مطالب مرتبط با کلیدواژه

نادر ابراهیمی


۲۱.

بررسی مهارت های زندگی در رمان «یک عاشقانه آرام»« نادر ابراهیمی» بر مبنای نظریه مارتین سلیگمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یک عاشقانه آرام مهارت های زندگی نادر ابراهیمی مارتین سلیگمن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۹
تحلیل و ارائه مهارت های زندگی، از اهداف مشترک میان ادبیات تعلیمی و دانش روانشناسی است؛ از میان نظریات روانشناسی، الگوی مثبت گرای مارتین سلیگمن، با تأکید بر هنجارهای رفتاری مثبت، در پی آن است تا اعضای جهان اجتماعی را جهت دست یابی به رضایت پایدار در زندگی یاری سازد. پژوهش حاضر بر مبنای آرای سلیگمن، مهارت های زندگی را در رمان یک عاشقانه آرام ابراهیمی به شیوه تحلیلی-توصیفی، بررسی کرده است. هدف از انجام این پژوهش، تبیین سبک زندگی سالم در لایه روانی رمان یک عاشقانه آرام است. یافته های پژوهش حاکی از آن است بهره بالای هوش هیجانی، علاقه به یادگیری توأم با تفکر انتقادی در کنش "عسل و گیله مرد" (زوج ایرانی و اشخاص اصلی رمان) مطابق با خوشه نخست نظریه سلیگمن مشاهده می شود. انواع هنجار مثبت همچون نوع دوستی، اعتدال، تواضع، کنش گروهی و احترام به حقوق شهروندی، مجموعه منسجم از مهارت های زندگی را در روابط بین فردی در رمان شکل داده است. عامل اصلی تسکین و تاب آوری زوج ایرانی، وجود معنویت و روحیه مذهبی است که مطابق با آخرین خوشه در نظریه سلیگمن، در خلق معنا و دستیابی اشخاص رمان به تعالی موثر است. نتایج این پژوهش نشان می دهد زوج ایرانی حاضر در این رمان، در قرابت معنادار با آرای سلیگمن، نمودار زندگی موفق و ارائه کننده دستورالعمل های آموزشی جهت دستیابی به زندگی پویا، سالم و شاد هستند؛ از همین رو رمان یک عاشقانه آرام نادر ابراهیمی را می توان در زمره آثار موفق ادبیات تعلیمی معاصر به شمار آورد.
۲۲.

نقد و بررسی کهن الگو در رمان «آتش بدون دود»« نادر ابراهیمی» و «موسوم الهجرة الی الشمال» «طیب صالح» با تکیه بر نظریه یونگ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی کهن الگو نادر ابراهیمی آتش بدون دود طیب صالح موسم الهجره الی الشمال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۷
کهن الگوها، انگاره های مشترک ادبی هستند که ریشه در ضمیر ناخودآگاه نوع بشر دارند و سبب پیوند لایه های روانی متون مختلف، صرف نظر از زمان و مکان ِ محل پیدایش آن ها می شوند. پژوهش حاضر با بهره گیری از دیدگاه روان کاوی کارل گوستاو یونگ به شیوه تحلیلی- توصیفی، به نقد و بررسی انواع کهن الگو در دو رمان آتش بدون دود از نادر ابراهیمی و موسوم الهجره الی الشمال از طیب صالح می پردازد. یافته های پژوهش حاکی از وجود ده مورد کهن الگوی مشترک در کاربردی مشابه در هر دو متن است؛ نویسندگان این متون، از انواع کهن الگو ناظر بر پدیده های طبیعی چون کهن الگوی درخت و دریا جهت پردازش متن بهره برده اند؛ همچنین نقش هایی چون مادر، پدر و فرزند در مفاهیم کهن الگویی خویش، در دو رمان آتش بدون دود و موسم الهجره الی الشمال، به کار گرفته شده اند. در پرورش شخصیت اول در هر دو رمان نشانه هایی از انواع کهن الگو چون اسطوره قهرمان، سایه، نقاب، آنیما و سفر مشاهده می شود؛ نتیجه آن که دو رمان آتش بدون دود و موسم الهجره الی الشمال، دارای روح یک پارچه و دربرگیرنده میراث کهن ادبی بوده و بر پایه مجموعه مشترکی از انواع کهن الگو نگارش یافته اند.