مطالب مرتبط با کلیدواژه

کاموس


۱.

بررسی مؤلفه های امید در دو شخصیت گیو و کاموس کشانی از شاهنامه فردوسی بر اساس نظریه اسنایدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه امید اسنایدر گیو کاموس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۹۸
شخصیت پردازی به عنوان یکی از مهم ترین شاخصه های روایتگری، نقش مهمی در ماندگاری و برجستگی آثار داستانی ایفا می کند. شخصیت ها زیربنای اصلی هر سازه داستانی هستند و هر چه نویسنده بتواند شاکله داستان خود را بر روی پایه های شخصیتی استوارتری بنا کند، می تواند به جادوانگی اثرش امیدوارتر باشد. در میان آثار کلاسیک ادبیات جهان، شاهنامه فردوسی اثری است که فراتر از آثار هم رده خود به عناصر داستان نویسی اهمیت داده و حتی در بسیاری از موارد به معیارهای امروزی روایتگری پهلو می زند. شخصیت های این اثر بزرگ ادبی، ویژگی های اجتماعی، روانی و فردی منحصر به فردی دارند که آنها را به قهرمانانی چندبُعدی تبدیل کرده اند. با توجه به ماهیت حماسی شاهنامه، امید و نیروی انگیزه یکی از مؤلفه های روانی و روحی کاربردی است که حضورش به عنوان نیروی محرکه و پیش برنده برای اهداف حماسی در شخصیت ها احساس می شود. در پژوهش حاضر، به بررسی مؤلفه امید با تکیه بر نظریه اسنایدر در دو شخصیت گیو و کاموس که از نظر رفتاری کاملاً با یکدیگر تفاوت دارند و ویژگی های مثبت و منفی شخصیتی در آنها بارز است، پرداختیم. تفکر هدف، تفکر گذرگاه و تفکر عامل مؤلفه های این بررسی هستند و در نهایت نتایج بررسی های این مقاله نشان می دهد که طبق نظریه اسنایدر، مؤلفه امید با همه ابعاد پیچیده روانشناختی آن، اصلی ترین عامل محرک و پیش برنده این دو شخصیت برای خلق صحنه های حماسی و قهرمانی است. تفکر هدف و عامل در شخصیت گیو خود را به روشنی می نمایاند و در نتیجه بُعد انگیزشی امید در او غعالانه عمل می کند.
۲.

زمینه های تاریخی داستان نبرد رستم و کاموس کشانی در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اشکانیان کوشانیان هندوپارتیان رستم کاموس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۶
روایات شاهنامه به صورت غیرمستقیم برگرفته از خداینامه های ساسانی و دیگر منابع پراکنده این دوره هستند که خود در طول دوره ساسانی تحت تأثیر برخی خاندان های صاحب نفوذ پرداخته شده اند و بازتابنده تاریخ ایران باستان تحت تأثیر نگاه حماسی و اسطوره ای ایرانیان به تاریخ هستند. داستان نبرد رستم و کاموس کشانی یکی از این روایات است که ریشه در تاریخ دوره اشکانی دارد. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که داستان نبرد رستم و کاموس کشانی در شاهنامه از چه زمینه تاریخی برخوردار است؟ یافته های این مقاله نشان خواهند داد که این داستان بازتابی از نبرد اشکانیان و کوشانیان در زمان بلاش چهارم و کانیشکا است که با دلاوری خاندان سورن در سیستان و خاندان گودرز در گرگان در نهایت به سود ایرانیان پایان یافت. اعمال خاندان سورن در این رویداد بعدها به شخصیت رستم منتسب شد، اعمال گودرزیان به سردودمان آنان گودرز کشواد نسبت داده شد و نام کانیشکا با تلفظ کاموس وارد تاریخ ملی ایران شد.