مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
زمین لغزش
حوزه های تخصصی:
ناپایداری دامنه ای باعث ایجاد خسارات هنگفت اقتصادی و تلفات انسانی در سطح جهان می شوند. تهیه نقشه احتمال ریسک و تعیین مناطق مستعد وقوع آن ها،یکی از راه های آمادگی به منظور کاهش تأثیرات آتی چنین وقایع پرمخاطره محسوب می شود.هدف از این تحقیق، بررسی میزان حساسیت و تعیین احتمال وقوع ناپایداری دامنه ای در حوضه آبریز تسوج می باشد.بدین منظور، از مدل فرآیندیSINMAPدر محیط نرم افزاریGISو با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی زمین(DEM) مستخرج از نقشه های توپوگرافی مقیاس1:25000استفاده شده است.نتایج حاصل از اجرای مدل نشان داد که احتمال وقوع ناپایداری در منطقه نسبتاً بالا می باشد. واسنجی شبیه سازی از طریق مقایسه نتایج حاصله با داده های مشاهده ی در قالب نتایج تفسیر عکس های هوایی و مشاهدات صحرائی نشان داد که نتایج حاصل از شبیه سازی مدل با ضریب اطمینان بالائی قابل قبول است. همچنین، همپوشانی نتایج حاصل از مدل با نقشه های شیب و لیتولوژی منطقه نشان داد که زمین لغزش های منطقه عمدتاً نیز در روی سازندهای زمین شناسی ماسه سنگ، شیل و مارن و در شیب های 20-50 درصد رخ داده اند. گسترش سازندهای حساس به فرسایش و تأثیر فعالیت های تکتونیکی بر آن ها باعث شده تا حجم وسیعی از مواد واریزه ای در دامنه ها تشکیل شده و به علت شیب بالای حوضه و فقر پوشش گیاهی آن شاهد حرکات توده ای فعال در این ناحیه باشیم. بطوریکه انتقال این مواد سالانه خسارات هنگفتی به سازه های هیدرولوژیکی موجود در عرصه آبخوان تسوج وارد می سازد. با توجه به تطابق و همخوانی مطلوب نتایج مدل با مشاهدات صحرائی پیشنهاد می گردد تا مطالعات مشابهی برای تعیین مناطق دارای ریسک بالای ناپایداری دامنه ای قبل از شروع عملیات سازه ای مخصوصاً در مناطق ناهموار صورت گیرد. این امر می تواند خسارات ناشی از انتقال رسوب به این سازه ها را کاهش داده و عمر مفید آن ها را افزایش دهد.
کاربرد شاخص های کمی ژئومورفومتریک در شناسایی پهنه های مستعد زمین لغزش با استفاده از مدل SVM (مطالعه موردی: آزادراه خرم آباد – پل زال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت و نحوه پراکنش فضایی لندفرمی به منظور درک و ارزیابی تحول آن ها، مطالعات پایداری دامنه ای و برنامه ریزی منطقه ای آن ها در آینده، از نیازهای اساسی در علم ژئومورفولوژی کاربردی است. اهمیت مطالعه لندفرم ها به حدی است که امروزه موضوع مطالعه ژئومورفومتری به عنوان زیررشته ای از ژئومورفولوژی ارائه می شود. ژئومورفومتری به اندازه گیری کمی سطوح و لندفرم ها بر اساس تغییرات ارتفاعی تحت تأثیر تابع فاصله می پردازد. شاخص های ژئومورفومتریک ویژگی های شکل عوارض زمینی را به صورت کمی بیان می دارند. این تحقیق با تأکید بر استفاده از شاخص های ژئومورفومتریک و الگوریتم SVM به شناسایی سطوح مستعد زمین لغزش در آزادراه خرم آباد – پل زال به عنوان یکی از راه های ارتباطی مهم کشور می پردازد. شاخص های مورداستفاده شامل شیب، جهت شیب، لیتولوژی، وضعیت گسل ها، شبکه زهکشی و کاربری اراضی است که به همراه شاخص های ژئومورفومتریک شامل انحنای پروفیل، انحنای پلان و انحنای کلی با استفاده از رویکرد هوش مصنوعی و توابع خطی و چندجمله ای الگوریتم SVM در شناسایی سطوح مستعد لغزش استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد استفاده از شاخص های ژئومورفومتریک، انحنای پلان، پروفیل و کلی توانسته ویژگی های شکلی سطوح را به صورت کمی مشخص نماید و درنتیجه نقش مهمی در افزایش دقت شناسایی سطوح مستعد لغزش داشته است. با توجه به به هم ریختگی و زبری سطوح لغزشی شاخص های ژئومرفومتریک کارایی خوبی در شناسایی پهنه های لغزشی داشته اند. ارزیابی دقت با استفاده از داده های پیمایش زمینی ضمن تأکید این مطلب نشان می دهد تابع چندجمله ای در شناسایی سطوح مستعد لغزش، دقت بیشتری نسبت به تابع خطی الگوریتم SVM داشته است که علت آن می تواند رفتار غیرخطی وقوع لغزش در منطقه مطالعاتی است و بنابراین تابع غیرخطی الگوریتم بهتر توانسته احتمال وقوع لغزش را مشخص نماید.
پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از مدلANP(مطالعه موردی: حوضه پیوه ژن دامنه جنوبی بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رخدادهای طبیعی فرآیندهای پیچیده ای هستند که بر تمامی بخش های کره زمین تأثیرگذارند که دراین بین زمین لغزش به عنوان یکی از مهم ترین معضلات جهانی باعث خسارات عدیده ای به مناطق مسکونی، جاده ها، زمین های کشاورزی و... می گردد که با شناسایی عوامل مؤثر در وقوع حرکت های توده ای و پهنه بندی آن، می توان کمک مؤثری در تدوین برنامه مدیریت خطر و کاهش خسارات ناشی از وقوع این پدیده نمود. هدف از انجام این پژوهش نیز پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از مدل تحلیل شبکه (ANP) در حوضه پیوه ژن دامنه جنوبی بینالود می باشد. بدین منظور، لایه های اطلاعاتی 10 عامل: ارتفاع، بارش، شیب، جهت شیب، زمین شناسی، تراکم پوشش گیاهی، کاربری اراضی، فاصله از جاده، فاصله از رودخانه و فاصله از گسل تهیه شد. سپس جهت تهیه نقشه پهنه بندی از مدل ANP استفاده گردید. نتایج حاصل از این مدل نشان می دهد که عوامل فاصله از رودخانه و فاصله از جاده به ترتیب بیشترین امتیاز وزنی(0.228 و 0.204) و شیب و جهت شیب کمترین وزن(0.012، 0.021) را در حوضه موردمطالعه به خود اختصاص دادند. از تعداد 31 زمین لغزش رخ داده در حوضه مطالعاتی، 17 زمین لغزش در فاصله 50-0 متری و 14 زمین لغزش دیگر در فاصله 150-50 متری از رودخانه به وقوع پیوسته است که نشان از تأثیر مستقیم و مهم فرسایش و زیر شویی رودخانه می باشد. همچنین فعالیت های انسانی نظیر جاده سازی در حوضه موردنظر خطر وقوع زمین لغزش را چندین برابر نموده است به طوری که 22 زمین لغزش در فاصله 0 تا 500 متری از راه های ارتباطی، رخ افتاده و راه ها را مورد هجوم خود قرارداده اند. درنهایت، بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش و انطباق داده های زمین لغزشی و مشاهدات میدانی، می توان گفت مدل ANP می تواند به عنوان مدلی مناسب و کارآمد برای پیش بینی پدیده لغزش به کار گرفته شود به طوری که در پژوهش حاضر 5/64 درصد زمین لغزش های حوضه در پهنه های خیلی زیاد و زیاد به وقوع پیوسته است.
تأثیر خصوصیات بارش بر تغییرات مکانی و زمانی حرکت توده لغزشی منطقه توان در استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش را می توان حرکت توده ای مواد دامنه های شیب دار تحت تأثیر نیروی ثقل توده و عوامل محرکی مانند زمین لرزه، سیل و باران های سیل آسا تعریف نمود. این پدیده یکی از مخاطرات طبیعی است که همه ساله خسارات جانی و مالی فراوانی را در مناطق کوهستانی، پرباران و لرزه خیز به همراه دارد. تشخیص زمان و مقدار تغییر شکل توده های لغزشی برای درک دلایل وقوع زمین لغزش و هشدار خطرات احتمالی ضروری است. در این تحقیق، مقدار جابجایی زمین لغزش منطقه توان واقع در شمال شرق استان قزوین با عامل ویژگی های بارش مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور ابتدا شبکه ای از نقاط ثابت در داخل و خارج توده لغزشی به تعداد 20 نقطه، برای پایش میزان جابجایی بر روی کاربری های مختلف توده لغزشی ایجاد و میزان جابجایی هر نقطه در 5 بازه زمانی با استفاده از سیستم موقعیت یاب جهانی (GPS) دوفرکانسه اندازه گیری گردید. نتایج پایش در مدت 511 روز نشان داد مقدار کل جابجایی افقی نقاط دارای حرکت در 5 بازه زمانی مورد پایش 1876 میلی متر بوده که دارای نرخ حرکت ماهانه 110 میلی متر می باشد. همچنین مقدار کل جابجایی عمودی نقاط دارای حرکت در زمان مشابه 898 میلی متر بوده که دارای نرخ حرکت ماهانه 53 میلی متر است. سپس ویژگی های بارش منطقه نظیر مقدار بارش، نوع بارش، مدت بارش، حداکثر شدت بارش در بازه های زمانی 10، 20، 30 و 60 دقیقه و شدت متوسط بارش برای هر یک از 5 بازه زمانی محاسبه و استخراج گردید. رسم بردارهای جابجایی نقاط بر روی نقشه توپوگرافی منطقه مشخص نمود که جهت حرکت توده در جهت گرادیان ارتفاعی منطقه می باشد. نتایج نشان داد از میان ویژگی های مختلف بارش، تنها بین شدت بارش با میزان حرکت توده لغزشی رابطه خوبی برقرار است و مقدار جابجایی، بیشترین همبستگی را به ترتیب با شدت بارش متوسط (854/0= R) و حداکثر بارش 30 دقیقه ای (675/0= R) دارد و بین سایر خصوصیات بارش (مقدار، مدت و نوع بارش) و حرکت توده لغزشی رابطه معنی-داری حاصل نگردید.
