چکیده

متن

بازگشایى مدارس و به صدا درآمدن زنگ کلاسها، آواى خوش‏آهنگ تعلیم و تربیت را در گستره‏ایران اسلامى طنین‏افکن مى‏کند.شروع دوباره کار مدارس، براى همه خانواده‏ها، به ویژه اولیاى نوآموزان کلاس اولى فوق‏العاده مهم است، چرا که همه امیدها و سرنخ تمامى پیشرفتها در وجود اولى‏ها نهفته است.به بیان دیگر سرمنشأ همه تحولات در نحوه نگرش کارگزاران جامعه نسبت به فلسفه و جایگاه نظام آموزش و پرورش به طور عام و چگونگى تعلیم و تربیت بچه‏هاى پیش‏دبستانى و دبستانى به طور خاص قرار دارد.بنابراین شایسته است بنا به دلایل عدیده، به بچه‏هاى دبستانى که با دنیایى از رؤیاها و آرمانها وارد مدرسه مى‏شوند و در چرخه نظام تعلیم و تربیت رسمى قرار مى‏گیرند، بیش از پیش توجه شود.
همه هدفها و برنامه‏هاى آموزشى و پرورشى نظام اسلامى در چگونگى برخورد با کلاس اولى‏ها معنا پیدا مى‏کند.پس اگر مى‏خواهیم نظامى پویا و مولد داشته‏باشیم و نسلى سالم، هوشمند، متفکر نوآور و خلاق تربیت کنیم؛لاجرم مى‏بایست عصاره این اندیشه‏ها در رفتار آموزشى و حیات علمى‏بچه‏هاى دبستانى و کلاس اولى‏ها و نیز مربیان بصیر ایشان تبلور یابد.
بچه‏هاى دبستانى، بخصوص اولى‏ها از مجموعه ویژگیهاى زیستى، ذهنى و روانى و اجتماعى قابل توجهى برخوردارند.شناخت دقیق این ویژگیها، تبیین نیازها، تنظیم جامع‏ترین برنامه‏هاى آموزشى و اتخاذ مؤثرترین روشهاى تربیتى مستلزم وجود مربیان متعهد و آگاه، بصیر و بلنداندیش است.
شناخت خصیصه‏هاى ذهنى و روانى حاکم بر شخصیت پویاى نوباوگان دبستانى، اولین گام در جهت برقرارى ارتباط مؤثر و سازنده با آنها و هدایت فکرى و پرورش عاطفى ایشان است. امروزه آشنایى عمیق با مبانى روان‏شناختى رفتار و تفاوتهاى درون‏فردى و برون‏فردى، مراحل رشد و روند تحول ذهنى، شکل‏گیرى نیازها و تکوین رغبت‏ها و انگیزه‏هاى اولى‏ها، مسلّح بودن به اصول و روشهاى آموزشى، تربیتى و تغییر رفتار، داشتن بصیرت در اجراى برنامه آموزشهاى بالینى و شیوه‏هاى پرورش تفکر خلاق در کودکان و برخوردارى از توان مصاحبه، همزبانى و مشاوره با والدین دانش‏آموزان، از ابتدایى‏ترین شرایط معلمى در کلاسهاى دوره ابتدایى، به ویژه اول دبستان به شمار مى‏آید.
کلاس اولى‏ها همه وجودشان متأثر از شخصیت و رفتار الگوهاى بزرگسال است.به عبارت دیگر الگوهاى بزرگسال، همچون پدر و مادر و معلم، بیشترین و پایدارترین اثر را در تکوین و پدیدآیى شخصیت کودکان و نوجوانان دارند.
براى کلاس اولى‏هاسیماى معلممهمترین و کامل‏ترین تصویرى است که مى‏توانند در مخیّله خود آن را ترسیم کنند.بسیارى از بچه‏هاى کلاس اول وقتى از مدرسه به خانه برمى‏گردند، به هنگام بیدارى چهره معلم را در تخیل خود ارزیابى مى‏کنند و شبها وقتى که به خواب مى‏روند، باز هم سیماى معلم را در خواب مى‏بینند.به همین دلیل است که بچه‏هاى دبستانى عمدتا آرزوى معلم شدن را در سر مى‏پرورانند.
الگوهاى محبوب بچه‏ها، بزرگسالانى هستند که شخصیت آنها آمیزه‏اى از محبت، عطوفت، منطق و استوارى است، و هرگز پرخاش نمى‏کنند و ناسزا نمى‏گویند.از تنبیه و تحقیر و تهدید شخصیت بچه‏ها پرهیز مى‏کنند و از حریم محبت منطقى، عطوفت همراه با استوارى رفتار، متانت و صبورى هدفمند پاى فراتر نمى‏نهند؛و بچه‏ها این پاک‏دلان صادق شیفته چنین الگوها و اسوه‏هایى هستند و به وجودشان سخت نیاز دارند.بدیهى است که این نیاز، یک نیاز زیباى فطرى است، نیاز به وجود معلمان وارسته و محبوبى که همه آمال و آرمانهاى کودکان، به ویژه کلاس اولى‏ها در آنان خلاصه مى‏شود و عطش همانندسازى با آنهاست که بر انگیزه تلاش و سرعت حرکت هدفمند و جهت‏دار نوباوگان مى‏افزاید.
