مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
منطق فازی
حوزه های تخصصی:
یکی از مؤلفه های مهم در برنامه ریزی های مربوط به سلامت هر جامعه، آمار و علل مرگ و میر در آن جامعه است. در این مطالعه به پهنه بندی عوامل مؤثر بر توزیع جغرافیایی مرگ و میر در سطح 24 شهرستان استان خوزستان، در سال 1391 با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزار کاربردی ArcGIS پرداخته شده است. در این روش برای مقایسه زوجی گزینه ها از اعداد فازی و برای به دست آوردن وزن ها و ارجحیت ها از روش میانگین گیری هندسی استفاده می گردد. پس از محاسبه وزن ها با استفاده از اعداد فازی مثلثی، اوزان نهایی آماده به کارگیری در محیط GIS گردید. بر اساس آمار سازمان ثبت احوال استان خوزستان در سال 1391 بیشترین عومل مؤثر در مرگ و میر ناشی از بیماری های قبلی و عروقی (6687)، علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم (1778) و حوادث غیر عمد (1667) است. در نتیجه در بیماری قلبی و عروقی با وزن 06/0 شهرستان اهواز با قرارگیری در طبقه ی دارای رتبه ی اول و شهرستان های رامهرمز، بهبهان، بندر ماهشهر، دزفول و آبادان با قرارگیری در طبقه ی (زیاد) رتبه ی دوم را به خود اختصاص داده اند. شهرستان های ایذه، مسجد سلیمان، شوشتر، شوش، شادگان و خرمشهر در طبقه ی (متوسط)، رتبه ی سوم و در نهایت سایر شهرستان ها دارای کم ترین تراکم این بیماری می باشند. بنابراین پراکندگی بیماری ها در سطح شهرستان های استان خوزستان به دلیل مرکزیت اداری و سیاسی و تراکم بالای جمعیت به صورت نامتعادل صورت گرفته است.
مکان یابی پایگاه مدیریت بحران در دهستان کهریزک شهرستان ری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مخاطرات محیطی یکی از موانع اصلی تحقق توسعه ی پایدار در سکونتگاه های انسانی (به ویژه روستاها) است. امروزه، با رویکرد جدیدی که به مقوله ی مدیریت بحران می شود استفاده از همه ی دستاوردهای مدیریتی، سازماندهی و برنامه ریزی، قبل از وقوع بحران، امری الزامی و عقلانی است. در این باره، در مواجه شدن با بحران های احتمالی، یکی از ارکان اصلی در نظر گرفتن پایگاه های مدیریت بحران است که همه ی اقدامات پیشگیری، آمادگی و مقابله، از جمله امداد رسانی، اسکان موقتِ حادثه دیدگان، در آن مهیا شود تا پیامدها را درباره ی بحران احتمالی به حداقل ممکن برساند. از این رو، دهستان کهریزک به علت واقع شدن بر روی کمربند گسل کهریزک، وجود صنایع خطرآفرین در منطقه و عواملی جز آن برای این پژوهش انتخاب شد. در زمینه ی اجرای پژوهش، در مرحله نخست، معیارهای نهایی مکان یابی پایگاه های مدیریت بحران، با نظرسنجی کردن از متخصصین امر و بومی سازی آن ها با شرایط محدوده، انتخاب شدند. در ادامه، پس از گردآوری داده ها با استفاده از روش های کتابخانه ای و میدانی، از تلفیق دو مدل منطق فازی و مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP و پس از ارزیابی میدانی مکان استقرار بهینه پایگاه مدیریت بحران (گزینه ی شماره 3) انتخاب شد. در این پژوهش، نتایج زیر حاصل شد: - معیارهای مکان یابی پایگاه مدیریت بحران روستایی، صرفاً، ماهیتی محیطی (طبیعی و مصنوع) ندارد، بلکه معیارهای اجتماعی اقتصادی نیز دارای اهمیت اند؛ - معیارهای مؤثر بر مکان یابی پایگاه مدیریت بحران روستایی متأثر از الزام های منطقه ای و محلی یکسان نیستند. از این رو، بومی سازیِ معیارها ضرورتی است که، در مکان یابی، باید به آن توجه شود؛ - ضوابط مبتنی بر معیارهای مکان یابی بر اساس اهداف، نوع خدمات و شرایط مکانی در سطوح گوناگون فضایی (ناحیه ای، محلی، شهری و روستایی) متفاوت است و نمی توان ضابطه ای را برای همه ی سطوح در نظر گرفت؛ - مکان یابی، صرفاً، مبتنی بر تعیین مکان در چارچوبِ روی هم اندازی لایه های اطلاعاتی با کمک مدل ها نیست، بلکه انتخاب گزینه ی نهایی باید پس از بازدید و ارزیابی میدانی صورت بگیرد.