ارزیابی خطر زمین لغزش با استفاده از روش های آماری در حوضه آبریز باراندوز چای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر پتانسیل وقوع زمین لغزش و خطر آن در حوضه آبریز باراندوز چای (آذربایجان غربی) موردبررسی قرارگرفته است. بدین منظور از روش آماری شاخص خطر HIM استفاده شد. داده های مورداستفاده در این مقاله شامل داده های توپوگرافی، کاربری اراضی، نقشه های زمین شناسی و همچنین نقشه زمین لغزش های اتفاق افتاده در سطح حوضه است. نقشه پایه در این زمینه، نقشه های توپوگرافی 25000 حوضه است. شش عامل اصلی و مؤثر بر وقوع زمین لغزش در حوضه انتخاب و نقشه های آن به منظور وزن دهی، تهیه گردید. این عوامل عبارت اند از: شیب و جهت شیب، سنگ شناسی، خاکشناسی، کاربری اراضی و ژئومورفولوژی. درنهایت با استفاده از نقشه های استانداردشده شش گانه، نقشه پتانسیل وقوع زمین لغزش در حوضه آبریز باراندوز چای تهیه و ترسیم شد. پتانسیل خطر زمین لغزش در حوضه موردنظر به پنج طبقه کم، متوسط، متوسط تا زیاد، زیاد و خیلی زیاد تقسیم گردید. نتایج نشان می دهد که شیب های بیشتر از 30 درجه و جهت شیب جنوب و جنوب شرقی و مناطق کوهستانی بیشترین پتانسیل زمین لغزش در منطقه موردمطالعه را دارند. مدل مورداستفاده در این مقاله با استفاده از محاسبه مساحت زیر نمودارهای Cross-validation، مورد اعتبار سنجی قرار گرفت. میزان اعتبار آن در حدود 79/80 برآورد شد که بیانگر دقت خوب مدل است. همچنین فرایند تحلیل اثر از طریق حذف تک به تک عوامل مؤثر شش گانه از مدل و بررسی خروجی آن ها، صورت گرفت. این تحلیل نشان داد که شیب عامل اصلی در وقوع زمین لغزش در حوضه است. نتیجه دیگر اینکه که می توان عامل اصلی در وقوع زمین لغزش را با دقت بالایی مشخص کرد. درنهایت نتایج نشان می دهد که علی رغم وجود محدودیت های عملی و مفهومی و داده های دقیق، تهیه نقشه خطر زمین لغزش و همچنین ارزیابی آن می تواند در برنامه ریزی آمایش سرزمین و کاهش خطرات طبیعی و همچنین هزینه ها مؤثر واقع شود.
پهنه بندی خطر زمین لغزش در منطقه غرب شهرستان خوی به روش آنبالاگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش یکی از مخاطرات طبیعی است که هر ساله در مناطق کوهستانی خسارات زیادی را به مراتع، اراضی کشاورزی و تأسیسات زیربنایی وارد می کند. در اثر لغزش علاوه بر وارد شدن خسارات بر شهرها و روستاها و راه ها، محیط طبیعی نیز به واسطه فرسایش خاک آسیب می بیند. منطقه مورد مطالعه به مساحت حدود 80 هزار هکتار در شمال غربی ایران و در غرب شهرستان خوی قرار دارد. رخداد زمین لغزش در دامنه های مشرف به راه ها، بارها سبب تخریب جاده های اصلی خوی- قطور و راه آهن سراسری ایران- ترکیه و چندین روستا از جمله روستاهای گوگرد و کلت علیا شده است. با توجه به وقوع لغزش های متعدد در منطقه و تهدید راه های ارتباطی، مناطق مسکونی و مراتع و مزارع، مطالعه و پهنه بندی خطر زمین لغزش برای مدیریت خطر و برنامه ریزی منطقه ضروری است. در این مقاله خطر زمین لغزش در منطقه مورد نظر بررسی شده و پهنه بندی زمین لغزش به روش آنبالاگان صورت گرفته است. در این پهنه بندی با استفاده از GIS برای هر یک از پارامترهای تأثیرگذار در زمین لغزش از جمله لیتولوژی، شیب دامنه، ساختارهای زمین شناسی، ارتفاع نسبی، کاربری و پوشش زمین و آب های زیرزمینی، نقشه تهیه شده و سپس با تلفیق نقشه های مذکور و از طریق امتیازدهی به هر واحد و جمع بندی آن ها، نقشه پهنه بندی خطر لغزش تهیه شده است. کل منطقه از نظر خطر زمین لغزش به 5 پهنه بی خطر، خطر کم، خطر متوسط، خطر بالا و خطر بسیار بالا تقسیم شده است. حدود 6/5 درصد در پهنه با خطر بسیار بالا و حدود 23 درصد از منطقه در پهنه با خطر بالا قرار دارد.
برآورد شاخص های مورفومتری زمین لغزش کبیرکوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش کبیرکوه یکی از حوادث کاتاستروفیک بوده که باعث ریزش دامنه ی کبیرکوه، سدکنندگی مسیر رودخانه ی سیمره و اشکال ژئومورفولوژیکی زیادی در منطقه گردیده است. زمین لغزش مذکور در زاگرس چین خورده و 5 کیلومتری جنوب شهر پلدختر بین استان های ایلام و لرستان اتفاق افتاده است. هدف از این پژوهش بررسی شاخص های مورفومتری زمین لغزش شامل؛ عرض سطح گسیختگی(AWT IMAGE)، طول توده جابه جا شده(AWT IMAGE)، طول سطح گسیختگی(AWT IMAGE)، عرض توده جابه جا شده(AWT IMAGE)، عمق سطح گسیختگی(AWT IMAGE)، عمق توده جابه جا شده(AWT IMAGE) زمین لغزش مورد مطالعه است. همچنین ضریب تغییر شکل عرضی (AWT IMAGE/AWT IMAGE)، نسبت بین عمق و طول سطح گسیختگی(AWT IMAGE/AWT IMAGE)، ضریب تغییر شکل (AWT IMAGE/AWT IMAGE) و حجم (V) زمین لغزش مورد بررسی قرار می گیرد. برای این کار از نرم افزارGlobal Mapper11، و مدل رقومی ارتفاعی همراه با نقشه های توپوگرافی 50000/1 منطقه استفاده شده است. از نرم افزارهای 10 Surfer وArcGis 9.3 نیز برای تهیه و تولید داده ها و اطلاعات جدید استفاده شده است. بر اساس تجزیه و تحلیل این شاخص ها، AWT IMAGE: برابر با 5/15 کیلومتر،AWT IMAGE: 06/16 کیلومتر،AWT IMAGE: 5/15 کیلومتر، AWT IMAGE: 300 متر، AWT IMAGE : 300 متر،AWT IMAGE/AWT IMAGE: 50/0 ،AWT IMAGE/AWT IMAGE: 67/51 ،AWT IMAGE/AWT IMAGE: 03/26 و حجم 3908200970 مترمکعب می باشد.
