مطالب مرتبط با کلیدواژه

دولت سرزمینی


۱.

جغرافیای فرهنگی دولت سرزمینی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: امت اسلامی حکومت محلی جغرافیای فرهنگی دولت سرزمینی ناسیونالیسم دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴۷ تعداد دانلود : ۱۰۸۷
دولت سرزمینی مدرن به حاکمیت سیاسی یکپارچه و متمرکز در درون مرزهای سیاسی معینی اطلاق می شود که در آن افراد، گروه ها و نهادها، تابع حکومت مرکزی اند. روی‌هم رفته به رغم تصور رایج، دولت سرزمینی مدرن از حیث ریشه ها و زمینه های شکل گیری، پدیده سیاسی جغرافیایی عام و جهانشمولی نیست، بلکه شکل خاصی از نظام جغرافیایی مغرب‌زمین است. از همین رو این پدیده در جوامع شرقی، به ویژه ایران، هیچگاه در یک فرایند طبیعی شکل نگرفت، بلکه همچون سایر ابعاد مدرنیته، به مثابه پدیده‌ای غربی وارد ساخت سیاسی و جغرافیای سیاسی این جوامع شد. مقاله‌ حاضر با پذیرفتن این مفروض، در پی پاسخ‌گویی به این سؤال است که چرا درایران برعکس جوامع غرب، دولت سرزمینی مدرن فرایند طبیعی شکل‌گیری خود را طی نکرد؟ فرضیه مطرح شده، معطوف به جغرافیای فرهنگی و در هسته اصلی آن نقش ایدئولوژی اسلامی در آرایش فضای سیاسی جامعه‌سنتی ایران است. اسلام در جهت عکس مسیحیت که محیط جغرافیایی را برای شکل‌گیری دولت سرزمینی مدرن در غرب بارور کرد، ابعاد سیاسی ـ جغرافیایی این پدیده را در ایران بر نتابید ودر مقابل نشانه‌های فرهنگی آن معطوف به شکل‌گیری زمینه‌های واحد سیاسی ـ جغرافیایی امت اسلامی بود.
۲.

جهانی شدن سیاست و چالش “دولت سرزمینی” وبر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جهانی شدن سیاست دولت سرزمینی دولت پساسرزمینی گونه آرمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸۳ تعداد دانلود : ۸۴۶
مفهوم جهانی شدن در زمینه سیاست به مجموعه فرآیندهای پیچیده ای می گویند که به موجب آن دولت های ملی به نحو فزاینده ای به یکدیگر مرتبط و وابسته می شوند. در دوره جهانی شدن، که دوره فراتر رفتن از سرزمین های ملی است و انسان ها برحسب توانمندی های اطلاعاتی، از حاشیه خارج و به متن جهانی شدن وارد می شوند و تکثرگرایی زمینه بیشتری پیدا می کند؛ دولت ها از شکل سرزمینی و محدود به یک موقعیت ژئوپولیتیکی خاص و ثابت، خارج شده و الگوهای رفتاری آنها نیز (به ویژه اقتصادی) فقط تابع موقعیت جغرافیایی سرزمینی مشخص نیست. جهانی شدن با نظم دهی مجدد به زمان و مکان، سرزمینی بودن روابط بین الملل سنتی را تغییر می دهد و دیگر به گره خوردن ساختارهای اقتدار با بازیگران سرزمینی نیازی نیست. دولت ملی ابزار مؤثری برای حاکمیت بر قلمرو خاص است و جهانی شدن فرآیندی متکی به قلمرو فراملی است که حاکمیت سرزمینی را با چالش مواجه می کند. موضوع این جستار، این است که متأثر از جهانی شدن سیاست، امروزه «دولت سرزمینی» کاملاً منطبق بر ویژگی های کلاسیک نظریه دولت سرزمینی ماکس وِبِر نیست؛ البته باید تغییرات به وجود آمده در این پدیده در طول قرن کنونی را در نظر گرفت. برای توضیح این موضوع ابتدا همگام با شناخت گونه آرمانی «دولت پساسرزمینی»، ویژگی های آن را با گونه «دولت سرزمینی» وبری در ابعاد جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی، سازمانی و حقوقی، مقایسه می کنیم؛ سپس از دریچه این دو گونه، نگاهی به تغییرات صورت گرفته در دولت معاصر ایران، در جهان جهانی شده می افکنیم. این پژوهش بر اهمیت ویژگی جهانی شدن و تغییرات آن تأکید دارد که پدیده دولت سرزمینی از سر می گذراند.