مطالب مرتبط با کلیدواژه

حیات آیینی


۱.

آیین اَراکردن در شِشتَمَد سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اَراکردن حیات آیینی آیین های مردمی ششتمد سبزوار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۸ تعداد دانلود : ۷۶۳
ادبیات شفاهی بخشی از فرهنگ غیرمادی و گونه ای غنی از ادبیات کهن است و انواعی همچون افسانه ، ترانه ، ضرب المثل ، چیستان، اصطلاحات و جز این ها را دربرمی گیرد. هریک از این انواع ابعادی غنی در تحلیل فرهنگی دارند. «اَراکردن» یکی از اصطلاحات رایج در ادبیات شفاهی منطقه شِشتَمَد سبزوار است و به مجموعه فرایندها و اعمال و فعالیت هایی گفته می شود که با استفاده از عناصر زیبایی شناسانه بومی، رنگ و بویی آیینی به امور و اشیا می بخشد. این مقاله با رویکردی انسان شناختی به بررسی کاربرد این اصطلاح محلی و مردمی در چهار آیینِ نخل، عَلَم، اسب چوبی و اسب هیزمی می پردازد. این پژوهش درپی آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که چرا کنشی خاص تبدیل به کنشی آیینی می شود و اصطلاح منتج شده از آن به اصطلاحی نمادین و آیینی تبدیل می شود. نتایج این بررسی نشان می دهد که هریک از این آیین ها بر معانی و مفاهیم فرهنگی و اجتماعی خاصی دلالت می کنند. برای برجسته سازی اهمیت این معانی و مفاهیم و به طورکلی حیات اجتماعی، از این اصطلاح و کنش که متضمن اعمال هنری و زیبایی شناسانه است، استفاده می شود. این برجسته سازی با گذار از ساحت زندگی روزمره به حیات اجتماعی، آیینی و نمادین جامعه همراه است؛ بنابراین می توان اَراکردن را اصطلاحی هنری و آیینی دانست.
۲.

روابط معنا-نماد و الهیات مجازات: پدیداری آیین تعذیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناخودآگاه وجدان جمعی روابط معنا-نماد حیات آیینی مناسک تعذیب الهیات مجازات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸
مطالعات فنّی حقوق کیفری کمتر به بحث در خصوص جلوه های اجتماعی پدیدار مجازات می پردازند. مقصود از این جلوه ها پیوندهای ناگسستنی و اغلب پنهانی است که مجازات با سایر پدیدارهای اجتماعی برقرار می کند. مجازات بخشی از ساختار نظام اجتماعی است و به همین واسطه، تولّد و دگرگونی پدیدار کیفر ارتباطی ناگسستنی با سایر بخش های این ساختار دارد. تعذیب نیز از این قاعده فراگیر مستثنی نیست. تولّد و تداوم حیات این «کیفرهای مناسک گونه» ارتباطی پیچیده با سایر پدیدارهای اجتماعی دارد. با وجود این، مطالعات مرسوم و فنّی حقوق کیفری تمایلی بسیار اندک برای پرداختن به پیوندهای پنهان مناسک تعذیب با پدیدارهای اجتماعی دارند. در این قبیل مطالعات، اغلب، تعذیب به مثابه جلوه ای آشکار از بربریّت کیفری پنداشته می شود. در تقابل با تصویری که مطالعات فنّی از تعذیب ارائه می دهند، جامعه شناسی کیفر نشان می دهد که این مناسک رنج بنیاد چیزی فراتر از نمایش هایی ساده برای تحمیل رنج بدون مرز و چیزی فراتر از یک بربریّت کیفری هستند. ملاحظات جامعه شناختی به اثبات می رسانند که آیین های پر رمز و راز تعذیب پیوندهایی پنهان با نظام معانی، حسّاسیّت ها و نیز هویّت وجدان جمعی برقرار می کنند.