حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۵۴

چکیده

متن

بعضی از قواعد و مقررات ذیل که در قانون یذکر نشده منتهی در عرف و عادات‏ وکلا وجود دارد فوق‏العاده سخت بنظر میرسد اما باید اذعان داشت که در هر حال این‏ سختگیری منطقی و صحیح است.
نه و کلای پاریس و نه وکلای هر ایالت دیگر فرانسه حق ندارند بکارهای‏ تجارتی و انتفاعی دست زده با مدیریت شرکتی را قبول نمایند بلکه تنها مجازند مشاوره‏ حقوقی شرکتها را بعهده بگیرند.علت این امر با اندکی تفکر و تعمق واضح میگردد.
چنانکه اخیرا مشاهده شد،یکی از آقایان وکلای پاریس بمنظور آنکه بتواند مدیر شرکتی شده در منافع آن سهیم گردد از شغل وکالت کناره‏گیری کرد علت این امر مستهجن یا غیر قانونی بودن عملیات آن شرکت نبود بلکه علت اساسی تناقص کار انتفاعی‏ با ایده‏آل وکالت بود.چگونه میتوان کسیرا که با گرفتن حقوق ماهیانه قسمت مهمی‏ از اوقات خویش را صرف ادارهء امور تجارتی دیگران نماید«بیغرض»دانست؟راست‏ است که عمل وی بمعنی اخص حقوقی تجارت نیست ولی معذلک داخل جرگهء اشخاصی‏ است که شغل آنان سودطلبی است.نیرو و قدرت او صرفنظر از طریق مصروف آن فقط بیک راه خرج میشود و آن کسب مال و منال است.
آیا وکلیی که در کار ادارهء امور تجارتی مداخله میکند میتواند استقلال داشته باشد؟ حقیقت امر اینستکه چنین وکیلی دارای بیطرفی قضائی نمیتواند باشد.اگر در تنظیم‏ قراردادی که باید تمام هم خود را مصروف حفظ و تأمین منافع مشتری خویش سازد اقدام‏ نماید و خود از نظر مدیریت امور تجارتی در آن ذینفع باشد چگونه میتواند موقعی که‏ از آن قرارداد در محکمه استفاده می‏کند درستی و صداقت و مخصوصا«بیغرضی و استقلال»را که دو شرط عمدهء وکالت اوست مراعات نماید؟بیغرض و مستقل نیست زیرا خود در دعوای مطروحه ذینفع است.در هر صورت چنین شخصی ممکنست بسیار مرد شریف‏ و درستکاری بوده برای مشتریان خویش مباشر امین و خدمتگزاری باشد اما بمعنی حقیقی‏ کلمهء قدیم فرانسوی«وکیل»نمی‏تواند باشد.
اگر بخواهیم علاوه بر آنچه گفته شد تصویری از وکیل مجسم سازیم باید مراتب‏ زیرین را اضافه کنیم:
1-وکیل باید ظاهرا مردی متین و موقر باشد.قدما مایل بودند که وکیلشان‏ مردی 50 ساله باشد یا لااقل قیافهء ظاهری او مانند مرد پنجاه ساله‏ای بنماید.وکیل‏ در آنزمان میتوانست صورت خود را بتراشد یا ریش داشته باشد یا فاوری( sirovaF ) بگذارد اما نمیتوانستت سبیلهای خود را بتراشد.
2-چه در قدیم و چه امروز وکیل نمیتواند در خانهء اجاره‏ای سکونت داشته باشد از هر نوع تبلیغات صریح و ضمنی باید خودداری کند نباید کاغذ آدرسی داشته باشد یا نام‏ خود را روی صفحات لوایح چاپ یا روی پلاک منزل خویش عناوین شغلی خود را ذکر نماید.
3-وکیل در مراودات و معاشرت‏های خود محدود است.تا بیست الی 15 سال پیش حتی وکیل نمی‏توانست کسی را جز موکل خویش در منزلش بپذیرد و یا غیر از وکلای اصحاب دعوی کسیرا ملاقات نماید-در دفتر کار دلالان حضور پیدا کند یا کسی‏ جز همکاران و افراد صنف خودش رفت و آمد نماید-همیشه باید محرم اسرار مردم باشد. هرگاه وکیل طرف از او تقاضای ارائه سندی را نماید با کمال ادب و احترام بدون آنکه‏ مطالبهء رسیدی بکند سند مزبور را در اختیار او بگذارد وکیل طرف هم بنوبهء خود از آن سند که گم شدنش بنفع موکل او و وجودش باعث محکومیت مشارالیه است با کمال امانت‏ و صداقت محافظت کند تا موقعی که سند را مسترد دارد.
