مطالب مرتبط با کلیدواژه

تیامت


۱.

آیا ضحّاک شاهنامه را می توان مادینه پنداشت؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقیمی ضحّاک آز مادینه مانوی مردیانگ ارنواز ناگی تیامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶۹ تعداد دانلود : ۲۰۱۵
اگرچه ضحّاک در شاهنامه «نراژدها» خوانده می شود، او را بنا بر گواهی هایی می توان مؤنث پنداشت که آن عبارت است از: 1- همان گ ونه که در کیش مانی، دیوِ بی شرمِ آز جنسیتِ زنانه دارد، ضحّاک نیز که نماد آز در شاهنامه است، ممکن است مادینه باشد. در شاهنامه، ابلیس در برابر خدماتش به ضحّاک، جایی از تن او را می بوسد که محارم اجازه بوسیدن دارند. این نشانی است بر جنسیتِ غیر متعارفِ ضحّاک؛ 2- ضحّاک شاهنامه و مُردیانگِ مادینه مانوی هر دو ابزارِ دستِ اهریمن هستند و می خواهند جهان را از مردم تهی کنند. این کارویژه همسان، جنسیتِ مادینه ضحّاک را تداعی می کند؛ 3- ضحّاک پس از سالیان زندگی با ارن واز و شهرناز، صاحب فرزند نمی شود که این نکته ناتوانی او را در مردانگی می رساند؛ 4- پژوهندگانی معتقدند واژه ارن واز در یشت های اوستا که واژه ای مؤنث است، صفت اژدهاکه بوده است که از او جدا شده و در شکل زنی به نام ارنواز در متن ها آشکار شده است؛ 5- پژوهنده ای دیگر اژی را با همتای بودایی آن، ناگی، سنجیده است؛ موجودی ک ه از دوشِ او مار روییده و مؤنث است؛ 6- اژی دهاکه اوستا از آب برآمده است و ازدهاک در بندهش در سپیدرودِ آذربایجان، مُرادِ خود را از اهریمن و دیوان می جوید. او در شاهنامه نظم کیهانی را برمی آشوبد و طبقات اجتماعی را بر هم می زند. همین ویژگی ها درباره تیامتِ میان رودی نیز دیده می شود که این همانندی ها می تواند ما را بر آن دارد، ضحّاک چون تیامت مادینه است؛ 7- در برخی متن های دوره اسلامی، رفتارِ ضحّاک، به کردار زنان تشبیه شده است.
۲.

تیامتِ میان دورودی (بین النّهرینی)، جمشید و ضحّاک

کلیدواژه‌ها: فریدون جمشید ضحّاک تیامت مردوک شکستگی اسطوره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۴ تعداد دانلود : ۱۰۴۰
تلفیق فرهنگ میان رودان و ایران، از مسائلی است که برخی پژوهندگان فرهنگ ایران بدان باور دارند. در پژوهش پیشِ رو با در نظرداشتنِ همین نزدیکی دو فرهنگ، شکستگیِ شخصیّتِ تیامتِ میان دورودی در جمشید و ضحّاکِ اسطوره های ایرانی ب ررسی شده است. تیامت اژدهایی است که از دری ا ب رمی آی د و هنرهای مدنی را ب ه انسان می آموزد؛ امّا بعدها بنا بر دگرگونی های تاریخی، تیامتِ اسطوره به دشمن آشوبنده نظم تبدیل می شود. می توان چهره مدنی تیامت را در جمشید و شخصیّت آشوبنده او را در ضحّاک بازساخت. میان جمشید و ضحّاک نیز پیوندهایی است که این دو را از یک اصل می نماید؛ به این معنا که مطابق با برخی منابع، ضحّاک خواهرزاده جمشید است، هر دو با بابِل که خاستگاه اسطوره تیامت است، پیوندی نزدیک دارند، هر دو درپیوند با درخت و هر دو دارنده سوورا هستند. همچنین، شخصیّت فریدون (از میان برنده ضحّاک) بسیار به مردوک (کشنده تیامت) نزدیک است؛ بدین گونه که هر دو پس از میان -بردن دشمن، نظام طبقات اجتماعی را بازمی گردانند، پادشاه مطلق سرزمین خود می شوند و هنرهای مدنی فراموش شده را بازمی سازند.
۳.

بررسی تطبیقی اسطوره های ضحاک و مردوک در خویشکاری دو نیم کردن هماوردان اساطیری خود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ضحّاک اژی دهاک مردوک جمشید تیامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۱۹۳
در اکثر قریب به اتفاق منابع پس از اسلام، روایت غلبه ضحاک بر جمشید این گونه آمده است که پس از افول اقتدار سلطنت جمشید و گریختن فرّه از او و پیشروی و کشورگشایی ضحاک، در نهایت جمشید حکومت و تخت پادشاهی را رها می کند و می گریزد. مدت زمانی او در نقاط مختلف جهان سرگردان و فراری بود و ضحاک همه جا در پی او. در پایان ضحاک، جمشید را می یابد، و وی را با ارّه به دو نیم می کند. حال سوال اینجاست: چرا ضحاک جمشید را با این شیوه منحصر به فرد می کشد؟ آیا ضحاک نمی توانست مانند بسیاری از شاهان یا پهلوانان تاریخ اساطیری ایران، دشمن خود را سر ببرد؟ چرا ضحاک او را به دار نیاویخت؟ یا حتی می شد بدون بیان نحوه کشته شدن، تنها به ذکر این مطلب بسنده کرد که ضحاک پس از یافتن جمشید، او را کشت. پس بی گمان رازی و نمادی در پس این نحوه خاص کشتن جمشید؛ یعنی ارّه کردن او بوده است. این تحقیق بر آن است تا با روش توصیفی تحلیلی و با توجه به تأثیر اسطوره های اقوام بومی ایران که قطعا تحت تأثیر اسطوره های دولت شهرهای میان رودان بوده است، مطابقت اسطوره های ضحاک و مردوک را بیان کند؛ با توجه به شباهت این دو روایت، این نظریه را مطرح می سازد که ارّه کردن جمشید توسط ضحاک، متأثر از دوپاره کردن تیامت توسط مردوک است.