مکان یابی دفن بهداشتی زباله شهربابک به روش منطق فازی و بولین و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی
حوزه های تخصصی:
شهربابک به سیستم سازمان یافته جهت دفن زباله های شهری مجهز نشده است. هدف اصلی این مطالعه بهره گیری از فنّاوری سیستم اطلاعات جغرافیایی به منظور مکان یابی محدوده های بهینه دفن بهداشتی زباله است. به این منظور سیستم اطلاعات جغرافیایی زباله های شهری شامل لایه های اطلاعاتی فاصله محل جمع آوری زباله تا مرکز دفن، فاصله از راه، کاربری اراضی، هیدرولوژی، لایه خاک، لایه زمین شناسی و لایه شکل زمین و همچنین پارامترهای توصیفی شامل جهت آب زیرزمینی، زیبایی و پذیرش از سوی مردم و شرایط اقلیمی شامل باد و بارش تشکیل شد. سپس با استفاده از مدل های منطق بولین و فازی لایه های اطلاعاتی با یکدیگر تلفیق شده و مکان مناسب مشخص گردید. از بین سایت های انتخابی سایت شماره یک واقع در پنج کیلومتری جنوب شرق شهر به لحاظ منطق فازی در دسته بندی عالی قرار می گیرد. همچنین نسبت به سایر سایت ها به جاده نزدیک می-باشد که مشکل حمل و نقل زباله ها را ندارد. این سایت بیش از حد به شهر نزدیک نیست و در عین حال بیش از حد دور از شهر هم نیست که مشکل حمل و زمان انتقال زباله ها را داشته باشد. این سایت در پایین دست جهت بادهای غالب و در پایین دست جهت جریان آب زیرزمینی قرار دارد که از این نظر نیز مشکل ساز نمی باشد.
کاربرد روش های فازی و AHP برای جانمایی مدارس ابتدایی در ناحیه یک آموزشی شهر کرمان
حوزه های تخصصی:
افزایش جمعیت شهرها، سبب افزایش وسعت آنها و به تبع آن موجب افزایش استفاده از زمین گردیده است؛ بنابراین هرچه شهرها گسترده تر شوند، کاربری اراضی نیز متنوع تر می گردد. در این میان نقش کاربری های آموزشی که در زمینه رشد و هدایت افراد جامعه؛ به ویژه دانش آموزان مدارس ابتدایی وظیفه مهمی دارند، غیر قابل انکار است. مسأله اساسی این است که مدارس ابتدایی در شهر کرمان به درستی مستقر نشده اند؛ از این رو، هدف پژوهش حاضر مکان یابی مدارس ابتدایی ناحیه یک آموزش و پرورش شهر کرمان است. جامعه آماری، شامل کلیه مدارس ابتدایی ناحیه مذکور و روش مورد استفاده توصیفی - تحلیلی است؛ همچنین برای انجام این پژوهش از مطالعات کتابخانه ای (برای شناسایی معیارها)، برای تعیین مکان فعلی مدارس از بررسی های میدانی، برای تعیین وزن معیارها از پرسشنامه محقق ساخته که روایی آن برگرفته از نظرات کارشناسان و پایایی آن بر اساس محاسبه نرخ سازگاری و آنالیز حساسیت که با استفاده از نرم افزار Expert Choice انجام می شود، استفاده شده است. در این راستا، از سامانه اطلاعات جغرافیایی بهره گرفته شده است و با استفاده از روش منطق فازی، لایه های مختلف بر هم منطبق و آنالیز شدند. نتایج حاکی از آن است که وضعیت مدارس این ناحیه در بعضی نقاط نسبتاً نامطلوب است و در نتیجه، نواحی بهینه برای احداث مدارس ابتدایی دخترانه و پسرانه این ناحیه به صورت مجزا در دو نقشه کاربردی ارائه گردید.
مکان یابی اردوگاه های اسکان موقت در مواقع زلزله (مطالعه موردی: شهرستان های جیرفت و عنبرآباد)
حوزه های تخصصی:
اقامت موقّت تمام یا بخشی از شهروندان درخارج از محیط سکونت دائمی شان به دلیل بروز بحران، یکی از موارد مهم در برنامه ریزی و مدیریت بحران است که تحت عنوان اسکان موقت از آن یاد می شود. انتخاب محل مناسب جهت اسکان با توجه به دسترسی ها، مدیریت زمان و هزینه برای خدمات رسانی مطلوب و بهینه، از ضروریات مدیریت بحران در این مقطع است. در این پژوهش، شهر جیرفت و عنبرآباد با توجه به استعداد لرزه خیزی بالا، به عنوان الگویی به منظور مکان یابی محل های استقرار موقّت جمعیت های آسیب دیده ناشی از زلزله احتمالی، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته است. براین اساس، در چارچوب روش تحقیق توصیفی - تحلیلی، از۲۵ فاکتور مؤثّر در امر مکان یابی، که برگرفته از شرایط طبیعی، زیرساختی، اقتصادی و اجتماعی شهر بوده، استفاده شده و در رابطه با تلفیق داده ها، از سیستم های اطلاعات مکانی و منطق فازی و برای انجام عملیات تلفیق فازی و عملیات مکان یابی اسکان موقت، با توجه به قابلیت های نرم افزار Arc GIS در مسائل آنالیز تصمیم گیری چند معیاره، استفاده شد. سپس با استفاده از روش ترکیب خطی وزن دار، نقشه های فازی به دست آمده، تلفیق و مکانهای مناسب شناسایی گردیدند. نتایج این تحقیق نشان می دهد در محدوده شهر جیرفت و عنبرآباد، ۲۹ قطعه واجد شرایط هستند که پس از تطبیق با کاربری ها و مساحت مورد نیاز، تعداد ۱۲ قطعه (۷ مکان در شهر جیرفت و ۵ مکان در شهر عنبر آباد) به عنوان مکان مناسب جهت استقرار جمعیت در زمان بحران پیشنهاد گردید.
