دمای جسد و تخمین زمان مرگ با استفاده از معادلات دیفرانسیل
آرشیو
چکیده
متن
زمینه و هدف:
تخمین زمان مرگ یکی از مهمترین و پیچیدهترین مسایل پزشکی قانونی است که به دلیل وابستگی به شرایط محیطی و عوامل درونی جسد، هرگز نمیتوان آن را به طور دقیق تعیین نمود.این مقاله روشی ارایه میدهد که با استفاده از روشهای ریاضیات میتوان زمان سپری شده از مرگ و مدت زمانی را که جسد در محلی غیر از محلی کشف آن قرار داشته است را محاسبه نمود.
روش بررسی:
با به کارگیری«تبدیلات لاپلاس»در حل معادلات دیفرانسیل و استفاده از قانون«سرد شدن نیوتن»و با استفاده از دادههایی شامل دمای جسد و محیطهای قرارگیری آن به حل دو مثال جداگانه میپردازیم.
یافتهها:
در مثال اول که جسد از زمان مرگ تا زمان کشف آن در محیط واحدی بوده است زمان سپری شده از مرگ با استفاده از حل معادلات دیفرانسیل مربوطه در شرایط اولیه به دست میآید.در مثال دوم که مرگ در محلی متفاوت از محل کشف جسد رخ داده است مدت زمانی که جسد در محل اولیه قرار داشته است با استفاده از«تابع پلهای واحد»و بیان دمای دو محیط با حل معادلات دیفرانسیل مربوطه، زمان مرگ محاسبه میگردد.
نتیجهگیری:
تخمین زمان مرگ، معادلات دیفرانسیل وصول مقاله:18/10/1384 پذیرش مقاله:31/3/1385 نویسنده پاسخگو:سمنان-جاده دامغان-دانشگاه سمنان-دانشکده علوم پایه-گروه ریاضی{L moc.oohay@naidammahomdiias L}
مقدمه
گر چه مطالعه سرعت سرد شدن جسد به علم فیزیولوژی مربوط میشود، ولی کاربرد آن در تخمین زمان فوت، آن را به یک موضوع شایع در پزشکی قانونی تبدیل کرده است.از زمانهای قدیم میدانستند، جسد پس از مرگ به تدریج سردتر میشود ولی اندازهگیری علمی این پدیده به قرن 19 و دکتر جان داوی برمیگردد که در سال 1839 در جنگ مالت و بریتانیا با استفاده از دماسنج جیوهای دمای بدن سربازان کشته شده را اندازهگیری کرد.پس از آن مطالعات زیادی در این مورد انجام شده و پدیدههابی مثل دمای مرکزی بدن، شیب گرمایی، تأثیر عایقسازی بدن و کفه({L uaetalP L})دمایی اولیه شناسایی شد.
اگر درجه حرارت محیط37 درجه سانتیگراد یا بیش از آن نباشد، جسد انسان پس از مرگ به تدریج سرد میشود یک جسد آزمایشگاهی یکنواخت و براساس قانون«سرد شدن نیوتن»سرد میشود.بر طبق این قانون سرعت سرد شدن با تقاوت دمای سطح بدن و محیط اطراف رابطه مستقیم دارد.از نظر نموداری این دو متغیر با هم یک منحنی نمایی 1P}-و نه یک خط مستقیم-میسازند.
جسد انسان دقیقا از قانون نیوتن تبعیت نمیکند ولی میزان انحراف از آن به عوامل متعددی از جمله سن، وزن، البسه، جریان هوا، رطوبت محیطو...بستگی دارد.با حدوث مرگ، انتقال گرما در داخل بدن از طریق جریان خود متوقف میشود.تولید متابولیک گرما که عمدتا در عضلات و کبد صورت میگیرد کاملا متوقف نشده، برای مدتی، تولید گرما به طور نسبی ادامه مییابد.پس از مرگ، پوست بدن به سرعت سرد میشود، زیرا به علت ایست قلبی جریان خون گرم به سوی آن از حرکت باز میایستد.سرعت سردشدن پوست به البسه جسد، طرز قرار گیری آن، نوع و ساختار سطح زیرین و مهمتر از همه دمای محیط بستگی دارد.داخل بدن تا زمان برقراری شیب گرمایی در سطح پوست سرد نمیشود.نسوج بدن نسبت به گرما عایق بوده و ایجاد شیب گرمایی به زمان نیاز دارد.به همین دلیل دماسنجی که در نزدیکی مرکز بدن(معمولا در رکتوم)قرار داده میشود تا مدتی سقوط دما را نشان نمیدهد.قسمت مرکزی نمودار سردشدن بدن نسبتا مستقیم یا دارای انحنای کمی بوده و تقریبا بر قانون نیوتن منطبق است و با کم شدن تفاوت دمای بدن و محیط اطراف، نمودار نیز در انتها به تدریج مسطح میشود.قسمت مرکزی و شیب دارتر نمودار در پزشکی قانونی کاربرد دارد.