از آنچه گذشت و نیز آنچه بعدا بیان میشود نباید تعجب نمود.زیرا طبقهء وکلا که از ازمنهء قدیم در میان جامعه فرانسه مقامی عالی را احراز نموده‏اند و در نتیجه نفوذ طبیعی محیط و خانوادهم و رعایت مقررات صنفی و انضباط سخت و دقیقی که شمه‏ای از آن‏ بیان شد دارای اخلاقی فوق‏العاده پسندیده گردیده‏اند و برعایت این مقررات عادت کرده‏ و بمصداق«العادة طبع ثان»این عادت برای آنان طبیعت شده است.
در مقابل رعایت مقررات فوق بکسی مدال یا نشان داده نمیشود بلکه این وظیفهء عادی و معمولی وکلا است.بهتر است ذیلا نظریهء اشخاص بارزی را که کانون وکلای‏ پاریس بهمکاری آنان مباهات میکند دربارهء آن کانون متذکر شویم.
اگسو uaesseugA میگوید:«وکالت همانقدر قدیم است که قضاوت و همان‏ اندازه نجیب است که پرهیزکاری و تقوی و همانقدر وجودش لازمست که عدالت».... و وکیل با وجود رعایت آنهمه قید و بند اخلاقی و مقررات انضباطی همیشه از استقلال خود خرسند و راضی بوده با رعایت آن مقررات در حفظ استقلال مصر و استقلالش از تمام مشاغل‏ آزاد دیگر زیادتر است.»
بلارت tralleB دادستان استان اسبق پاریس اظهار عقیدهء فوق را تکمیل کرده‏ میگوید:«صنف وکلا اجتماعی از مردان متشخص و بهترین و لایقترین مردان است.... اگر چه پاکی معمولی کافی است ولی معهذا این پاکی وکلای فرانسه را وارد مذهب‏ بی‏عیب و نقص و غیرقابل ملامت بودن میسازد.»«تقوی و پرهیزکاری که از همه جا رانده شود آخرین پناهگاه خود را نزد وکلا میابد.»
ممکنست بعضی عبارات فوق را لفاظی و عبارت‏پردازی بدانند و بگویند چگونه‏ میتوان در زیر این سخنان صورت حقیقی بارو uaerraB را تشخیص داد؟ولی بگذارید هر چه میخواهند بگویند تعاریف فوق برای چاپ شدن نوشته نشده بلکه مقتبس از خاطرات‏ شخصی افراد جلیل‏القدری است.
تی بو uaeduaebihT مشاور دولتی امپراطوری اول که مخالف تمام تشکیلات‏ اداری بوده راجع به بارو uaerraB میگوید:«بارو پناهگاه غیرقابل تعرض علم و شرافت‏ و استقلال و افتخارات است».اینست عقیدهء مردی که حقیقت را آرایش نداده واضح و عریان‏ نمایانده است باین شخص نسبت عفو و اغماض نمیتوان داد.از وکلا برای برائتشان‏ سخن نرانده بلکه صداقت و نازک‏بینی خود را نشان داده است.مشارالیه آنانرا در کفهء مقابل‏ قضاتیکه درستکاریشان مورد شک و تردید است قرار داده میگوید:«این قضاوت بیشتر آشتی ده بوده وسائلی را در اختیار دارند که از زیر بار قانون بطور ملایم شانه خالی کنند و خارج از محیط دادگاه آنچه را که حقیقت نیست موافق حق و عدالت سازند.وکلا برعکس‏ جنایتی عظیم می‏پندارند و از لغزشهائی که وجدانشان را جریحه‏دار سازد احتراز میجویند. کسیسکه بخواهد مرتکب عمل خلاف قانونی شود نمیتواند آنها را مشاور خویش قرار دهد. این است آنچه از تمام بیانات فوق مهمتر و پرارزش‏تر است.
باید بحال کسانیکه بعظمت این رفتار پی نمی‏برند گریست.زیرا کانون وکلای‏ پاریس این رویه و خط مشی را قرنها است تعقیب مینماید و در آن وکیلی یافت نمیشود که بر این گذشتهء پر افتخار نبالد.باید در نظر داشت که«تکامل»در تمام شئون زندگی‏ جاری است.ولی متأسفانه این کلمه دارای دو جنبه یکی ظاهری و دیگری باطنی است. چه بسا کسانیکه جنبهء باطنی را گرفته و جنبهء ظاهری را رها کرده‏اند و برعکس چه بسیار اشخاصی که پوست را گرفته و مغز را بدور انداخته‏اند.
برای آنانکه گذشته را دوست دارند(محافظه‏کاران)و آنانکه امید خود را در آینده‏ گذارده‏اند(ترقیخواهان)باید لفظ تکامل را که خیلی آسان ادا میشود از نظر کانون‏ وکلای پاریس که تشکیلاتی قدیمی و متقدر است تعبیر کرد تا سوء تفاهم برطرف گردد.

تبلیغات