مطالب مرتبط با کلیدواژه

آمایش فرهنگ


۱.

بازشناسی اقلیم های فرهنگی ایران: به سوی یک چهارچوب مفهومی و روش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۴۰
توجه به تنوع فرهنگ مناطق مختلف در برنامه ریزی منطقه ای ضرورتی است که برنامه ریزان راهبردی در اسناد مختلف بین المللی و ملی بر آن تأکید داشته اند؛ در حالی که به این امر در اسناد مهمی چون «سند ملی آمایش سرزمین» به شایستگی توجه نشده است. به منظور تکمیل سند ذکرشده و جلوگیری از پیامدهایی چون افزایش نابرابری در حوزه فرهنگ و به تبع آن تضعیف هویت یگانه ایرانی، «سند آمایش فرهنگ» در دست تدوین است. مقاله پیش ِ رو برگرفته از پژوهشی است که درراستای تدوین سند ذکرشده و با هدف مفهوم شناسی و بازشناسی اقلیم های فرهنگی ایران انجام یافته است. هدف این مقاله تمهید بنیادهای مفهومی و نیل به چهارچوبی روش شناختی به منظور بازشناسی اقلیم های فرهنگی ایران و دریافت پاسخ این سؤال است که اقلیم های فرهنگی ایران را براساس چه شاخص هایی می توان تعریف کرد، تمایز بخشید و یکپارچگی آن ها در قالب اقلیم فرهنگی واحد ملی را بازنمایی و حفظ کرد. بدین منظور از روش های مطالعه کتابخانه ای و تطبیقی و نظرات طیفی از صاحب نظران علمی و اجرایی بهره گرفته شده و حاصل آن ارائه تعریفی از مفهوم اقلیم فرهنگی براساس ترکیبی از تعاریف سه مفهوم «منطقه فرهنگی رسمی»، «منطقه فرهنگی رسمی ترکیبی» و «منطقه فرهنگی بومی یا ادراکی» است. براساس این پژوهش چهارچوب روشی برای اقلیم بندی فرهنگی در صورتی کارآمد است که در آن هم زمان ابعاد مادی و غیرمادی فرهنگ مدنظر قرار گیرد و دو رویکرد هم زمانی و درزمانی توأمان اتخاذ شود. اقلیم بندی فرهنگی ایران براساس کانونیت مناطق از منظر چهار شاخص تاریخ، علم، مذهب و قومیت روشی کاربردی است که تمامی ویژگی های فوق را دارد.
۲.

درآمدی بر مفهوم شناسی اقلیم فرهنگی با تأکید بر اقلیم بندی فرهنگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۲۸
اقلیم فرهنگی در مطالعات ناحیه شناسی و کشورشناسی از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ چراکه یکی از ضروریات آمایش فرهنگ آگاهی از ویژگی ها و خصیصه های فرهنگی یا به اصطلاح شناخت «اقلیم های فرهنگی» است. ورود به حیطه اقلیم بندی فرهنگی نیازمند تبیین و تفسیر ابعاد و وجوه مختلف مفهوم اقلیم است. چون این مفهوم در چهارچوب آمایش فرهنگ راهگشای برنامه ریزی های کلان ملی و سیاست گذاری های راهبردی قلمداد می شود. این سیاست ها باید متناسب با اقتضائات فرهنگی و ظرفیت های محیطی اقلیم های مختلف ارائه شود تا در چهارچوب رعایت اصول آمایش فرهنگ، هم باعث رشد و شکوفایی بیشتر هر اقلیم گردد و هم زمینه های توسعه و گسترش عدالت فضایی در کشور فراهم آید. این پژوهش درصدد پاسخ به این سؤالات است: مفاهیم و تعاریف اقلیم فرهنگی چیست؟ ضرورت و اهداف اقلیم بندی فرهنگی چیست؟ شاخص ها، مؤلفه ها و روش ها در اقلیم بندی کدام اند؟ پاسخ به این پرسش ها با روش اسنادی و مراجعه به منابع کتابخانه ای حاصل شده است که نتایج آن دستیابی به برخی از مهم ترین عناصر اقلیم فرهنگی ازجمله خلقیات، شخصیت شناسی اقلیم، ظرفیت های تاریخی و جغرافیایی است که در بافتار اجتماعی و فرهنگی و تاریخی شکل می گیرد.