مقررات مربوط به شغل وکالت و رسوم کانون وکلای پاریس
آرشیو
چکیده
متن
اسد الله طباطبائیدیبا مقررات مربوط به شغل وکالت و رسوم کانون وکلای پاریس اقتباس از پاین وژ.دوو. eyap.f .uaevud.g
درآمد وکیل در محیط تنگ و محدودی محبوس است که حدود آن قابلیت بسط و توسعه را ندارد و لذا آنقدر کوچک و ناچیز است که قابل درک نیست و هر گاه وکیلی بخواهد بآن وسعتی دهد وارد معاملات و کسب میشود که باید از آن دوری جوید.
راه علاج این مشکل فقط توسل بیک امر است و آن اینستکه وکلا رسوم قدیمی خود را حفظ نمایند و از ازدحام جوانان تازه وارد در جامعهء وکلا جلوگیری بعمل آورند.
حال باید دید آیا این راه عملی و ممکن است یا خیر؟
حقیقت اینستکه معلوم نیست راه حل فوق در حال حاضر عملی باشد.شاید در آینده جامعهء وکلا ناچار باتخاذ این تدبیر گردد و با فراهم آوردن اشکالاتی در راه دخول باین حرفهء شریف و غیر قابل تحمل ساختن شرایط حرفهای ورود جوانان را در طبقه وکلا مشکلتر و سختتر نماید ولی امروزه این روش قابل عمل نیست.تردیدی نیست که در موقع خود نه مشتریان و نه قضات از طولانی کردن دورهء کارآموزی برای جوانان تازه وارد ناراضی نخواهند بود.و البته پس از گذراندن آن دوره ممتد کارآموزی، نام جوانان را در تابلو(1)وکلا ثبت نمایند و بعبارت دیگر از شاغلین وکالت تخصص علمی و تجربی بیشتری را بخواهند.
نکتهء دیگر آنکه برای حفظ استخوانبندی اخلاقی تشکیلات وکلا باید دید بارو uaerrab در آینده چه elor و نقشی را میتواند ایفا کند؟
وضع کار وکیل روز بروز مشکلتر و پیچیدهتر میگردد.این اشکال در کار از نظر مباحثه وی در روی نیمکت دفاع نیست ed inmo er ilibics بلکه مشکلی است که روز بروز در فضای معلومات بشر مهمتر میشود؛وکیل برای تنظیم یک پرونده باید دارای معلومات گوناگونی از رشتههای مختلف علوم باشد.گذشته از این حقوق هر روز پیچیدهتر و دارای جنبهء فنیتر از روز قبل میگردد.دائما بر حجم قوانین افزوده میشود و لا ینقطع عمل به آنها ایجاد مشکلات جدیدی را مینماید.مثلا قوانین راجع به بیمهء حاکمیت قطعی قضیهء محکوم بها،مسئولیتهای مدنی،تفسیر اراده و غیره تماما مسائل تازهای را ایجاد کرده است.
(1)توضیح آنکه طبق مقررات و رسوم کانون وکلای پاریس مادام که کارآموز دورهء کارآموزی را باتمام نرسانده نمیتواند تظاهر بوکالت کند و نامش هم در تابلو وکلا ثبت نمیگردد(مترجم)برای آنکه مثل فابریس ccirbaf (جراح آلمانی معروف که نظرش صائب بود ولی نمیتوانست آنرا بمرحلهء اثبات در آورد)در مجادلهء حاضر پای در گل نمانیم باید واقع بین باشیم و توجه نمائیم چه میگذرد؟
قوانین امروزه هر چه باشند از نقش آنها در تشکیل رویهء قضائی روز بروز کاسته میشود.دیوان کشور در تفسیر قوانین پافشاری مخصوصی میکند که آنها را تحت اللفظی و دگماتیک euqitamgod تفسیر نماید.ولی شرایع مذهبی و حکمت روش دیگری دارند یعنی انصاف و وجدان را ملاک عمل قرار میدهند.همدورههای پاین neyap هر روز قوانین را با رویهء قضائی مقابله مینمودند و تأثیر روزافزون روش دیوان کشور را در محاکم شهرستان و دادگاههای استان مشاهده میکردهاند.