از نظر تئوری، اگر دمای جسد در زمان فوت 37 درجه فرض شود، با یافتن نقطهای از نمودار که دمای اندازهگیری شده از رکتوم را نشان میدهد و با توجه به نقطه 37 درجه که صفر منحنی از نظر زمانی است، میتوان زمان فوت را محاسبه نمود.متأسفانه دخالت برخی متغیرها این فرض جالب را غیر عملی میسازند.خود این متغیرها نیز در طی زمان قبل از کشف جسد تغییر میکنند مثلا از زمان فوت تا زمان کشف جسد دمای محیط ممکن است دچار تغییرات متعددی شود و اغلب پاتولوژیست نمیتواند این تغییرات را ثبت کند، ضمن اینکه احتمال جابجایی جسد نیز وجود دارد که در این مقاله این مورد، بررسی میشود به این صورت که با استفاده از معادلات دیفرانسیل طی مثالهایی با حل دو مسأله جداگانه، روش تخمین زمان مرگ و تعیین مدت زمان قرارگیری جسد در محلی غیر از محل کشف جسد، بررسی میگردد.در اهمیت تخمین زمان مرگ شکی وجود ندارد و تعیین مدت زمان قرار گیری جسد در محلی غیر از کشف جسد میتواند در ارزیابی صحت گفتههای متهم یا متهمین به قتل یا شاهدان احتمالی مفید باشد.
روش بررسی
در این بررسی، با استفاده از«تبدیلات لاپلاس»در حل معادلات دیفرانسیل و استفاده از قانون«سرد شدن نیوتن»به محاسبه زمان مرگ و مدت زمان قرارگیری جسد در محل غیر از کشف جسد پرداختیم.برای این محاسبه از دادههایی نظیر دمای جسد و دمای محیطهای قرارگیری جسد استفاده کردیم.شرح محاسبات در بخش یافتهها آمده است.
یافتهها
جهت روشن شدن روش استفاده از فرمولهای ریاضی حل معادلات دیفرانسیل در تخمین زمان فوت و تخمین مدت زمان قرار گیری جسد در محلی غیر از محل کشف آن، با استفاده از دو مثال به بررسی این مطالب میپردازیم:
مثال یک:
یک صحنه جرم را که در آن یک فرد به قتل رسیده است در نظر بگیرید به طور مثال صاحب یک طلافروشی در مغازهاش به قتل رسیده است و جسد او ساعت 7 صبح روز بعد در مغازهاش کشف شده است.پزشکی قانونی دمای بدن مقتول را در ساعت 7صبح، 5/22 درجه سانتیگراد و یک ساعت بعد یعنی ساعت 8 صبح، دمای بدن مقتول را 22 درجه سانتیگراد برآورد کرده است.اگر فرض کنیم که دمای محیط مغازه در طول شب ثابت و برابر 20 درجه سانتیگراد بوده میخواهیم تخمین بزنیم که مرگ در چه ساعتی اتفاق افتاده است.اگر دمای بدن متوفی را در لحظه{L t L}با({L t L}){L T L}نشان دهیم و فرض کنیم که دمای بدن او در لحظه مرگ 37 سانتیگراد بوده یعنی 37{L(o)T L}. همچنین فرض میکنیم مدت زمانی که از مرگ فرد گذشته است{L ct L} باشد؛بنابراین#$#و دمای محیط را با#$#نشان میدهیم یعنی#$#بنابر«قانون سرد شدن نیوتن»داریم:#$#و یا#$#با محاسبه تبدیل لاپلاس طرفین تساوی اخیر داریم:#$#اکنون با محاسبه تبدیل لاپلاس معکوس داریم#$#از آنجایی که#$#پس
#$#و از آنجا#$#بنابراین#$#باید از رابطه اخیر{L K L}و همچنین#$#یعنی مدت زمانی که از مرگ گذشته را بیابیم با اعمال دو شرط اولیه#$#داریم#$#اکنون با جاگذاری{L K L}در رابطه(*)داریم#$#بنابراین مرگ تقریبا 8 ساعت و 36 دقیقه قبل(قبل از ساعت 7 صبح)رخ داده است یعنی تقریبا در ساعت 24:10 صورت گرفته است.