مطالعه تطبیقی فضایی- کالبدی شهرهای جدید اطراف کلانشهر تهران با استفاده از منطق فازی
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به رشد سریع جمعیت و گسترش کالبدی شهرها، ضرورت ایجاد شهرهای جدید در اطراف کلانشهرها، از جمله تهران احساس می شود. برای استقرار شهرهای جدید اهداف خاصی مطرح است که مهمترین آنها سرریز پذیری جمعیت مادرشهر می باشد. در اطراف تهران نیز چهار شهرجدید (پرند، پردیس، اندیشه و هشتگرد) برای این منظور احداث شده اند که در اینجا سعی شده به مطالعه تطبیقی کاربری های ضروری آنها با یکدیگر و همچنین با طرح پیشنهادی خودشان (تطبیق در دو وجه)، پرداخته شود. در این راستا وضعیت معیارها و شاخص های فضایی-کالبدی (کاربری های مسکونی، تجاری، آموزشی، فضای سبز، حمل و نقل، بهداشتی، اداری و فرهنگی که تاثیر بسزایی در برنامه ریزی شهری دارند) در هر چهار شهر جدید مورد مطالعه قرار گرفته اند. بدین منظور پس از لایه سازی از جداول کاربری اراضی و خارج کردن داده ها، حداقل ها و حدکثرها مشخص شدند؛ سپس برای یکسان سازی داده ها جهت تطبیق بهتر، عمل نرمال سازی روی داده ها انجام شد، تا مقادیر آنها بین ۰ تا ۱ باشد. اعداد به دست آمده، امکان مقایسه کمّی را به وسیله مدل فازی (در برنامه مت لب) فراهم می آورد. بعد از این مرحله، به اعداد، ارزش زبانی و تابع عضویت (خوب، متوسط، بد) اختصاص می گیرد و در گام بعدی قواعد (اگر - آنگاه) فازی بر روی آنها اعمال می شود. سپس در مرحله استنتاج، معیارهای فوق الذکر، در وضع موجود با طرح جامع پیشنهادی، و همچنین با یکدیگر (۴ شهر با هم) تطبیق داده شده اند. نتایج حاصل، نشان دهنده این است که شهر جدید پرند با داشتن مقادیر مربوط به تابع متوسط از دیگر شهرها به طرح جامع پیشنهادی خود قرابت بیشتری دارد؛ در صورتی که در مقابل، شهر جدید اندیشه جمعیت بیشتری را جذب کرده است.
عارضه یابی پیاده سازی مدیریت دانش در آموزش و پرورش استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تلاش بر این بوده است با استفاده از تکنیک تجزیه و تحلیل عوامل شکست (FMEA) و منطق فازی موانع بالقوه پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان آموزش و پرورش استان یزد شناسایی و بررسی شود. از آنجایی که تکنیک تجزیه و تحلیل عوامل شکست، توانمندی لازم را برای کشف خطاها و اولویت بندی آنها قبل از پیاده سازی یک روش یا فرآیند دارد، لذا عارضه یابی مدیریت دانش پیش از اجرای آن در این سازمان ضروری است. این تحقیق از نوع تحلیلی-پیمایشی و کاربردی است و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه و مصاحبه استفاده شده است. تکنیک FMEA و منطق فازی برای تجزیه و تحلیل داده ها به کار رفته است. به همین منظور، ابتدا پایگاه قوانین فازی با اجماع نظر خبرگان سازمان تعریف شده؛ سپس به منظور تعیین میزان شدت، فراگیری و کشف و رفع موانع شناسایی شده، کارشناسان پرسشنامه تحقیق را تکمیل کردند و با نرم افزار MATLAB به تحلیل داده ها پرداخته شد. جامعه آماری شامل کارکنان سازمان آموزش و پرورش ناحیه یک استان یزد بوده که از میان آنها 20 نفر از حوزه های گوناگون و بر اساس تخصص و تجربه شان به عنوان نمونه انتخاب شده اند. بر اساس یافته های این تحقیق، 23 عامل به عنوان عوامل شکست مدیریت دانش شناسایی شده اند. بر اساس نتایج FMEA فازی، به ترتیب عواملی چون \""ضعف در ساختار پاداش و انگیزش\""، \""کافی نبودن بودجه\""، \""فرهنگ سازمانی\""، \""فقدان روش مناسب پیاده سازی\"" و \""عدم آموزش مناسب کارمندان\"" به عنوان مهم ترین عوامل بالقوه شکست و عدم موفقیت مدیریت دانش در سازمان آموزش و پرورش یزد معرفی شده است.
