آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۵۴

چکیده

متن

1.کیفری‏ رویهء قضائی‏ راجع به شکایت از قرار(موضوع مادهء 2 قانون اصلاح دادرسی کیفری) رأی شمارهء 752 3235 هیئت عمومی دیوان عالی کشور
کسی بر اثر شکایت زنش باینکه طفل دو سالهء شاکیه در خانهء وی بوده و در حوض آب افتاده و فوت کرده مورد تعقیب واقع و پس از تحقیقات معلوم شده علت فوت‏ اصولا افتادن در حوض آب نبوده بلکه طفل خودش مریض بوده است.قرار منع تعقیب‏ متهم صادر شده و در ضمن شاکیه که بر حسب اظهار خودش بدون تحقیق اقدام باعلام‏ جرم نموده محکوم بپرداخت یک هزار ریال هزینه دادرسی شد است.دادستان با قرار منع تعقیب موافقت کرده ولی با پرداخت هزینه دادرسی از طرف شاکیه باستناد اینکه شکایت‏ اولیهء مشارالیها به کلانتری فاقد اثر انگشت می‏باشد و انتساب آن بوی محرز نیست و در توضیحاتی که در کلانتری و بازپرسی داده جنحه یا جنایتی علیه کسی اعلام ننموده تا عمل‏ مشارالیها شامل ماده 2 قانون اصلاح بعضی از مواد قانون دادرسی کیفری باشد مخالفت نموده‏ بازپرس مجددا بر عقیدهء خود باقیمانده در ضمن قرار مزبور بشاکیه اعلام شده.مشارالیها اظهار داشته که در قسمت اول قرار تسلیم است ولی نسبت بپرداخت هزینه دادرسی چون زن‏ بیچاره‏ای است اعتراض دارد پرونده بدادگاه استان رفته و دادگاه استان با استناد به قسمت‏ اخیر مادهء 2 قانون اصلاح بعضی از مواد آئین دادرسی کیفری که پس از قطعیت حکم‏ یا قرار جرائم نقدی مذکور در مادهء مزبوره گرفته می‏شود با توجه به تسلیم شاکیه قرار قطعیت آن را محرز دانسته و شکایت پژوهشی را رد کرده است...جلسهء هیئت عمومی دیوان‏ عالی کشور در تاریخ 20 اردیبهشت ماه 1332 تشکیل و در این بار بشرح آتی رأی‏ داده است:
«چون محکومیت شاکیهء خصوصی بپرداخت مبلغی بابت هزینهء دادرسی اصولا قابل شکایت پژوهشی بوده و تسلیم او بقرار منع تعقیب به‏ کیفیتی نبوده که بتوان گفت از هر جهت تسلیم بقرار شده علیهذا با این صورت‏ قرار رد شکایت باستناد قسمت اخیر مادهء 2 قانون اصلاح مواد آئین دادرسی‏ کیفری صحیح نبوده و باکثریت آراء قرار مزبور نقض و رسیدگی بهمان‏ شعبهء صادرکنندهء قرار ارجاع می‏گردد.»2-کیفری‏ راجع به مادهء 2 قانون تشدید مجازات رانندگان‏ رأی شماره 1615 32725 هیئت عمومی دیوان عالی کشور
راننده‏ای که دارای گواهینامهء درجهء 2 بوده باتهام قتل غیر عمد بعلت عدم‏ رعایت نظامات دولتی و باستناد مادهء 1 قانون تشدید مجازات رانندگان تحت پی‏گرد قرار گرفته دادگاه جنحه ویرا برابر مادهء استنادی و اجازهء ماده 45 محکوم کرده است دادستان‏ و محکوم‏علیه از دادنامه صادره پژوش خواسته‏اند دادگاه استیناف حکم بدوی را گسیخته‏ و مجازات متهم را تشدید کرده است متهم فرجام خواسته شعبهء 9 دیوان عالی کشور از لحاظ اینکه متهم فاقد پروانه درجه 1 بوده و دادگاه با توجه بموضوع عمل او را بر مادهء 1 قانون تشدید مجازات رانندگان تطبیق کرده و در صورتیکه با نداشتن پروانه درجه 1 ولو راننده دارای پروانه درجه 2 باشد حق رانندگی کامیون را ندارد و در صورت ارتکاب‏ موضوع مشمول ماده 2 قانون مزبور و جنائی است حکم فرجامخواسته را باکثریت نقض‏ و رسیدگی را بدادگاه جنائی ارجاع نموده است دادگاه مزبور پس از رسیدگی با احراز بزه از جهت آنکه مشارالیه دارای گواهینامه رانندگی درجه دوم وبده و در ماده دوم‏ قانون تشدید مجازات رانندگان یکی از عناصر مشدده بزه نداشتن گواهینامهء رانندگی بمعنی‏ اعم است و نمی‏توان متهم را که دارای گواهینامهء رانندگی است فاقد گواهی‏نامه دانست‏ و مشمول عنوان مادهء 2 قانون تشدید مجازات رانندگی دانست بنابراین بزه را منطبق‏ با ماده 1 دانسته است.در تاریخ 32522 جلسه هیئت عمومی دیوان عالی کشور تشکیل‏ و در این باره چنین رأی داده است:
«با فقد پروانه درجهء 1 رانندگی،موضوع مشمول مادهء 2 قانون‏ تشدید مجازات رانندگان می‏شود بعلاوه چون دادستان از کمی کیفر فرجام‏ نخواسته تشدید مجازات نیز مورد نداشته بنابراین حکم شعبهء اول دادگاه‏ جنائی تهران مخدوش بوده و نقض می‏شود و رسیدگی مجدد به شعبه دوم‏ دادگاه جنائی تهران ارجاع می‏گردد»
3-مدنی‏ راجع به نقض رسیدگی‏ رأی شماره 1631 32811 هیئت عمومی دیوان عالی کشور
مستأجرین ملکی بطرفیت موجر اقامهء دعوی ابطال اجرائیه را کرده‏اند باین توضیح‏ که خوانده املاکی را بآنان اجاره داده و مالک ملک مجاور در حریم قنات املاک مزبور قناتی حفر و آب قنات استیجاری را خشکانده و زراعت مستأجر را از بین برده که در این‏ باب از طرف خوانده بر مالک مجاور اقامهء دعوی رفع مزاحمت شده و چون این امر موجب‏ انفساخ عقد اجاره نسبت به بقیهء مدت شده و با حق تقلیل اجازه بها بوده فسخ اجاره طبق‏ اجاره‏نامه بخوانده اعلام شده و با اینوصف حق صدور اجرائیه را نداشته است دادگاه بدوی باستناد اینکه معامله بصورت صلح واقع و احکام اجاره در صلح جاری نیست و بعلاوه از فوریت‏ خیار استفاده نشده خواهان‏ها را محکوم‏به بیحقی نموده است مرجع استینافی اعتراضات وکیل‏ خواهان‏ها را وارد دانسته حکم بدوی را گسیخته و عقد را اجاره دانسته و اجرائیه را ابطال‏ کرده و طرف را بپرداخت خسارت محکوم نموده است شعبهء 4 دیوان عالی کشور سند تنظیم شده را صلح منافع دانسته و باستناد اینکه فرجام خواندگان خشکیدن قنات را ناشی‏ از احداث قناتی دانسته‏اند که مالک مجاور آنرا احداث کرده موجبی برای انفساخ در بین‏ نبوده حکم فرجامخواسته را صحیح ندانسته آن را شکسته رسیدگی را به شعبه دیگر دادگاه‏ اسنتان ارجاع کرده شعبهء مزبور رأی فرجامخواسته را تأیید کرده است دیوان کشور در جلسه‏ هیئت عمومی خود در تاریخ 32725 بنا بتقاضای فرجامی محکوم‏علیه چنین رأی داده است:
«بر فرض که عنوان معامله طرفین دعوی راجع برقبات مورد ادعا بعنوان اجاره تلقی شود بطوری که اکثریت هیئت عمومی دیوان کمشور تشخیص‏ داده‏اند باز هم رسیدگی دادگاه در خصوص عملیات مالک ملک مجاور ناقص است زیرا اگر اقدامات او در حفر قنات که موجب خشک شدن قنات‏ مورد اجاره گردیده بدون حق بوده است رفع مزاحمت غیر محق پس از تاریخ اجاره و تصرف مستأجره بعهدهء مستأجر بوده است و چنانچه در مزاحمت‏ محق بوده است موجب بطلان اجاره در صورت مسلوب‏المنفعه شدن عین‏ مستأجره می‏گردد و دادگاه در این خصوص رسیدگی ننموده در صورتیکه‏ در حکم قصیه تأثیر کامل داشته و دادخواهی موجر در فع مزاحمت مالک‏ ملک مجاور مثبت حقانیت او نخواهد شد لذا از نظر نقض رسیدگی مؤثر حکم فرجامخواسته نقض و رسیدگی به شعبهء دیگر آن دادگاه ارجاع میشود.»
4-مدنی‏ راحع بتصرف عدوانی‏ رأی شماره 1999 32925 هیئت عمومی دیوان عالی کشور
هیئت عمومی دیوان عالی کشور در تاریخ 3295 تشکیل و راجع بصدور احکام مغایر از شعب دیوان عالی کشور در در مورد تصرف عدوانی با توجه بموضوع گزارشی‏ که در این باره داده شده و مفاد احکام و کسب نظر جناب اقای دادستان کل که مبنی‏ بر قابل فرجام بودن احکام پژوهشی محاکم شهرستان در مورد احکام رفع تصرف عدوانی‏ صادره از دادسراها بوده مشاوره نموده باکثریت چنین رأی داده است:
«چون در مادهء 5 قانون جلوگیری از تصرف عدوانی که ملاک‏ قابل پژوهش بودن حکم دادستان در مورد تصرف عدوانی است ذکری‏ از قابل فرجام بودن حکم دادگاه نشده و عمومات قانونی راجع به قابل‏ فرجام بودن احکام شامل مورد نیست و از روح قانون مذکور مستفاد میشود که نظر قانونگذار در مورد جلوگیری از تصرف عدوانی بر تسریع و تسهیل‏ است لذا قبول دادخواست فرجامی نسبت باحکام مربوط بتصرف عدوانی که‏ مرجع رسیدگی بدوی دادسرا داده برخلاف مفاد قانون نامبرده است.»

تبلیغات