ارزیابی و پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه و شبکه عصبی مصنوعی (مطالعه موردی: حوضه آذرشهر چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی حساسیت زمین لغزش مهم ترین گام در تهیه نقشه خطر زمین لغزش است. هدف اصلی از این مطالعه، بررسی و مقایسه نتایج حاصل از دو مدل شبکه عصبی مصنوعی(ANN) و فرآیند تحلیل شبکه ای(ANP) در پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه آذرشهر چای می باشد. برای انجام این تحقیق با بررسی منابع و نظر کارشناسان، فاکتورهای مؤثر در وقوع زمین لغزش (شیب ، جهت شیب ، طبقات ارتفاعی ، لیتولوژی ، کاربری زمین ، فاصله از رودخانه ، فاصله از گسل ، فاصله از جاده) در محیط Arc GISآماده شده و با لایه پراکنش زمین لغزش ها تطابق داده شد و اطلاعات مربوط به زمین لغزش ها در هر یک از لایه های اطلاعاتی به صورت کمی به دست آمد. سپس با استفاده از ابزار Arc GIS و تجزیه وتحلیل های صورت گرفته در هر دو مدل ، اهمیت هرکدام از لغزش های رخ داده بررسی و نقشه های پهنه بندی زمین لغزش تولید شد. ارزیابی نتایج به دست آمده از فرآیند تحلیل شبکه ای و شبکه عصبی مصنوعی با استفاده از ضریب آماری کاپا نشان می دهد که شبکه عصبی مصنوعی با ضریب 74/۰ نسبت به فرآیند تحلیل شبکه ای با ضریب 72/0 از دقت بیشتری در پیش بینی زمین لغزش در حوضه آذرشهر چای برخوردار است. همچنین بر اساس پهنه بندی صورت گرفته با استفاده از مدل فرآیند تحلیل شبکه ای نتایج به دست آمده نشان می دهد که 13/7، 44/28، 13/37، 14/23، 27/3 درصد از مساحت منطقه به ترتیب در کلاس های خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرارگرفته و در مدل شبکه عصبی مصنوعی به ترتیب 49/5، 61/32، 05/32، 22/23، 73/5 درصد از مساحت منطقه در کلاس های خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرارگرفته است.
پهنه بندی حساسیت وقوع زمین لغزش با استفاده از مدل هیبریدی قضیه بیز –ANP (مطالعه موردی: کرانه جنوبی حوضه آبریز اهر چای از روستای نصیرآباد تا سد ستارخان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقشه های حساسیت وقوع زمین لغزش یکی از مهم ترین ابزارهای لازم برای برنامه ریزان و تصمیم گیران محیطی به ویژه در مناطق کوهستانی است. در این پژوهش، پهنه بندی پتانسیل وقوع زمین لغزش در کرانه جنوبی حوضه آبریز اهرچای از روستای نصیرآباد تا سد ستارخان با استفاده از روش تحلیل شبکه ای بر پایه زمین لغزش های رخ داده درگذشته که به وسیله روش شی گرا استخراج و شناسایی گردیده است، و تئوری احتمالات شرطی (قضیه بیز)، موردمطالعه قرارگرفته است. تئوری بیز ، به عنوان مدلی سودمند و آزمایش شده در زمینه های مختلف، همچون مطالعه حرکات توده ای، تحقیقات معدنی و نقشه کشی چشمه های آب زیرزمینی می باشد. جهت وزن دهی به لایه ها در این روش ها، از10 پارامتر شیب زمین (به درجه)، جهت شیب، کاربری زمین، سنگ شناسی، بارش، شاخص تراکم پوشش گیاهی(NDVI)، شاخص طول شیب(LS)، شاخص رطوبت توپوگرافیک (TWI)، شاخص قدرت آبراهه (SPI)، فاصله از گسل و فاصله از آبراهه استفاده شده است. تعداد 70 درصد زمین لغزش ها (25 عدد) برای اجرای مدل و 30 درصد (10 عدد) دیگر برای اعتبارسنجی به کاررفته است. نتایج حاصله از روش مذکور و اعتبار سنجی میدانی مؤید دقت شناسایی 71.11٪ و دقت کلاس بندی 91.4٪ می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده 02/34 درصد از اراضی محدوده موردمطالعه از پتانسیل بسیار بالایی برای وقوع زمین لغزش برخوردار می باشند. همچنین، درصد قابل توجهی از زمین لغزش ها در طبقه با حساسیت زیاد (05/57) قرار دارند. لذا می توان گفت دقت مدل های بکار رفته در پهنه بندی حساسیت وقوع زمین لغزش قابل قبول و خوب است.