بررسی منطق فازی و کاربرد آن در مسائل پیچیده
منطق فازی مفهوم حقیقت جزئی را مطرح می کند یعنی حقیقت چیزی بین به تمامی »درست و به تمامی نادرست« است. تئوری منطق فازی اولین بار توسط ریاضی دان ایرانی الاصل لطفی زاده در سال 1965 طی مقاله ای تحت عنوان مجموعه های فازی به شکل رسمی مطرح گردید. این تئوری در پاسخ به عدم توانایی روش بولین در بسیاری از مسائل دنیای واقعی عنوان گردید. عملیات ریاضی کلاسیک فقط (0) و (1) را می شناسد، اما بسیاری از اطلاعات دنیای واقعی دقیق نبوده و دارای ابهام می باشند که منطق کلاسیک نمی تواند حقیقت را در این زمینه به صورت علمی مطرح نماید. منطق فازی بیانگر چارچوبی مفهومی برای بررسی نظام مند ابهام و عدم قطعیت چه از نظر کمی و چه کیفی است. این منطق برخلاف منطق باینری یا ارسطویی همه چیز را به شکل سیاه یا سفید، بلی یا خیر قرار نمی دهد؛ این منطق در بازه صفر و یک قرار داشته و با دوری از مطلق گویی (فقط صفر یا یک) از مقدار تعلق عضوی به مجموعه بحث می کند. منطق فازی که اساس نگرش آن به تفکرات سوفسطایی یونان قدیم و سیستم های اعتقادی شرقی برمی گردد، جهان بینی جدیدی است که با نیازهای دنیای پیچیده کنونی بسیار سازگارتر از منطق ارسطویی است. منطق فازی ادعا دارد که جهان را آنطور که هست به تصویر می کشد. دنیای کنونی، دنیای مبهمات و عدم قطعیات است. مغز انسان عادت کرده است که در چنین محیطی فکر کند و تصمیم بگیرد و این قابلیت مغز که می تواند با استفاده از داده های ناصحیح و کیفی به یادگیری و نتیجه گیری بپردازد؛ در مقابل منطق ارسطویی که لازمه آن داده های دقیق و کمی است، قابل تأمل می-باشد.
تحلیل نیمه کمی نامتقارن فازی ، منطبق بر استراتژی سازمانی مدیریت ریسک
حوزه های تخصصی:
مدیریت ریسک درچندین سال اخیر به بخشی لاینفک از مدیریت پروژه، به ویژه در پروژه های بزرگ و پیچیده تبدیل گشته، و استانداردها و دستورالعمل های متنوعی برای مدیریت بهینه ی آن تدوین گردیده است. با توجه به کاستی های تحلیل کمی در افزایش انعطاف پذیری و تسریع روند مدیریت ریسک، همچنین وابستگی تحلیل کیفی به برداشتهای زبانشناختی5 در تعیین اولویت ریسک ها، و عدم توجه رویکردهای موجود به استراتژی سازمانی در مدیریت ریسک، این مقاله با بهره گیری از منطق فازی در تحلیل برداشت های زبانی، چارچوبی جدید برای ارزیابی ریسک های پروژه بر مبنای تحلیل نیمه کمی نامتقارن فازی، منطبق بر استراتژی سازمانی، تدوین کرده، جهت شناسایی و کمی کردن رابطه ی بین مولفه های ریسک بر میزان شدت ریسک های پروژه ارائه می نماید. روش تحقیق بکاررفته از نوع کیفی بوده و داده های تحقیق براساس مشاهده، بررسی اسناد و مصاحبه درقالب مطالعه ی موردی از یک پروژه ی حفاری نفت جمع آوری گردیده است. جامعه ی آماری تحقیق مدیران ارشد و پروژه در صنعت نفت بوده است. نتایج تحقیق معین نمود، رویکردهای موجود در تحلیل کیفی ریسک، دیدگاه واقع گرایانه در اولویت بندی ریسک های مهم پروژه براساس شدت واقعی آنها نداشته، و لزوم کاربرد رویکرد مبتنی بر استراتژی سازمانی را مشخص نمود.
رویکرد شبکه بندی هگزاگون در ارزیابی تخریب سیمای سرزمین (مورد مطالعه: شهرستان شمیرانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه که بر روی سیمای سرزمین شهرستان شمیرانات انجام گرفت، برای اولین بار شبکه بندی هگزاگون برای دستیابی به واحدهای همگن در اجرای مدل تخریب به کار گرفته شد. در این راستا، با توجه به وسعت محدودة مورد مطالعه یک شبکة هگزاگون متشکل از 36 واحد (سلول) ایجاد و هر سلول شبکه به عنوان یک زیرسیما در نظر گرفته شد. در ادامه، آسیب پذیری اکولوژیک، عوامل تخریب و شدت آن ها برای هر سلول با به کارگیری متریک های سیمای سرزمین محاسبه و براساس منطق فازی استانداردسازی و طبقه بندی شد. در پایان، بر مبنای ضرایب تخریب به دست آمده، تحلیل و پهنه بندی سیمای سرزمین انجام گرفت. در مجموع، 73 درصد از مساحت شهرستان شمیرانات با وضعیت تخریب کم و مستعد توسعه شناسایی شد که با رعایت محدودیت های اکولوژیکی و حریم های (رود دره ها، فاصله از گسل های اصلی و مناطق حفاظت شده) قابل توسعه است. همچنین، 23 درصد نیازمند بازسازی و احیاء و 4 درصد نیازمند اقدامات حفاظتی شناسایی شد. در صورت به کارگیری شبکة هگزاگون به عنوان مبنای ارزیابی تخریب سیمای سرزمین، ضمن محاسبة دقیق تر متریک ها و در نهایت، برآورد ضریب تخریب به تفکیک سلول های همگن، وضعیت کل سیمای سرزمین مورد مطالعه نیز از لحاظ میزان تخریب صورت گرفته و پتانسیل توسعة آتی مشخص خواهد شد.
