نویسندگان: غلامعلی افروز
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله

چکیده

متن

اندیشه بهره گیرى از سربازان وظیفه در برنامه‏هاى آموزشى کشور ما سابقه‏اى دیرینه دارد. هدف اصلى بهره گیرى از وجود جوانان تحصیل کرده و موظف به خدمت نظام وظیفه در فرایند تعلیم و تربیت کشورها، اساسا ریشه‏کن کردن پدیده نامیمون بى‏سوادى و آموزش سواد پایه(خواندن و نوشتن)به گروه‏هاى سنى مختلف، به ویژه در مناطق دور افتاده و روستایى بوده است.
در واقع سربازان وظیفه در جوامع گوناگون، بالاخص در جوامع وسیع و پرجمعیتى همچون چین، در مبارزه با جهل و بى‏سوادى، این دشمن سرسخت توسعه و رشد یافتگى، نقش قابل توجهى ایفا کرده‏اند.در کشور ما نیز سال‏ها قبل از پیروزى انقلاب اسلامى، دیپلمه‏هاى وظیفه در کسوت سپاهیان دانش، به رغم برخى نارسایى‏ها، تعرض‏ها و آسیب‏هاى فرهنگى، در سوادآموزى روستاییان، توفیقات نسبتا قابل قبولى داشتند.
به طور کلّى زمانى که اولویت برنامه‏هاى نظام تعلیم و تربیت یک کشور، به لحاظ بالا بودن درصد جمعیت بى‏سواد شهرى و روستایى بر امر سوادآموزى و کاهش درصد بى‏سوادى مبتنى مى‏گردد، هر شخص باسواد، توانا و علاقه‏مندى مى‏تواند در چنین نهضتى نقش و سهمى ولو اندک داشته باشد.در این رهگذر استفاده از وجود جوانان باسواد، دیپلمه‏ها و لیسانسیه‏هاى وظیفه، با برگزارى دوره‏هاى فشرده آموزش روش‏هاى تدریس مى‏تواند امرى مفید و مؤثر باشد.چرا که هدف اصلى صرفا ریشه‏کن کردن بى‏سوادى و سوادآموزى اولیه و پایه و بعضا تعلیم برخى از مهارت‏هاى ساده حرفه‏اى است.
البته تردیدى نیست که در فرایند سوادآموزى نخستین نیز همه متعلمین، اعم از خردسال و بزرگ‏سال، خواسته و ناخواسته و مستقیم و غیر مستقیم، از خصیصه‏هاى شخصیتى، نظام فکرى، باورهاى دینى و تعهدات اخلاقى و رفتارى معلم، سرباز معلم، سپاهى معلم و...متأثر مى‏گردند. لیکن فرض این است که همه آنانى که در کسوت سرباز معلمى به امر سوادآموزى مشغول مى‏شوند از بیش‏ترین تعهدات اخلاقى برخوردارند.
امّا همه سخن این است که اینک ما در آستانه بیست و سومین سالگرد انقلاب شکوهمند اسلامى قرار داریم، انقلابى که براساس نظام ارزش‏ها پى‏ریزى شده و هدف اصلى آن اعتلاى فرهنگ و ارزش‏هاى والاى الهى و انسانى بوده است.حال چرا بدان جا رسیده‏ایم که براى تأمین مهم‏ترین نیاز فرهنگى در عرصه تعلیم و تربیت کشور دست نیاز به طربف سربازان وظیفه، ولو در رده‏هاى درجه‏دارى و ستوانى دراز کنیم و در اندیشه بهره‏گیرى از مشمولان نظام وظیفه به جاى معلمان واجد شرایط باشیم؟معلمانى که مى‏بایست با برخوردارى از بالاترین درجه هوشمندى، قدرت خلاقیت و دانش و بینش تخصصى و تربیتى، آشنایى با روان شناسى رشد و تحول، روش‏هاى ارتباط و روش‏هاى تدریس و با بهره‏مندى از شخصیتى مطلوب و محبوب، پر افتخارترین منزلت اجتماعى را داشته، حقوق و مزایایى بالاتر از میانگین جامعه دریافت دارند.
بارزترین میزان و روشن‏ترین معیار رشد فرهنگى در هر جامعه این است که جوانان تحصیل کرده، اندیشمند، خلاّق، وارسته و رشد یافته آن در اندیشه پیوستن به جرگه معلمان و مربیان آن جامعه‏باشند و حاکمیت نظام نیز، اعم از قواى مقننّه و مجربه، بیش‏ترین تسهیلات و امکانات را براى جذب نخبگان و الگوهاى برتر شخصیتى جامعه در مقام و منزلت معلمى فراهم کنند.