تحلیل و ارزیابی آسیب پذیری لغزشی در پهنه های کوهستانی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش نوعی حرکت دامنه ای است که نه تنها ساختارهای انسانی مثل جاده ها، خطوط راه آهن و مناطق مسکونی را تحت تأثیر خود قرار می دهد، بلکه تلفات جانی را هم در پی دارد. در این پژوهش، داده های لغزشی و شیب در حوضه های کوهستانی کلان شهر تهران به منظور تهیه ی نقشه ی پهنه بندی خطر زمین لغزش و بررسی آسیب پذیری مناطق توسعه یافته در پهنه های پرخطر تحلیل شده است. این پهنه بندی با استفاده از تلفیق مدل های تصمیم گیری چند معیاره در سیستم اطلاعات جغرافیایی و استفاده از 8 عامل کمی و کیفی به منزله ی عوامل مؤثر در وقوع حرکات لغزشی منطقه انجام شد. وزن دهی به معیار های مورد نظر از دو روش مدل نسبت فراوانی و مدل تحلیل سلسله مراتبی صورت گرفت. بعد از این مرحله، فازی سازی معیارهای مؤثر در وقوع زمین لغزش های منطقه ی مطالعه، نقشه های پهنه بندی خطر زمین لغزش با عملگرهای جمع فازی، ضرب فازی و گامای فازی با لانداهای 8/0 و 9/0 تهیه گردید. با انطباق نقشه ی نهایی پهنه بندی خطر زمین لغزش حاصل از مدل فوق و نقشه ی مناطق شهری در حوضه های کوهستانی، مناطق شهرسازی شده به پهنه های با خطر بسیار زیاد تا پهنه های با خطر بسیار کم تفکیک شد. نتایج حاصله از تحلیل داده های لغزشی نشان داد که برخی از محدوده های کوهستانی کلان شهر تهران مستعد حرکات لغزشی با خطر متوسط به بالا هستند. مهم ترین راهکار برای کاهش خسارت های ناشی از وقوع زمین لغزش(به جز پایدارسازی مناطق ناپایدار) دوری جستن از این مناطق است
ارزیابی روش های تحلیل شبکه ( ANP ) و رگرسیون لجستیک در بررسی پتانسیل وقوع زمین لغزش در محدوده محور و مخزن سد، مطالعه موردی: سد قلعه چای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی پتانسیل وقوع زمین لغزش در منطقه ای که به دلیل وضعیت جغرافیایی و ساخت وسازهای انسانی مستعد لغزش می باشد ضروری می نماید. سد مخزنی قلعه چای عجب شیر، یکی از این نوع نواحی می باشد. در این مطالعه، جهت بررسی پتانسیل وقوع زمین لغزش، روش های تحلیل شبکه ( ANP ) و رگرسیون لجستیک مورد ارزیابی قرار گرفت . جهت این مطالعه از تصویر TM، 2011 ماهواره لندست استفاده شد. فاکتورهای مؤثر وقوع زمین لغزش ( شیب، جهت دامنه، لیتولوژی، کاربری زمین، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از جاده، طبقات ارتفاعی ) در محیط GIS آماده و سپس با لایه پراکنش زمین لغزش ها قطع داده شده و نقشه های پهنه بندی خطر زمین لغزش در روش های فوق تولید شد. نتایج نشان داد که فرآیند تحلیل شبکه نسبت به روش رگرسیون لجستیک عملکرد بهتری را در بررسی پتانسیل وقوع زمین لغزش در منطقه موردمطالعه دارد همچنین تفسیر ضرایب نشان داد که ، کاربری اراضی، طبقات ارتفاعی، جهت دامنه، نقش مهمی در وقوع زمین لغزش دارند. و با استفاده از نقشه پیش بینی احتمال وقوع زمین لغزش، منطقه به پنج گروه حساسیت تقسیم: بسیار پایین، پایین، متوسط، بالا، بسیار بالا.
ارزیابی عملکرد الگوریتم های آماری لجستیکی و ناپارامتریکی به منظور مدیریت مناطق حساس به حرکات توده ای در حوضه آبریز گویجه بل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی مناطق مستعد حرکات توده ای ازجمله زمین لغزش از طریق مدل سازی خطر با مدل های مناسب و کارا، یکی از اقدامات اساسی در کاهش خسارت احتمالی و مدیریت خطر است. زمین لغزش به عنوان یکی از انواع حرکات توده ای، فرایند پیچیده ای است که تحت تأثیر پارامترهای داخلی و خارجی روی می دهد که شناخت این پارامترها و میزان تأثیرشان در وقوع مخاطرات و استفاده از ابزاری مناسب برای کمی سازی، برنامه ریزان و مدیران را در برنامه ریزی های توسعه و مدیریت بهینه منطقه به ویژه مناطق کوهستانی در مقیاس های منطقه ای و محلی یاری می کند. هدف از مطالعه حاضر بررسی وقوع بالقوه زمین لغزش در حوضه گویجه بل با استفاده از مدل های رگرسیون لجستیک و شبکه عصبی مصنوعی با الگوریتم پرسپترون چند لایه به منظور شناخت مناطق حساس به وقوع پدیده مذکور می باشد. برای مدلسازی از ۹ پارامتر مستقل اعم از لایه بارش، لیتولوژی، پوشش و کاربری اراضی، ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از شبکه زهکشی، فاصله از گسل و فاصله از جاده استفاده گردید. بعد از استانداردسازی فازی هر یک از پارامترها، نه فاکتور به عنوان متغیر مستقل و زمین لغزش های رخ داده نیز به صورت یک لایه باینری و به عنوان متغیر وابسته برای مدل رگرسیون لجستیک؛ همچنین فاکتورهای استاندارد شده به عنوان نرون های ورودی و زمین لغزش های رخ داده به عنوان آموزش دهنده مدل شبکه عصبی مصنوعی با الگوریتم پرسپترون چند لایه معرفی گردید. نتیجه اعتبارسنجی ROC نشان می دهد مساحت زیر منحنی در مدل شبکه عصبی مصنوعی بیشتر از مدل رگرسیون لجستیک بوده است و دقت برابر با ۹۱/۰ را نسبت به رگرسیون لجستیک با دقت ۸۹/۰ نشان می دهد. همچنین ۹ درصد از مساحت منطقه مورد مطالعه در پهنه های خطر زیاد و بسیار زیاد و ۵/۹ درصد جزو پهنه های خطر متوسط می باشد. پهنه های خطر متوسط می توانند با سومدیریت و ساخت و سازهای عوارض انسانی ازجمله جاده تحت تأثیر قرار گرفته و به پهنه های خطر زیاد و بسیار زیاد تبدیل گردند.