تعیین مکان مناطق اسکان موقت و سایت های امداد رسانی پس از زلزله در بافت تاریخی شهر یزد با استفاده از AHP،FUZZY LOGIC ، FAHP و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصلی ترین نیاز آسیب دیدگان ناشی از زلزله، داشتن سرپناه و رساندن خدمات امداد و نجات به آن ها در سریع ترین زمان ممکن است. بعد از وقوع زلزله نمی توان به سرعت مکان های مناسبی را برای آسیب دیدگان زلزله آماده کرد؛ بنابراین، باید قبل از وقوع چنین بحران هایی، مکان های مناسبی از نظر دسترسی به کاربری های شهری، داشتن امنیت، دوری از مناطق مخاطره خیز و ... برای آسیب دیدگان زلزله فراهم کرد. دسترسی دشوار به داخل بافت تاریخی برای ارائة خدمات امدادی و کمبود فضاهای باز، با وجود تراکم بالای جمعیت، بر بالارفتن آسیب پذیری در برابر حوادث در این منطقه می افزاید. در این پژوهش، به مطالعة موردی بافت تاریخی شهر یزد با هدف تعیین بهترین مکان استقرار گروه های امداد به منظور انجام عملیات نجات پرداخته شد. برای رسیدن به این هدف، ابتدا به معرفی پارامترهای مؤثر که وابسته به شرایط ساختاری و طبیعی منطقه هستند، پرداخته و لایه های GIS این معیارها تولید شد. سپس، برای از بین بردن عدم قطعیت در داده های ورودی و قضاوت شخصی در مورد اهمیت معیارها، از روش فازی استفاده شد و برای این منظور درجهتِ ترکیب نقشه ها با استفاده از تلفیق مدل های برهم نهی فازی، شبکة استنتاجی فازی تشکیل و از آن به منظور تعیین مکان های مناسب استفاده شد. استفاده از خواص مجموعه های فازی در فرایند سلسله مراتبی، فرایند سلسله مراتبی فازی را پدید آورد که باعث افزایش کارایی تصمیم گیری شد. در نهایت، گزینه ها برای سایت امداد و اسکان پس از زلزله مشخص و بر اساس معیارهایی مانند دسترسی به معابر، مساحت فضای باز و پراکنش مراکز امداد و اسکان اولویت بندی و تعیین شد. نتایج تحقیق همچنین نشان دهندة کمبود فضاهای کافی برای استقرار زلزله زدگان در بافت تاریخی شهر یزد است.
مکان یابی بهینه ایستگاه سینوپتیک با روش منطق فازی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP)، مورد مطالعه: شهرستان تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرستان تنکابن دارای 13 ایستگاه باران سنجی و یک ایستگاه کلیماتولوژی غیر فعال می باشد. نظر به بعد مسافتی این شهرستان با ایستگاه های سینوپتیک موجودمی توان با توجه به مساحت شهرستان تنکابن به مکان یابی یک ایستگاه جدید سینوپتیک در شهرستان تنکابن اقدام نمود تا ضمن حل مشکل فاصله بین ایستگاه های موجوددر مطالعات اقلیمی و برنامه ریزی های شهری و عمرانی نیز از داده های ایستگاه جدید استفاده کرد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و رویکرد حاکم بر آن تحلیلی و ترکیبی است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای گرافیک مبنا مانند ARC GIS10 و آمار مبنا شامل PASW و Choise Expert استفاده گردیده است. هم چنین جهت تلفیق و استخراج وزن های موثر در عملیات مکان یابی از مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و روش هم پوشانی وزنی و منطق فازی استفاده شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد با توجه به تلفیق فاکتورهای هفتگانه با مدل هم پوشانی وزنی و استفاده از مدل AHP81/6 کیلومترمربع از منطقه مورد مطالعه دارای پتانسیل بسیار مناسب جهت احداث ایستگاه سینوپتیک می باشداین منطقه در شمال شهرستان متمرکز شده است و در حدود 38/0 درصد مساحت شهرستاناین قابلیت را دارا می باشد. هم چنین نتایج تلفیق نقشه های فاکتور با مدل فازی،1/2 کیلومترمربع از مساحت شهرستان را دارای قابلیت بسیار مناسب جهت احداث ایستگاه سینوپتیک معرفی می نماید. با توجه به مقایسه دو نقشه نهایی مدل فازی به دلیل قابلیت انعطاف بالاتر نسبت به مدل هم پوشانی وزنی به عنوان مدل بهینه جهت اولویت بندی شهرستان به منظور احداث ایستگاه سینوپتیک معرفی می گردد.
مدل سازی توسعه شهری با تلفیق مدل اتوماسیون سلولی و سیستم های فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع و نامتوازن جمعیت بخصوص در کشورهای در حال توسعه، مشکلات فراوانی را در زمینه های زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی ایجاد کرده است. این مسئله اهمیت مدل سازی تغییرات کاربری اراضی را برای مدیریت بهتر شهرها بیش از پیش مطرح می نماید. مدل اتوماسیون سلولی به طور گسترده در مدل سازی تغییرات مکانی-زمانی گسترش شهرها مورد استفاده قرار گرفته است. مقاله حاضر به ارائه مدل اتوماسیون ترکیبی با منطق فازی پرداخته است. در روش های متداول اتوماسیون سلولی یا همان CA، حالت، وضعیت و قوانین انتقال به صورت قطعی تعریف می شوند در حالی که بیان قطعی این اجزا، نیازمند داده های بسیار زیاد است. حال این که دسترسی به داده های دقیق، به دلیل گستردگی و حجم بالای معیارهای مؤثر در مدل سازی فرآیند توسعه شهری، کار ساده ای نیست. از این رو نظریه فازی به دلیل پشتیبانی از عدم قطعیت و قابلیت توصیف واژگان طبیعی می تواند در بیان اجزای CA استفاده گردد. مدل پیشنهادی به منظور مدل سازی گسترش شهر شیراز بین سال های 1383 تا 1388 استفاده شده و سپس نتایج مورد ارزیابی قرار گرفته است. مقایسه نتایج این تحقیق با تصاویر ماهواره ای، حاکی از دقت 80 درصدی برای روش پیشنهادی می باشد، این در حالی است که برای روش اتوماسیون سلولی معمول دقت 75 درصد گزارش شده است. نتایج تحقیق، گامی به سمت جلو می باشد، زیرا مدل پیشنهادی با افزایش قابلیت اتوماسیون سلولی در مدل سازی پروسه های پیچیده مکانی به دقت مطلوب تری نیز دست پیدا کرده است. نتایج حاصل از این مدل سازی می تواند به عنوان ابزاری مناسب جهت اخذ تصمیم های بهینه در اختیار برنامه ریزان شهری قرار گیرد.