اصول امروزه تکلیف قاضی و همچنین وکلا را روشن میسازد و هیچوقت داخل بحث تجزیه و تحلیل تحت اللفظی و صرف و نحوی قوانین که موجب پی نبردن بمنظور قانونگذار میشود نمیگردد.اصول مزبور منشاء ایجاد حق را ترکیبی از نوشتهها،مآخذ عرف و عادت و عقاید اجتماعی میداند قانونی که دست و پای قاضی را به بندد قانون خوبی نیست زیرا قاضی میتواند و گاهی هم مجبور است بدون آنکه بروی خود بیاورد از حدود آن تخطی و تجاوز نماید.این تجاوز یک عمل اتفاقی نیست زیرا مربوط باعمال روزمره است حقیقت را نمیشود در فورمولهای خشک گنجانید از زمانی که پرفسورهای فلسفه به اصول احتمال emsilibaborp (اصولی از حکمت الهی که بنا بر آن هر عمل و هر عقیدهای باید متکی بر دلیل و منطق محکمی باشد)سخن میراندند خیلی دور شدهایم اما باید اعتراف کنیم که امروزه حقیقت چه علمی و چه ریاضی اکثرا از راه احتمال بدست میاید.مخصوصا در مورد حقیقت قضائی که قاضی ناگزیر است حقیقت اعمال و افعال افراد را از روی قرائن و امارات کشف نماید.کار وکیل مشکلتر از قاضی است.با توجه باینکه در امور قضائی باید از قرائن و امارات در کشف حقیقت استفاده کرد به نقش عمدهء وکیل میتوان پی برد و دانست که چگونه وظیفهء وکیل در این راه از قاضی مهمتر و سنگینتر است.
وکیل که روی نیمکت دفاع نشسته تنها از موکل خود نقل قول نمیکند بلکه مبتکر و الهام دهندهء قاضی میباشد و قاضی را از سقوط بطرف خلاف حق و عدالت باز میدارد این بحث از موضوع ما خارج است و منظور از این مقدمه فقط این بوده و هست که اهمیت شغل شریف وکالت را شناسانده اهمیت انضباطی این شغل را که تا امروز برقرار و پایدار است مورد توجه قرار دهیم و تحولی را که در شرف وقوع است متذکر گردیم.
«تاریخچه کانون وکلا»
در مقدمهء مختصری که گذشت اگر ادعای اغراقآمیزی نکرده باشیم آنچه را که باید راجع به فلسفهء شغل وکالت گفته شود بیان کردیم.حال بیمناسبت نیست که اندکی هم از تاریخچه کانون وکلاء پاریس uaerrab با خوانندگان گرامی سخن گوئیم. راجع به تاریخچه کانون وکلای پاریس در غالب کتب مربوطه قلمفرسائی شده و قطعا بسیاری از خوانندگان گرامی از آن کم و بیش اطلاع دارند ولی برای آنکه در این باره کاملا بسکوت برگذار نشده باشد بد نیست لااقل بطور اختصار ذکری از آن بنمائیم. آنچه در زیر از نظر خوانندگان میگذرد تنها یک نظر اجمالی و سریع نسبت باینموضوع است و اگر در این میان تکراری از آنچه گفته شده گردد چندان اهمیتی نخواهد داشت. میدانیم که در رم قدیم« stueilc و siueitap »بدو دسته متمایز مردم اطلاق میشد که وظیفه دفاع در برابر محاکم را بعهده داشتند.
کمی پس از این زمان اشخاصی بنام sitacov-da پیدا شدند که وکیل بمعنی امروزه نبودند بلکه دوستان مطلع و خبیری بودند که در مواقع خطر از آنها استمداد میشد بعدا با تغییرات و تبدیلاتی که در وظایف افراد ایندسته پیدا شد طبقه اراترها srotaro بوجود آمد آنها غالبا از میان دوستان اصحاب دعوی بودند که از فن خطابه و حقوق اطلاع داشتند و در مقابل قضات با قوهء نطق و بیان احقاق حق مینمودند و هیچ وجه اشتراک و تشابهی یا rotariucorp afingoc که نمایندگان اصحاب دعوی جهت رعایت تشریفات مخصوص آئین دادرسی بودند نداشتند.