کاربرد مدل شبکه عصبی مصنوعی در پهنه بندی خطر زمین لغزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ین لغزش به عنوان یکی از مخاطرات طبیعی در مناطق کوهستانی محسوب می شود که هر ساله منجر به خسارات زیادی می شود. حوضه آبریز دوآب الشتر با داشتن چهره ای کوهستانی و مرتفع و شرایط طبیعی مختلف دارای استعداد بالقوه زمین لغزش است. هدف از این تحقیق پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی در حوضه دوآب الشتر می باشد. بدین منظور ابتدا پزمارامترهای مؤثر در وقوع زمین لغزش استخراج و سپس لایه های مربوطه تهیه شده است. درادامه نقشه پراکنش زمین لغزش های رخ داده شده حوضه تهیه شد. سپس با تلفیق نقشه عوامل مؤثر بر لغزش با نقشه پراک نش زمین لغزش ها، تأثیر هر ی ک از عوامل شیب، جهت شیب، سنگ شناسی، بارش، کاربری اراضی، فاصله از گسل و آبراهه در محیط نرم افزار ArcGIS سنجیده شد. در این پژوهش مدل شبکه عصبی مصنوعی با الگوریتم پس انتشار خطا و تابع فعال سازی سیگموئید به کار گرفته شد. ساختار نهایی شبکه دارای 7 نرون در لایه ورودی، 11 نرون در لایه پنهان و 1 نرون در لایه خروجی گردید. دقت شبکه در مرحله آزمایش 85/93 درصد محاسبه شد. پس از بهینه شدن ساختمان شبکه، کل اطلاعات منطقه در اختیار شبکه قرار گرفت. بر اساس پهنه بندی صورت گرفته با استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی به ترتیب 37/44، 45/7، 93/8، 49/32، 76/6 درصد از مساحت منطقه در کلاس های خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار گرفته است.
ارائه مدل ترکیبی نوین به منظور افزایش دقت تهیه نقشه های حساسیت زمین لغزش با تأکید بر مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) (مطالعه موردی: حوضه دزعلیا، استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش یک مدل ترکیبی نوین به منظور افزایش دقت تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش در حوضه دزعلیا، استان اصفهان که یک منطقه حساس نسبت به زمین لغزش می باشد ارائه شده است. بدین منظور در ابتدا با استفاده از مطالعه ادبیات تحقیق، تفسیر عکس های هوایی و خصوصیات منطقه مطالعاتی ۲۳ فاکتور مؤثر در زمین لغزش شامل فاکتورهای ژئومورفولوژیکی، زمین شناختی، هیدرولوژیکی و محیطی انتخاب گردید، سپس با استفاده از مدل AHP به غربالگری پارامترها پرداخته شد و تعداد ۱۲ پارامتر به منظور اجرای مدل انتخاب گردید. با توجه به این که میزان تأثیر پارامترها در زمین لغزش در بخش های مختلف یک حوضه یکسان نمی باشد به منظور رفع این مشکل از مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی به منظور قطعه بندی حوضه موردمطالعه استفاده گردید و حوضه با استفاده از ۳ پارامتر لیتولوژی، TPI و انحنای سطح به ۲۵ قطعه تقسیم گردید و سپس مدل SVM-FR برای هر یک از قطعه ها اجرا گردید و درنهایت از تلفیق قطعه ها، نقشه نهایی پهنه بندی حساسیت زمین لغزش حاصل گردید. از ۸۴ زمین لغزش موجود در منطقه ۷۰ درصد (۵۹ زمین لغزش) به منظور اجرای مدل و ۳۰ درصد (۲۵ زمین لغزش) به منظور صحت سنجی مورداستفاده قرار گرفت. به منظور بررسی دقت و صحت مدل، به مقایسه مدل با مدل های SVM-FR و FR با استفاده از منحنی ROC پرداخته شد و نتایج نشان داد مدل ترکیبی دارای دقت پیش بینی بالاتری (۸۵۱/۰) نسبت به مدل SVM-FR (۷۴۲/۰) و مدل FR (۷۱۴/۰) می باشد. بر اساس نتایج حاصل از مدل ترکیبی ۵۱/۳۴۵۰ هکتار (۷۴/۲۰ درصد) از منطقه مطالعاتی در رده خطر زیاد و ۹۴/۴۴۱ هکتار (۶۶/۲ درصد) در رده خطر خیلی زیاد قرار دارد. با توجه به تأثیر شگرف مدل GWR در بالا بردن دقت نقشه های حساسیت زمین لغزش، استفاده از آن در پژوهش های مربوط به زمین لغزش توصیه می گردد.
پهنه بندی خطر زمین لغزش از طریق ارزیابی متغیرهای محیطی با استفاده از مدل تحلیل شبکه (مطالعه موردی: شهرستان بیجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرستان بیجار در شمال شرق استان کردستان یکی از مناطق مرتفع و کوهستانی است که از پتانسیل بالایی برای حرکات دامنه ای برخوردار است. اگر این فرایند به صورت علمی مطالعه نگردد یکی از مخاطرات جدی برای توسعه محسوب می گردد و برنامه ریزی را با مشکل مواجه می کند. این پژوهش با هدف شناسایی سهم متغیرهای مختلف بر روی زمین لغزش به عنوان یکی از حرکات دامنه ای و پهنه بندی آن در محدوده شهرستان بیجار صورت گرفت. بدین منظور ابتدا مطالعات کتابخانه ای برای شناسایی معیارهای تأثیرگذار در این فرایند انجام شد. با توجه به پیشینه تحقیق و داده های موجود معیارهای شیب دامنه، جهت شیب، کاربری اراضی، لیتولوژی، تراکم زهکش، فاصله از جاده و ارتفاع برای بررسی این فرایند انتخاب شدند. سپس معیارها باهم مقایسه و وزن آن ها در زمین لغزش تعیین گردید. برای تعیین وزن نهایی معیارها و زیر معیارها، ابرماتریس با استفاده از نرم افزار Super Decision تشکیل داده شد. وزن های نهایی جهت تلفیق، همپوشانی لایه ها، اجرای مدل ساختار شبکه و نقشه پهنه بندی بکار رفت. سپس محدوده مطالعاتی بر اساس مدل موجود( ANP ) به لحاظ خطر زمین لغزش به پنج منطقه خطر تقسیم گردید. نتایج پژوهش نشان داد که 41 درصد از محدوده شهرستان بیجار جزو مناطق دارای قابلیت خطر محسوب می شود. نتایج دقیق تر نشان داد که از بین متغیرهای محیطی مؤثر، فاصله از گسل و ارتفاع، بیشترین و کاربری اراضی کمترین تأثیر را در زمین لغزش در محدوده شهرستان بیجار دارند. نتایج حاصل از صحت سنجی نیز نشان داد که همپوشانی مناسب بین پهنه بندی و نقاط زمین لغزش موجود بوده و بنابراین مدل به کار گرفته شده کارا بوده و نتایج آن در نظام برنامه ریزی و پایداری محیطی منطقه می تواند به کار گرفته شود.