برنامه ریزی راهبردی جهت مکان یابی بهینه پارک های محله ای با استفاده از GIS و تکنیک Fuzzy AHP؛ (مطالعه موردی: منطقه دو شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که مهم ترین کارکرد فضاهای سبز و پارک ها مقابله با آثار سوء گسترش صنعت و کاربرد نادرست تکنولوژی است و موجب افزایش کیفیت زیستی شهرها می شوند. وجود فضاهای سبز و تأثیر آنها در شهرها اجتناب ناپذیر است؛ به طوری که بدون آن ممکن نیست شهرها پایدار باقی بمانند. از این رو برنامه ای هدفمند جهت توسعه اینگونه فضاها در شهرهای حاضر نیاز می باشد. برای این منظور ابزار و فنون پیشرفته ای ابداع شده اند؛ تا در خدمت تحلیل کاراتر برنامه ریزی شهری قرار گیرند. هدف پژوهش حاضر تدوین برنامه ای راهبردی جهت مکان یابی پارک های محله ای در منطقه 2 شهر زاهدان می باشد، که با استفاده از تکنیک سوات، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و سیستم های اطلاعات جغرافیایی، الگوی مکان یابی بهینه پارک های محله ای در منطقه 2 شهر زاهدان را ارائه نموده است. ماهیت تحقیق به لحاظ نوع هدف کاربردی و روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است. به منظور طبقه بندی و تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از مدل های SWOT، FUZZY AHP و شاخص همپوشانی (IO) استفاده شد. برای ایجاد بانک اطلاعاتی، تجزیه و تحلیل اطلاعات و تولید نقشه های مربوطه از سیستم اطلاعات مکانی GIS استفاده شده است و وزن دهی معیارها در نرم افزار Expert choice انجام گرفته است. نتایج پژوهش در اولویت سنجی شاخص ها بیانگر آن است که معیارهای نزدیکی به مراکز مسکونی بعنوان زیر شاخص کالبدی با وزن نسبی (0.368) و تراکم جمعیت بعنوان زیر شاخص اجتماعی با وزن نسبی (0.123) بیشترین اولویت در مکا ن یابی پارک های محله ای را دارند.
پتانسیل یابی توسعه کارست با استفاده از منطق فازی ( مطالعه موردی: حوضه دشت سوسن و دشت ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چشم اندازهای ژئومورفیک کارست که درنتیجه انحلال مواد تشکیل دهنده سنگ ها، توسط آب های طبیعی شکل گرفته اند، نقش مهمی در تنوع زمین شناختی دارند و یکی از اولویت های مدیریتی به حساب می آیند. لزوم برنامه ریزی در پهنه های کارستی ایجاب می کند تا مطالعاتی در زمینه شناخت محیط های کارستی، ویژگی ها و نقش آن ها در تغذیه منابع آب صورت گیرد. هدف از این پژوهش شناسایی و پهنه بندی پتانسیل توسعه کارست در محدوده دشت ایذه و دشت سوسن در استان خوزستان با استفاده از منطق فازی در سیستم اطلاعات جغرافیایی می باشد. داده های اصلی پژوهش را نقشه های پایه شامل نقشه توپوگرافی در مقیاس 1:25000 و نقشه زمین شناسی در مقیاس 1:100000 و هم چنین داده های بارش و دما تشکیل داده اند. برای اجرای مدل فازی با استفاده از نرم افزار 2/10Arc GIS هشت معیار شامل شیب، زمین شناسی، پوشش خاک، کاربری اراضی، فاصله از گسل ها، ارتفاع، دما و بارش بکار گرفته شده است. بر اساس نتایج حاصل از لایه های فازی، با کاهش میزان شیب و فاصله از گسل، با افزایش رسوبات آهکی، پوشش گیاهی، میزان دما، میزان بارندگی و پوشش سطح خاک میزان کارستی شدن افزایش پیدا می کند. نتایج حاصل از تلفیق لایه های موجود نشان داد که مناطق مستعد به کارستی شدن با مساحت تقریباً 32 درصد در جنوب، شرق، غرب و بخش هایی از شمال شرق منطقه واقع شده اند. واحد آهک آسماری، گچساران و ایلام سروک شامل این بخش می باشند که از رسوبات کاملاً آهکی تشکیل شده اند و ازنظر تأمین آب مهم ترین سفره های آبدار کارستی در منطقه مطالعاتی محسوب می شوند. وجود اشکال سطحی کارست از قبیل کارن، ریل کارن و درز و شکاف ها در سازندهای مزبور نقش مؤثری در پراکندگی چشمه ها و آبدهی آن ها و کارستی شدن منطقه دارد. هم چنین قسمت های مرکز و بخش هایی از شمال شرق محدوده مطالعاتی با مساحت 50 درصد از پتانسیل بسیار کمی جهت کارستی شدن برخوردار است.