به عبارت دیگر رشد یافتگى و مصونیت فرهنگى هر جامعه در گرو آن است که بزرگ‏ترین آرزوى جوانان آن این باشد که وجودشان به جامه افتخار آفرین معلمى آراسته گردد.
ادبیاتى که در ارتباط با مقام و منزلت معلم در ایران اسلامى ما شکل گرفته است و همه ساله، به ویژه در هفته معلم بر آن افزوده مى‏گردد، شاید در هیچ نقطه از گستره گیتى یافت نشود!مجموعه سخنرانى‏ها، خطابه‏ها و توصیه‏هاى مسئولان محترم طراز اوّل کشورمان در ارتباط با مقام و منزلت و بزرگداشت معلم نیز در گنجینه آثار ملى و فرهنگى کم‏تر کشورى دیده مى‏شود.هم چنین درصد جمعیت معلمانى که به عنوان نمایند، مردم به مجلس شوراى اسلامى در ادوار گذشته تاکنون راه یافته‏اند، با ترکیب جمعیتى هیچ مجلسى در کشورهاى مختلف قابل مقایسه نیست.
در حال حاضر به احتمال قریب به یقین، کشور ما از لحاظ نسبت جمعیت دانشجویى به کل جمعیت کشور، در زمره ده تا بیست کشور اوّل جهان قرار دارد، امّا چرا بیش‏ترین ظرفیت دانشگاه‏هاى ما، به ویژه در بخش‏هاى علوم پایه و علوم انسانى در مقاطع کارشناسى، کارشناسى ارشد و دکترا به تربیت و تأمین معلمان مورد نیاز کشور اختصاص ندارد؟
چرا میانگین تحصیلات و دانش تخصصى و تربیتى معلمان ما در مقاطع مختلف به طور معنى‏دارى از اغلب کشورهاى جهان، به ویژه کشورهاى امریکایى و اروپایى و بسیارى از کشورهاى آسیایى کم‏تر است؟
چرا میانگین حقوق و مزایاى معلمان کشور ما از حقوق و مزایاى اکثر کشورهاى جهان، به خصوص کشورهاى غربى و بسیارى از کشورهاى شرقى پایین‏تر است؟
آیا وقت آن نرسیده است که نسبت به جایگاه و منزلت معلم و ایجاد تحولى اساسى و پایدار در نظام تعلیم و تربیت کشور، بالاخص در ارتباط با معلم دوباره بیندیشیم؟
آیا وقت آن نرسیده است که همه سخنرانى‏هاى زیبا، قطعات ادبى دل‏نشین و اشعار ظریف و لطیف را در قالب هدف‏ها، روش‏ها، طرح‏ها و راه کارها تجربه کنیم؟
آیا وقت آن نرسیده است که در تدوین قوانین، تنظیم بودجه کلان کشور، تدبیر برنامه‏هاى فرهنگى و اعتلاى علم و مقام عالم، بستر آفرینى براى تبلور اندیشه‏هاى خلاق و تربیت نوجوانان و جوانانى سالم، صالح، پویا و نوآور:اصلى‏ترین دغدغه ما ایجاد تحول بنیادى در نظام تعلیم و تربیت کشور باشد و همه سعى و تلاش و قول و عملمان در جهت ایجاد مطلوب‏ترین بستر براى جذب و تربیت هوشمندترین، خلاق‏ترین و متعهدترین جوانان جامعه(از زن و مرد)، براى پذیرش خطیرترین مسئولیت یعنى معلمى و مربیگرى کودکان و نوجوانان جامعه اسلامى ایران، این ارزشمندترین سرمایه کشور، شکل گیرد؟
آرى سخن گفتن از سرباز معلم در جامعه ارزشى و فرهنگى ایران اسلامى، با گران‏قدرترین میراث علمى و فرهنگى، انسان را در برابر سؤالات فراوانى قرار مى‏دهد!!
در دورانى که شاهد ستیز خلاقیت‏هاى ذهنى و فناورى‏هاى برتر هستیم و صاحبان قدرت‏هاى جهانى همه عزم و همت خود را در جهت شناسایى، جذب و تربیت کودکان و نوجوانان خلاّق صرف مى‏کنند و براى این منظور از برجسته‏ترین شخصیت‏هاى فهیم، هوشمندو خلاق در امر معلمى و مربیگرى بهره مى‏گیرند، چرا باید ما که داعیه پرورش نسلى سالم، صالح، مؤمن، متعهد، ارزش‏مدار، هوشمند و خلاق را داریم، در انتخاب معلم، چنین طرح و برنامه‏اى ارائه دهیم؟!
و السلام

تبلیغات