ارزیابی مدل های پیش بینی خطر زمین لغزش در حوضه چم سنگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پهنه بندی زمین لغزش یکی از روش هایی است که می توان به کمک آن مناطق بحرانی را به لحاظ پایداری شیب مشخص کرده و از نقشه های پهنه بندی به دست آمده در برنامه ریزی های توسعه پایدار استفاده کرد. هدف از این مطالعه مقایسه مدل های تهیه نقشه خطر زمین لغزش؛ منطق فازی، ارزش اطلاعاتی و تراکم سطح مورد استفاده در حوضه چم سنگر در 40 کیلومتری جنوب شرق خرم آباد لرستان بوده، به منظور بررسی پایداری دامنه ها در حوضه چم سنگر ابتدا با استفاده از تصاویر گوگل ارث و بازدید های میدانی (ثبت نقاط لغزشی با استفاده از GPS) نقاط لغزشی شناسایی و متعاقب آن نقشه پراکنش زمین لغزش های حوضه تهیه گردیده در این مطالعه، عوامل مرتبط با زمین لغزش مانند شیب، جهت شیب، ارتفاع، زمین شناسی، بارندگی، کاربری اراضی، فاصله از جاده و آبراهه در تجزیه و تحلیل لغزش مورد استفاده قرار گرفت. برای ارزیابی و طبقه بندی نتایج خروجی مدل های مورد استفاده در برآورد خطر لغزش منطقه از شاخص جمع مطلوبیت (QS) استفاده شد ، نتایج بدست آمده نشان داد که مدل تراکم سطح، با مقدار 85/1 QS= روش کار آمدتری نسبت به مدل های ارزش اطلاعاتی با 60/1 QS= و منطق فازی با 554/0 QS=، برای تهیه نقشه خطر لغزش های حوضه چم سنگر دارد. بر اساس پهنه بندی صورت گرفته با استفاده از مدل تراکم سطح به ترتیب 31/36، 78/44، 62/16، 65/1، 63/0 درصد از مساحت منطقه در کلاس های خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار گرفت.
ارزیابی استعداد بروز زمین لغزش های احتمالی در محدوده شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران با توپوگرافی عمدتاً کوهستانی، فعالیت تکنوتیکی و لرزه خیزی زیاد، شرایط متنوع اقلیمی و زمین شناسی عمده شرایط طبیعی را برای طیف وسیعی از لغزش داراست. قرارگرفتن در مقام دوم در بخش صنعت ایران، جمعیتی بالغ بر 1695094 نفر، مجاورت با گسل بزرگ تبریز و روی دادن زمین لغزش های مختلف در شهر تبریز این شهر را تبدیل به یکی از خطر ناک ترین شهرهای ایران در خصوص مخاطرات محیطی بخصوص زمین لغزش می کند. هدف مقاله حاضر؛ ارزیابی استعداد بروز زمین لغزش در محدوده شهر تبریز و تهیه نقشه پتانسیل بروز زمین لغزش در این محدوده است. در این راستا ابتدا زمین لغزش های رخ داده در محدوده مورد مطالعه شناسایی شدند و با استفاده از تحلیل این داده ها در نرم افزار ILWIS معیارها و زیر معیارها شناسایی و طیف بندی شدند. سپس با استفاده از مدل فازی- تاپسیس میزان اهمیت معیارها و زیر معیارها در واحدهای پیکسلی مشخص شد و در نهایت با تلفیق مدل فازی- تاپسیس و تابع همپوشانی در محیط ARC/ GIS نقشه نهایی استخراج شد. نتایج حاکی از آن است که 6 درصد اراضی شهر در پهنه خطر بسیار بالا و بیش از 30 درصد اراضی آن در پهنه های با خطر متوسط به بالا قرار دارند.