اولویت بندی محورهای مناسب برای احداث سد زیرزمینی در حوضه آبخیز دوست بیگلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت منابع آب در مناطق خشک و نیمه خشک برای تأمین نیاز آبی ساکنان از اهمیت بسیاری برخوردار است. احداث سدهای زیرزمینی در این مناطق یکی از روش های مدیریتی است. حوضة آبخیز دوست بیگلو در استان اردبیل با دارابودن مساحت 7461 کیلومتر مربع در اقلیم نیمه خشک کشور واقع شده است. در این تحقیق برای تعیین اولیة مناطق مستعد احداث سد زیرزمینی از روش های منطق بولین و منطق فازی استفاده شد. بدین منظور، از معیارهای توپوگرافی، زمین شناسی، کاربری اراضی، گسل، و قنات در این روش ها استفاده شد. نقشه های به دست آمده نشان داد مناطق جنوب شرقی و شمال غربی حوضه برای احداث سد زیرزمینی بدون محدودیت اند. پس از تعیین مناطق مستعد، با توجه به نقشه های تهیه شده، 36 محور مناسب برای احداث سد زیرزمینی در تنگه های مناسب انتخاب شد و با درنظرگرفتن معیارهای اصلی محور سد، مخزن سد، آب،و اقتصادی- اجتماعی با استفاده از روش AHPمحورهای انتخابی اولویت بندی شد. نرخ سازگاری برای روش AHPمعادل 03/0 به دست آمد که پذیرفتنی است. نتایج اولویت بندی سدهای انتخابی در این مناطق نشان داد که معیار اصلی آب به ترتیب با وزن 11/0 و 104/0 برای زیرمعیارهای کمّیت و کیفیت آب اهمیت فراوانی در اولویت بندی محورهای انتخابی دارد.
کاربرد روش منطق فازی (fuzzy) و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در مکان یابی دفن پسماند خانگی شهر مرودشت با تأکید بر پارامترهای هیدرواقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان یابی محل های مناسب دفن پسماند خانگی (طلای کثیف) از اقدامات مهم در فرایند مدیریت جامع پسماند های شهری است. محل کنونی دفن پسماند شهر مرودشت علاوه بر تکمیل ظرفیت، در موقعیت محیطی نامناسبی واقع شده است. آثار آلودگی های زیست محیطی آن نه تنها در شرایط کنونی پدیدار شده، بلکه در آیندة نزدیک نیز آثار منفی خود را بهتر نشان خواهد داد و سرانجام، توسعة پایدار این شهر را با بحران مواجه خواهد ساخت. هدف از انجام این پژوهش، مکان یابی دفن پسماند خانگی شهر مرودشت و کاهش آسیب های حاصل از آن به منابع آب و خاک می باشد. در این پژوهش از عوامل فیزیوگرافی زمین، فاصله از محدودة قانونی شهر، فاصله از جاده، فاصله از عوارض مصنوع (روستا، تأسیسات و تجهیزات شهری، معادن)، فاصله از گسل های منطقه و همچنین بررسی وضعیت هیدرواقلیم از جمله فاصله از آب های سطحی منطقه، جهت باد، دما و بارش در محیطGIS استفاده شده است. ابتدا، محدودیت های منطقة مورد مطالعه از لحاظِ دفن پسماند، استخراج شده و سپس مقادیر لایه های اطلاعاتی بر اساس توابع عضویت فازی و مطلوبیت آن ها نسبت به هدف در بازة استاندارد صفر و یک قرار گرفتند. این لایه ها درنهایت بر اساس وزن های استخراج شده از طریق روشAHP و به روش ترکیب خطی- وزنی با یکدیگر تلفیق و درنهایت مناطق مناسب به منظورِ دفن پسماند استخراج شدند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که منطقة مورد مطالعه به چهار کلاس تقسیم گردید که کلاس چهارم، مناسب ترین مکان برای دفن پسماند خانگی و احداث تکنولوژی بازیافت زباله ( طلای کثیف) در شهر مرودشت تعیین شد.