مثال دو:
اکنون فرض کنیم که با بررسی دقیقتر پلیس به این نتیجه رسیده است که جنازه مدتی بیرون مغازه نگه داشته شده و سپس به داخل مغازه آورده شده است پس در این وضعیت تخمین زمان مرگ به روش قبلی صحیح نمیباشد.تحت همان شرایط قبلی یعنی37(O){L T L},22(8){L T L},5.22(7){L T L}و 20(t)#$#دمای درون مغازه در طول شب و نیز با فرض اینکه دمای بیرون مغازه 4 درجه سانتیگراد باشد مدت زمانی که جسد بیرون مغازه بوده مساوی{L b L}قرار میدهیم و سپس تابعی به صورت زیر تعریف میکنیم#$#تابع اخیر را به کمک تابع پلهای واحد بصورت زیر مینویسیم#$#در این صورت تابع(t){L f L}باید به جای#$#در حالت قبلی قرار گیرد یعنی#$#حال چون 22(8){L T L},5.22(7){L T L},37(0){L T L} پس#$#مشاهده میشود که این همان{L K L}یی است که در حالت قبل به دست آمد و این موضوع طبیعی است زیرا برای همان جسد است. اکنون با جاگذاری این مقدار{L K L}در رابطه(**)داریم#$#و از آنجا 24.1#$#{L b L} بنابراین جنازه حدود یک ساعت و چهارده دقیقه بیرون مغازه بوده است و بعدا به داخل مغازه منتقل شده است.
نتیجهگیری
با حل مسایل فوق نتیجه میشود که میتوان با استفاده از دادههایی شامل دمای محیط یا محیطهای قراگیری جسد و دمای بدن در زمان کشف جسد و زمانهای مشخص بعد از آن و با فرض دمای بدن 37 درجه سانتیگراد در زمان مرگ، مدت زمان سپری شده از مرگ و در مواردی که جسد جابجا شده باشد با استفاده از فرمولهای زیر، مدت زمان قرارگیری جسد در محیط اولیه را تعیین نمود.
#$#مدت زمان سپری شده از مرگ{L ct L} زمان اندازهگیری اولیه دمای جسد(ساعت){L C L} تفاضل زمانهای اندازهگیری دمای جسد(ساعت){L m L} [دمای بدن در زمان کشف جسد-دمای محیط]#$#[دمای بدن در زمان بعدی از کشف جسد-دمای محیط]#$#[دمای محیط-(#$#37)دمای بدن در زمان مرگ(ساعت)]#$#مدت زمانی که جسد در محیط اول قرار داشته است(ساعت)#$#[دمای محیط اول-(#$#37)دمای بدن در زمان مرگ]#$#[تفاضل دمای دو محیط قرارگیری جسد]#$#718/2#$#عدد نپر{L e L} البته کاملا واضح است که هر چند محاسبات فوق از نظر علم ریاضی کامل و دقیق است ولی به لحاظ کار با محیطهای بیولوژیک نظیر بدن انسان که عوامل متعددی مانع از افت خطی دمای پس از مرگ میشوند و نیز دمای محیطهای قرارگیری جسد که ثابت فرض کردن آن که در محاسبات فوق انجام شده است عملا محال میباشد، منجر به تخمینی بودن و نه دقیق بودن نتایج حاصله میگردد. البته در صورتی که بتوان دماهای زمانهای متفاوت، مثلا در 24 ساعت بعدی را با زمان قرارگیری جسد در آن محیط شبیهسازی کرد میتوان با استفاده از درون یابی به روش ریاضی، زمانهای دقیقتری را نیز ارایه نمود.