بررسی مخاطرات ناشی از زلزله اهر ورزقان در حوضه سرندچای و پیرامون آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زلزله به عنوان مخربترین نیروی طبیعی، لرزش سریع و ناگهانی زمین است که بوسیله شکست و تغییر مکان سنگ های زیر سطح زمین بوجود می آید. بیشتر تلفات جانی و خسارت های مالی به علت اثرات ثانویه زلزله و پس از وقوع آنها بوجود می آیند. وقوع زلزله های مکرر و مخرب در نقاط مختلف کشور واقعیت لرزه خیزی ایران را تائید می کنند. برای مثال، در 21 مرداد 1391 دو زلزله با بزرگی 4/6 و 3/6 ریشتر در شهرستان اهر- ورزقان و هریس استان آذربایجان شرقی رخ دادند که تلفات جانی و خسارت های مالی فراوانی را بدنبال داشت. این پژوهش سعی دارد نقشه لرزه خیزی حوضه سرند چای و پیرامون آن را با استفاده داده های لرزه نگاری دستگاهی موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران ترسیم کند و مخاطرات ناشی از زلزله را براساس بازدیدهای میدانی و استفاده از تصاویر ماهواره ای شناسایی کرده و در محیط Arc/GIS آنها را بصورت نقشه نمایش دهد. در نهایت، خطر وقوع زمین لغزش را در حوضه سرند چای در صورت رخداد زلزله ای با قدرت 4/6 ریشتر پهنه بندی می کند. نتایج پژوهش نشان داد انواع زمین لغزش ها (اعم از سنگ لغزش و سنگ ریزش، لغزش های بلوکی و انتقالی، جریان های واریزه ای)، گسیختگی زمین، روانگرایی و تشکیل فروچاله از مخاطرات ناشی از وقوع زلزله در منطقه می باشند. نقشه پهنه بندی نیز نشان می دهد که در صورت وقوع زلزله ای با قدرت 4/6 ریشتر، 7 درصد مساحت منطقه در پهنه با خطر خیلی زیاد، 35 درصد در پهنه با خطر زیاد، 7 درصد در پهنه با خطر کم از نظر وقوع انواع زمین لغزش ها قرار خواهند داشت.
ارزیابی مخاطرات طبیعی آزادراه خرم آباد- پل زال با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آزادراه خرم آباد- پل زال به عنوان یکی از مهم ترین مسیرهای حمل ونقل جاده ای کشور، با طول ۱۰۴ کیلومتر در استان لرستان واقع شده است. هدف از این تحقیق که از نوع تحقیقات کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی و میدانی می باشد، بررسی مخاطرات طبیعی آزادراه خرم آباد- پل زال با رویکرد پدافند غیرعامل است. در این مطالعه از ابزارهای فیزیکی و مفهومی مانند نقشه های توپوگرافی ۱:۲۵۰۰۰، زمین شناسی ۱:۱۰۰۰۰۰، تصاویر ماهواره ای، GPS، فرم های برداشت اطلاعات میدانی و نرم افزارهایی مانند Arc GIS جهت تحلیل داده ها و نتیجه گیری استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که رخداد خطر زمین لغزش و ریزش های فعال در مسیر مورد مطالعه مهم ترین تهدید برای مسیر و تأسیسات احداث شده در طول مسیر بوده و مهم ترین عامل در رخداد آن ها، ویژگی های سنگ شناسی است. بررسی و اولویت بندی آزادراه ازنظر مخاطرات ذکر شده حاکی از این است که ۵/۴۲ کیلومتر از مسیر در معرض زمین لغزش و ۷/۲۳ کیلومتر در معرض ریزش های خطرناک (فعال) قرار دارند؛ بنابراین مسیر آزادراه ازنظر مخاطرات طبیعی با رویکرد پدافند غیرعامل، دارای وضعیت مطلوبی نیست.
تلفیق روش های تصمیم گیری چندمعیاره با روش رگرسیون لجستیک برای بررسی مناطق حساس به وقوع زمین لغزش در حوضه زیلبیرچای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی مناطق مستعد حرکت های توده ای ازجمله زمین لغزش از راه الگوسازی خطر با الگو های مناسب و کارا، یکی از اقدام های اساسی در کاهش خسارت احتمالی و مدیریت خطر است. هدف مطالعه حاضر، تلفیق روش های تصمیم گیری چندمعیاره با روش آماری رگرسیون لجستیک برای بررسی مناطق حساس به وقوع زمین لغزش در حوضه زیلبیرچای است؛ ازجمله الگو های یادشده، الگوی ترکیب خطی وزن دار (WLC) است که در آن، ابتدا متغیرهای مؤثر در وقوع زمین لغزش به شکل زیر معیارهایی تقسیم بندی می شوند و وزن خاصی به هر کدام از آن ها تعلق می گیرد. برای جلوگیری از نقش سلیقه کارشناسی به عبارتی روش دلفی، زمین لغزش های رخ داده در منطقه مطالعه شده با زیرمعیارهای هر متغیر قطع داده شدند و درصد مساحت وقوع زمین لغزش در هر یک از آن ها ملاک وزن دهی زیرمعیارها قرار گرفت و استانداردسازی فازی بر این اساس انجام شد. در الگوی WLC علاوه بر وزن دهی به زیر معیارها، به خود متغیرها نیز از راه روش فرایند تحلیلی سلسله مراتبی (AHP) وزنی اختصاص داده می شود. در مطالعه حاضر، علاوه بر وزن دهی معمول، وزن دهی از راه روش آماری رگرسیون لجستیک (RL) و ملاک قراردادن وزن های حاصل و نرمال سازی آن ها نیز انجام و مستقیماً در الگوی WLC بر متغیرها اعمال شد. برای الگو سازی از 9 شاخص مستقل اع لایه بارش، لیتولوژی، کاربری اراضی، ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از شبکه زهکشی، فاصله از گسل و فاصله از جاده استفاده شد. نتیجه الگوی WLC-RL نشان دهنده مساحتی حدود 4/7 درصد در پهنه های خطر زیاد و بسیار زیاد با اعتبار سنجی 94/0 و با وزن دهی AHP و به صورت کارشناسی حدود 7/4 درصد با اعتبارسنجی 90/0 در پهنه های یادشده است. 36 درصد مساحت منطقه نیز جزو پهنه های خطر متوسط است که این پهنه های خطر با سو مدیریت و ساخت وسازهای عوارض انسانی ازجمله جاده بدون توجه به ساختار ژئومورفولوژی و لیتولوژی منطقه متأثر شده و به پهنه های خطر زیاد و بسیار زیاد تبدیل می شوند.