مکان یابی شهرک های صنعتی با استفاده از مدل منطق فازی مورد شناسی: شهرک صنعتی مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه استفاده از داده های مکانی و تحلیل فضایی درست آن ها، برای بهره گیری در مکان یابی مناسب شهرک های صنعتی، با اهمیت بوده و در تحقیقات از رشد فزاینده ای برخوردار شده است. در این پژوهش سعی شده، با شناسایی شرایط و فاکتورهای مؤثر در مکان یابی شهرک صنعتی و ارزیابی آن ها، مکان های مناسبی برای شهرک صنعتی مشخص شود. برای این کار 11 شاخص مؤثر به کار گرفته شده و به منظورِ ارزیابی، مدل سازی و پیش بینی نواحی مناسب برای شهرک صنعتی، از مدل منطق فازی استفاده شده است. به طوری که هرکدام از لایه ها با توجه به توابع عضویتی فازی در نرم افزار Arc GIS فازی شده اند و سپس عملگر ضرب، جمع و مقادیر مختلف گامای فازی روی این لایه ها اجرا شده است. برای انتخاب گامای بهینة فازی، مقایسه ای تحلیلی برروی پهنه های مناسب از منطقة مورد مطالعه، براساس نقاط بحرانی با پهنه های مناسبِ حاصل از مقادیر مختلف گاما، صورت گرفت و مشخص شد که گامای فازی بیشترین تطابق را با پهنه های مناسب منطقة مورد مطالعه دارد. درنهایت نقشة نهایی به 5 کلاس تناسب طبقه بندی گردید و مشخص شد که 22/18 درصد از منطقة مورد مطالعه (07/36 کیلومتر مربع) در کلاس با قابلیت تناسب مطلوب و 01/66 درصد از منطقه (69/130 کیلومتر مربع) در کلاس تناسب نامطلوب قرار می گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که پهنه های مساعد درجهتِ مکان یابی شهرک صنعتی، بیشتر در بخش شرقی و جنوب غربی منطقة مورد مطالعه وجود دارند.
تحلیل توزیع فضای سبز شهری با رویکرد عدالت فضایی (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه در برنامه ریزی شهری اهمیت دارد، ایجاد برابری بین نواحی مدنظر در برخورداری از مواهب توسعه است. این امر به تحقق پذیری عدالت شهری کمک می کند. در این میان، برنامه ریزی در راستای برقراری تعادل زیست محیطی در شهرها، یکی از ضروریات رویکرد عدالت فضایی است. فضای سبز شهری با ایجاد تعادل در ارکان توسعه پایدار و عدالت اجتماعی، ما را در رسیدن به شهری عدالت محور یاری می کند. شهر اردبیل ازنظر توسعه کالبدی شهر، تخریب فضاهای سبز، رشد محلات حاشیه ای و افزایش جمعیت با معضل جدی روبه رو بوده و به همین منظور، به عنوان پایه مطالعاتی با هدف تحلیل توزیع فضای سبز با رویکرد عدالت فضایی انتخاب شده است. نوع تحقیق مدنظر براساس هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، علمی محسوب می شود. در این مقاله، با استفاده از معیارهای مناسب (آسایش، هم جواری با کاربری مسکونی، تراکم جمعیت، بعد خانوار، هم جواری با معابر اصلی، هم جواری با کاربری آموزشی، مساحت، سازگاری، شیب، مدل رقومی ارتفاع، لیتولوژی، دسترسی به تأسیسات و تجهیزات) لایه های مدنظر در محیط Arc Map آماده سازی شد و با اعمال وزن های حاصل از فرایندهای وزن دهی در نرم افزار Expert Choice به روش AHP در یک مدل فراهم آمد. سپس این لایه ها در محیط نرم افزار IDRISI استانداردسازی شدند. نتایج نشان داد بین پراکنش فضای سبز شهر اردبیل و توزیع جمعیت رابطه ای وجود ندارد و تحلیل شاخص سرانه فضای سبز مؤید رقم بسیار اندک سرانه فضای سبز است. مناطق 1 و 3 با کمبود حدود 16 مترمربع فضای سبز برای هر نفر و منطقه 4 نیز با کمبود حدود 15 مترمربع فضای سبز برای هر نفر روبه رو است. در کل، از بین مناطق اردبیل، منطقه 2 فضای سبز بیشتری از سایر مناطق دارد؛ اما همین فضای سبز نیز متناسب با عدالت فضایی توزیع نشده است.
بازتعریف مادی و مجرد با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیشتر تعاریف ارائه شده برای مادی و مجرد به گونه ای هستند که ابتدا امر مادی تعریف می گردد سپس امر مجرد به گونه سلبی (سلب ماده، خواص ماده یا وابستگی به ماده) تعریف می شود: مجرد آن چیزی است که مادی نیست. ایراد وارد به اینگونه تعاریف سلبی این است که دیگر نمی توان بین شی اول و سلب آن شی، حدواسط و شی سومی تعریف کرد. لذا بر اساس این گونه تعاریف نمی توان بین ماده صرف و مجرد تام دسته دیگری از امور (مثلا مجرد برزخی) تعریف کرد. در این مقاله سعی شده ابتدا تعاریف موجود در خصوص مادی و مجرد بررسی گردد، سپس نشان داده شود که با توجه به نظر صدرالمتالهین در خصوص حرکت جوهری اشتدادی نفس ناطقه، لازم است بین مادی صرف و مجرد تام طیفی از امور داشته باشیم، طیفی شامل مادی محض، اندک تجرد نفس نباتی، تجرد مثالی، تجرد عقلی و فوق تجرد و همچنین مراتبی باید بین این مراتب ذکر شده وجود داشته باشد. آنگاه نشان می دهیم که این نگاه طیف گونه به اشیاء با تعاریف مبتنی بر حصر عقلی و به طریق اولی با تعریف سنتی مادی-مجرد (تعریف دوگانه ایجابی - سلبی) سازگار نمی باشد. نهایتاً بیان می کنیم که نمی شود تعریفی جامع برای امری که واحد شخصی ذومراتب است، ارائه داد؛ و در پایان با اشاره مختصر به منطق فازی بیان می کنیم که باید به گونه ای فازی به مسئله نگاه کرد؛ و تعریف جدیدی با استفاده از منطق فازی ارائه می دهیم.