از«اراتر rotaro دوست»تا«اراتر rotaro حرفهای»یک قدم بیش نبود که آنهم در اواخر دورهء امپراطوری eripme برداشته شد.قبل از اینکه این عمل انجام شود صحبت«پاداش»بمیان آمد اما اراتر rotaro که معمولا از دوستان اصحاب دعوی بود در مقابل زحمت و کار خویش اجر و مزد مقدر و معینی نمیگرفت بلکه شخصی که بوی مراجعه کرده بود قدردانی از وی را مسکوت نگذارده حقشناسی خود را بصورت هدیه و پیشکشی«پرارزش»یا لااقل«باارزشی»ابراز مینمود.
قانون سینسیا aicnic (سال 550 رومی)باینکار خاتمه داده هر نوع پیشکشی یا هدیهای را به اراتر rotaro ممنوع ساخت.ولی عمل بقانون مزبور آرزوئی بیش نبود اقدام اوگوست etsugua در سال 737 رومی نیز چندان مؤثر واقع نگردید. طبق قانون اوگوست هر گاه وکیلی هدیهای میگرفت به جریمهای معادل چهار برابر وجهی که گرفته بود محکوم میگردید.
کلود edualc متوجه این حقیقت شد که اراتر rotaro هم بشر است و باید زندگی کند لذا اصول حق الوکاله را بنا گذاشت منتهی برای آنکه افراد و زیادهروی در اخذ حق الوکاله نشود حدودی برای آن معین نمود.میزانی که کلود بعنوان حداکثر حق الوکاله معین کرده بود ده هزار سسترس ecretses بود و آنهم میبایست پس از خاتمه دعوی در محکمه پرداخت شود.
این حق الوکاله در زمان الکساندر سور rednaxela ereves دیوکلتین neitelcoid کنستانتن nitnatsnoc والانتینن neinitnelav والانس ecnalav ژوستینین neinitsuj و ژوستن nitsuj تغییر یافت شخص اخیر یعنی ژوستن nitsuj وضع را با اتخاذ رویهء جدیدی پایدار ساخت.او اولین شخصی بود که برای وکلا حق ایجاد و تشکیل یک«جامعه» noitaicossa را قائل شد و بدین ترتیب erdro وکلا متولد گردید.(بقیه دارد)
درآمد وکیل در محیط تنگ و محدودی محبوس است که حدود آن قابلیت بسط و توسعه را ندارد و لذا آنقدر کوچک و ناچیز است که قابل درک نیست و هر گاه وکیلی بخواهد بآن وسعتی دهد وارد معاملات و کسب میشود که باید از آن دوری جوید.
راه علاج این مشکل فقط توسل بیک امر است و آن اینستکه وکلا رسوم قدیمی خود را حفظ نمایند و از ازدحام جوانان تازه وارد در جامعهء وکلا جلوگیری بعمل آورند.
حال باید دید آیا این راه عملی و ممکن است یا خیر؟
حقیقت اینستکه معلوم نیست راه حل فوق در حال حاضر عملی باشد.شاید در آینده جامعهء وکلا ناچار باتخاذ این تدبیر گردد و با فراهم آوردن اشکالاتی در راه دخول باین حرفهء شریف و غیر قابل تحمل ساختن شرایط حرفهای ورود جوانان را در طبقه وکلا مشکلتر و سختتر نماید ولی امروزه این روش قابل عمل نیست.تردیدی نیست که در موقع خود نه مشتریان و نه قضات از طولانی کردن دورهء کارآموزی برای جوانان تازه وارد ناراضی نخواهند بود.و البته پس از گذراندن آن دوره ممتد کارآموزی، نام جوانان را در تابلو(1)وکلا ثبت نمایند و بعبارت دیگر از شاغلین وکالت تخصص علمی و تجربی بیشتری را بخواهند.