و جان کلام اینکه:
-اولى‏ها به دیدن چهره صمیمى، گشاده و دوست‏داشتنى معلم خود سخت نیاز دارند.
-اولى‏ها دوست مى‏دارند که معلم نگاه پرمهرش را آگاهانه، عاشقانه و عادلانه میان همه بچه‏ها، جلویى و عقبى‏ها، زرنگترها و متوسطها، سفیدها و سبزه‏ها، آشناها و غریبه‏ها و...تقسیم کند.
-اولى‏ها لحظه‏اى چشمان معصومشان را از چشمان معلم جدا نمى‏کنند.
-اولى‏ها به همه ابعاد وجود و رفتار مربى محبوب و الگوى مطلوب خود توجه دارند و کوچکترین کنش و واکنش معلم در کلاس، براى اغلب بچه‏ها بزرگترین درس و سرمشق زندگى و پاسخ به یک نیاز است.
-اولى‏ها در نخستین ساعات و اولین روزهاى مدرسه و با همه وجود، سراپاگوش براى شنیدن کلام دلنشین معلم هستند.بچه‏هاى دبستانى و اولى‏ها این خطشکنان جبهه تعلیم و تربیت و هموارکنندگان مسیر حرکت ارابه علوم و فن‏آورى نو، دوست دارند مخاطب کلام معلم واقع شوند، دوست دارند معلمشان با کلمات محبت‏آمیز آنها را صدا بزند و به طور کلّى همه انسانها، بخصوص کلاس اولى‏ها دوست دارند شخصیت آنها مورد تأیید، تشویق و تکریم دیگران، خصوصا الگوهاى محبوبشان قرار گیرد.
-اولى‏ها دوست دارند معلمشان در مورد نحوه نشستن آنها در کلاس اظهارنظر کند، تا مبادا جاى یک اولى نامناسب باشد و معلم کم توجه!!اولى‏ها دوست دارند معلمشان به همه بچه‏ها فرصت دهد که با توجه به شرایط جسمانى و قدرت بینایى، شنوایى و شرایط روانى‏شان در ردیفهاى جلو، عقب، کنار، وسط و...بنشینند.معلم اولى‏ها نیک مى‏داند که بعضى از بچه‏ها به دلیل کمرویى و خجالت که خود یک رفتار اکتسابى و معلولیت اجتماعى است و البته قابل درمان، دوست دارند به دور از چشمان معلم در انتهاى کلاس در گوشه‏اى آرام گیرند.لذا معلم با برقرارى ارتباط مستقیم و تقویت احساس خودپندارى مثبت و اعتمادبه نفس و زدودن اضطراب اجتماعى در این قبیل بچه‏ها، به آنها نیز فرصت مى‏دهد که به نوبت در ردیفهاى جلوتر جاى گیرند.
-اولى‏ها بعضا با تجاربى ناخوشایند از زندگى با بزرگترها به مدرسه مى‏آیند، و معلم اندیشمند اولى‏ها به خوبى مى‏داند که این قبیل بچه‏ها بیش از دیگران نیازمند محبت و توجه هستند.در این گروه از بچه‏ها مى‏بایست دوگانگى احساس(نسبت به ویژگیهاى شخصیتى بزرگسالانى که معاشرت با آنها را پیشتر تجربه کرده‏اند و ویژگیهاى شخصیتى معلمى که بتازگى با او آشنا شده‏اند)، جاى خود را به اعتماد و اطمینان به سلامت شخصیت الگوى بزرگسال بدهد، و این فرآیند مستلزم صبورى بیشتر معلم، اغماض خطاهاى کودک (ولو اینکه گاهى ممکن است براى آزمودن فرض نادرست ذهنى خود و امتحان شخصیت معلم، به صورت عمدى صورت گیرند)و واکنش محبت‏آمیز وى است.
-اولى‏ها، این امیدهاى خانه و مدرسه، شکوفه‏هاى زندگى و سرمایه‏هاى باارزش و راستین جامعه اسلامى بیش از هر زمان دیگر نیازمند توجه خاص هستند.لذا مى‏بایست در برنامه‏هاى آموزشى، روشهاى پرورشى، محتواى کتابهاى درسى، شیوه‏هاى تدریس و سرانجام دانش‏افزایى معلمان مجرب و گزینش معلمان واجدشرایط با بالاترین مدارج علمى براى دوره ابتدایى، به ویژه کلاسهاى اول، اندیشه‏اى دوباره نمود.
والسلام

تبلیغات