ملاصدرا و امکان بازسازی نظریه سوژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
378 - 363
حوزه های تخصصی:
ارائه صورت بندی منسجم از سوژه به یکی از معضلات اصلی رشته های علوم انسانی و فلسفه تبدیل شده است. نظریات جاری درباره سوژه در یک دوگانه قرار گرفته اند؛ برخی سوژه را همچون جوهری مطلق و خودبنیاد توصیف می کنند و در مقابل، دیگران تصویری منفعل و حل شده از سوژه در یک ساختار ارائه می دهند. ازاین رو در نوشته حاضر برای یافتن الگوی بدیل به سراغ آرای ملاصدرا رفته ایم. تلاش کرده ایم با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی و استنتاج نظریه ای درباره سوژه در فلسفه ملاصدرا نائل شویم. مدعی هستیم که در نظریات ملاصدرا در خصوص «نفس»، امکانی برای بازسازی نظریه سوژه وجود دارد که از دوگانه ساختار و سوژه مطلق، فراتر می رود. در واقع، استفاده ما از ملاصدرا صرفاً برای ارائه درکی بدیل از سوژه انسانی است و پیاده سازی و ترجمه چنین ساختاری در قالب چشم اندازهای مدرن نظریه اجتماعی معاصر امری مجزا و در عین حال مهم است. الگوی منشعب از دیدگاه های ملاصدرا، الگویی است که از یک سو با سوژه به مثابه یک «صیرورت» و یک «حرکت جوهری» برخورد می کند و از سوی دیگر، با توجه به جایگاه وجود در قوام یابی سوژه به ارائه الگویی از «میدان کنش» بر مبنای «تشکیک وجود» می پردازد. بر این اساس، توصیف صدرایی از سوژه به توضیحی از منطق امر اجتماعی می انجامد؛ منطقی که خطوط کلی آن در نوشته حاضر ارائه شده است. بدین ترتیب بحث را از چیستی حرکت آغاز می کنیم؛ سپس به مسئله حقیقت انسان در عاَلم هستی و علم النفس صدرایی می پردازیم؛ آنگاه به طرح نظریه سوژه در ارتباط با علم النفس صدرایی نائل می شویم.