نکتهء دیگر آنکه برای حفظ استخوانبندی اخلاقی تشکیلات وکلا باید دید بارو uaerrab در آینده چه elor و نقشی را میتواند ایفا کند؟
وضع کار وکیل روز بروز مشکلتر و پیچیدهتر میگردد.این اشکال در کار از نظر مباحثه وی در روی نیمکت دفاع نیست ed inmo er ilibics بلکه مشکلی است که روز بروز در فضای معلومات بشر مهمتر میشود؛وکیل برای تنظیم یک پرونده باید دارای معلومات گوناگونی از رشتههای مختلف علوم باشد.گذشته از این حقوق هر روز پیچیدهتر و دارای جنبهء فنیتر از روز قبل میگردد.دائما بر حجم قوانین افزوده میشود و لا ینقطع عمل به آنها ایجاد مشکلات جدیدی را مینماید.مثلا قوانین راجع به بیمهء حاکمیت قطعی قضیهء محکوم بها،مسئولیتهای مدنی،تفسیر اراده و غیره تماما مسائل تازهای را ایجاد کرده است.
(1)توضیح آنکه طبق مقررات و رسوم کانون وکلای پاریس مادام که کارآموز دورهء کارآموزی را باتمام نرسانده نمیتواند تظاهر بوکالت کند و نامش هم در تابلو وکلا ثبت نمیگردد(مترجم)برای آنکه مثل فابریس ccirbaf (جراح آلمانی معروف که نظرش صائب بود ولی نمیتوانست آنرا بمرحلهء اثبات در آورد)در مجادلهء حاضر پای در گل نمانیم باید واقع بین باشیم و توجه نمائیم چه میگذرد؟
قوانین امروزه هر چه باشند از نقش آنها در تشکیل رویهء قضائی روز بروز کاسته میشود.دیوان کشور در تفسیر قوانین پافشاری مخصوصی میکند که آنها را تحت اللفظی و دگماتیک euqitamgod تفسیر نماید.ولی شرایع مذهبی و حکمت روش دیگری دارند یعنی انصاف و وجدان را ملاک عمل قرار میدهند.همدورههای پاین neyap هر روز قوانین را با رویهء قضائی مقابله مینمودند و تأثیر روزافزون روش دیوان کشور را در محاکم شهرستان و دادگاههای استان مشاهده میکردهاند.
اصول امروزه تکلیف قاضی و همچنین وکلا را روشن میسازد و هیچوقت داخل بحث تجزیه و تحلیل تحت اللفظی و صرف و نحوی قوانین که موجب پی نبردن بمنظور قانونگذار میشود نمیگردد.اصول مزبور منشاء ایجاد حق را ترکیبی از نوشتهها،مآخذ عرف و عادت و عقاید اجتماعی میداند قانونی که دست و پای قاضی را به بندد قانون خوبی نیست زیرا قاضی میتواند و گاهی هم مجبور است بدون آنکه بروی خود بیاورد از حدود آن تخطی و تجاوز نماید.این تجاوز یک عمل اتفاقی نیست زیرا مربوط باعمال روزمره است حقیقت را نمیشود در فورمولهای خشک گنجانید از زمانی که پرفسورهای فلسفه به اصول احتمال emsilibaborp (اصولی از حکمت الهی که بنا بر آن هر عمل و هر عقیدهای باید متکی بر دلیل و منطق محکمی باشد)سخن میراندند خیلی دور شدهایم اما باید اعتراف کنیم که امروزه حقیقت چه علمی و چه ریاضی اکثرا از راه احتمال بدست میاید.مخصوصا در مورد حقیقت قضائی که قاضی ناگزیر است حقیقت اعمال و افعال افراد را از روی قرائن و امارات کشف نماید.کار وکیل مشکلتر از قاضی است.با توجه باینکه در امور قضائی باید از قرائن و امارات در کشف حقیقت استفاده کرد به نقش عمدهء وکیل میتوان پی برد و دانست که چگونه وظیفهء وکیل در این راه از قاضی مهمتر و سنگینتر است.
وکیل که روی نیمکت دفاع نشسته تنها از موکل خود نقل قول نمیکند بلکه مبتکر و الهام دهندهء قاضی میباشد و قاضی را از سقوط بطرف خلاف حق و عدالت باز میدارد این بحث از موضوع ما خارج است و منظور از این مقدمه فقط این بوده و هست که اهمیت شغل شریف وکالت را شناسانده اهمیت انضباطی این شغل را که تا امروز برقرار و پایدار است مورد توجه قرار دهیم و تحولی را که در شرف وقوع است متذکر گردیم.
