهم دیگر-وضع بیمارستانهای عمومی است.از یک طرف وقتی بیمار را بآنجاها میبرند که نزدیک بموت است از طرف دیگر در نتیجه عدم وجود وسایل لازمه و عدم مراقبت کافی غالب بیماران راه عدم را میپیمایند.
البته اگر استخرهای بزرگ و رودخانهها و کنار دریا محافظین داشته و ورود و خروج اشخاص خارج بآن مناطق تحت قواعد لازمه باشد خفگی در آب فوقالعاده کمتر خواهد شد.
راجع بسوختگی که غالبا در فصل زمستان رخ میدهد و یا اینکه در نتیجه ترکیدن موتور گرمابهها و نانوائیها و کارخانههای دیگر اشخاص میمیرند لازم است نصب این قبیل موتورها و بکار انداختن آنها قبلا از طرف مقامات انتظامی تحت نظر کارشناسان فنی بعمل آید.
در بعضی اوقات در نتیجه پاره شدن سیم برق و اتصال آن به تن اشخاص قتل غیرعمد واقع میشود بنابراین لازم است بنگاه برق هر چند روز یکبار کلیه تیرها و سیمهای برق را کنترول و تعمیر و اصلاح نماید و در امکنه لازمه جهت اطلاع اشخاص آگهیهای لازمه نصب نمایند.راجع بسقط جنین باید وزارت بهداری اقدام مؤثری نماید.
دیده شده که در کارخانههای آجرسازی موقع خاکبرداری عملهها زیر آوار مانده و با وضع رقتباری جان دادهاند در صورتیکه میتوان خاکبرداری را تحت اصول و شرایطی قرار داد تا از این قبیل پیشآمدها جلوگیری شود.
خلاصه منظور ما شرح علل مرگهای غیر طبیعی نیست بلکه طرز جلوگیری آن است که خود افراد نیز وظیفه مهمی را در این مورد بعهده دارند مثلا نباید بچههای صغیر را بخیابان ول نمایند و در خانهها نیز وظیفه دارند از آنها محافظت کنند زیرا در صورت عدم محافظت و مراقبت ممکن است از پلکان بیفتد و یا بآب انبار و حوض افتاده خفه شود.
از طرف دیگر دولت موظف است برای جلوگیری از این قبیل بیاحتیاطیهاکه منجر بفوت میشود تدابیر لازمه اتخاذ نماید و با اینکه قوانین لازمه وضع گردیده در صورت لزوم مجددا قوانین دیگری پیشنهاد گردد.
بعقیدهء نگارنده اگر از طرف مقامات قضائی آرائیکه در این قبیل موارد صادر میشود خلاصه آنها چاپ و در دسترس عامه گذاشته شود خالی از تأثیر نخواهد بود.
شهربانی و ژاندارمری نیز باید آگیهای لازم را منتشر کنند و چرا نیز مردم را هدایت نمایند ادارات پزشگی قانونی باید وسعت پیدا کرده و تحت نظر مقامات قضائی در کنترول علل مرگ و میرها تحقیق و پیشنهادات لازمه دایر بجلوگیری آن بدهند.
بهرحال اینها که گفته شد از هزاریک نیز شرح داده نشده و با رعایت وضع مجله کانون وکلا باختصار کوشیده در صورت لزوم در آینده مقالات دیگری نوشته خواهد شد.