بازشناسی اقلیم های فرهنگی ایران: به سوی یک چهارچوب مفهومی و روش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
توجه به تنوع فرهنگ مناطق مختلف در برنامه ریزی منطقه ای ضرورتی است که برنامه ریزان راهبردی در اسناد مختلف بین المللی و ملی بر آن تأکید داشته اند؛ در حالی که به این امر در اسناد مهمی چون «سند ملی آمایش سرزمین» به شایستگی توجه نشده است. به منظور تکمیل سند ذکرشده و جلوگیری از پیامدهایی چون افزایش نابرابری در حوزه فرهنگ و به تبع آن تضعیف هویت یگانه ایرانی، «سند آمایش فرهنگ» در دست تدوین است. مقاله پیش ِ رو برگرفته از پژوهشی است که درراستای تدوین سند ذکرشده و با هدف مفهوم شناسی و بازشناسی اقلیم های فرهنگی ایران انجام یافته است. هدف این مقاله تمهید بنیادهای مفهومی و نیل به چهارچوبی روش شناختی به منظور بازشناسی اقلیم های فرهنگی ایران و دریافت پاسخ این سؤال است که اقلیم های فرهنگی ایران را براساس چه شاخص هایی می توان تعریف کرد، تمایز بخشید و یکپارچگی آن ها در قالب اقلیم فرهنگی واحد ملی را بازنمایی و حفظ کرد. بدین منظور از روش های مطالعه کتابخانه ای و تطبیقی و نظرات طیفی از صاحب نظران علمی و اجرایی بهره گرفته شده و حاصل آن ارائه تعریفی از مفهوم اقلیم فرهنگی براساس ترکیبی از تعاریف سه مفهوم «منطقه فرهنگی رسمی»، «منطقه فرهنگی رسمی ترکیبی» و «منطقه فرهنگی بومی یا ادراکی» است. براساس این پژوهش چهارچوب روشی برای اقلیم بندی فرهنگی در صورتی کارآمد است که در آن هم زمان ابعاد مادی و غیرمادی فرهنگ مدنظر قرار گیرد و دو رویکرد هم زمانی و درزمانی توأمان اتخاذ شود. اقلیم بندی فرهنگی ایران براساس کانونیت مناطق از منظر چهار شاخص تاریخ، علم، مذهب و قومیت روشی کاربردی است که تمامی ویژگی های فوق را دارد.