«تاریخچه کانون وکلا»
در مقدمهء مختصری که گذشت اگر ادعای اغراقآمیزی نکرده باشیم آنچه را که باید راجع به فلسفهء شغل وکالت گفته شود بیان کردیم.حال بیمناسبت نیست که اندکی هم از تاریخچه کانون وکلاء پاریس uaerrab با خوانندگان گرامی سخن گوئیم. راجع به تاریخچه کانون وکلای پاریس در غالب کتب مربوطه قلمفرسائی شده و قطعا بسیاری از خوانندگان گرامی از آن کم و بیش اطلاع دارند ولی برای آنکه در این باره کاملا بسکوت برگذار نشده باشد بد نیست لااقل بطور اختصار ذکری از آن بنمائیم. آنچه در زیر از نظر خوانندگان میگذرد تنها یک نظر اجمالی و سریع نسبت باینموضوع است و اگر در این میان تکراری از آنچه گفته شده گردد چندان اهمیتی نخواهد داشت. میدانیم که در رم قدیم« stueilc و siueitap »بدو دسته متمایز مردم اطلاق میشد که وظیفه دفاع در برابر محاکم را بعهده داشتند.
کمی پس از این زمان اشخاصی بنام sitacov-da پیدا شدند که وکیل بمعنی امروزه نبودند بلکه دوستان مطلع و خبیری بودند که در مواقع خطر از آنها استمداد میشد بعدا با تغییرات و تبدیلاتی که در وظایف افراد ایندسته پیدا شد طبقه اراترها srotaro بوجود آمد آنها غالبا از میان دوستان اصحاب دعوی بودند که از فن خطابه و حقوق اطلاع داشتند و در مقابل قضات با قوهء نطق و بیان احقاق حق مینمودند و هیچ وجه اشتراک و تشابهی یا rotariucorp afingoc که نمایندگان اصحاب دعوی جهت رعایت تشریفات مخصوص آئین دادرسی بودند نداشتند.
از«اراتر rotaro دوست»تا«اراتر rotaro حرفهای»یک قدم بیش نبود که آنهم در اواخر دورهء امپراطوری eripme برداشته شد.قبل از اینکه این عمل انجام شود صحبت«پاداش»بمیان آمد اما اراتر rotaro که معمولا از دوستان اصحاب دعوی بود در مقابل زحمت و کار خویش اجر و مزد مقدر و معینی نمیگرفت بلکه شخصی که بوی مراجعه کرده بود قدردانی از وی را مسکوت نگذارده حقشناسی خود را بصورت هدیه و پیشکشی«پرارزش»یا لااقل«باارزشی»ابراز مینمود.
قانون سینسیا aicnic (سال 550 رومی)باینکار خاتمه داده هر نوع پیشکشی یا هدیهای را به اراتر rotaro ممنوع ساخت.ولی عمل بقانون مزبور آرزوئی بیش نبود اقدام اوگوست etsugua در سال 737 رومی نیز چندان مؤثر واقع نگردید. طبق قانون اوگوست هر گاه وکیلی هدیهای میگرفت به جریمهای معادل چهار برابر وجهی که گرفته بود محکوم میگردید.
کلود edualc متوجه این حقیقت شد که اراتر rotaro هم بشر است و باید زندگی کند لذا اصول حق الوکاله را بنا گذاشت منتهی برای آنکه افراد و زیادهروی در اخذ حق الوکاله نشود حدودی برای آن معین نمود.میزانی که کلود بعنوان حداکثر حق الوکاله معین کرده بود ده هزار سسترس ecretses بود و آنهم میبایست پس از خاتمه دعوی در محکمه پرداخت شود.
این حق الوکاله در زمان الکساندر سور rednaxela ereves دیوکلتین neitelcoid کنستانتن nitnatsnoc والانتینن neinitnelav والانس ecnalav ژوستینین neinitsuj و ژوستن nitsuj تغییر یافت شخص اخیر یعنی ژوستن nitsuj وضع را با اتخاذ رویهء جدیدی پایدار ساخت.او اولین شخصی بود که برای وکلا حق ایجاد و تشکیل یک«جامعه» noitaicossa را قائل شد و بدین ترتیب erdro وکلا متولد گردید.(بقیه دارد)