مطالب مرتبط با کلیدواژه

رام اردشیر


۱.

پرتوی بر اهواز کهن از خلال متون ساسانی و اسلامی و حدسی در باب مکان رام اردشیر ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اهواز ساسانی هرمزشهر رام اردشیر هوجستان واجار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۵۱
درباره سرآغازهای شکل گیری شهر اهواز بسیار کم می دانیم. هرچند بنیان شهری در این ناحیه را تا روزگار عیلامیان تخمین می زنند، کهن ترین روایات تاریخی و شواهد باستان شناختی در باب این شهر از روزگار اشکانیان و ساسانیان فراتر نمی رود. آن گونه که از متون دوره ساسانی، چون شهرستان های ایرانشهر ، و انبوه تاریخنامه های دوره اسلامی برمی آید در این زمان شهری به نام هرمزاردشیر توسط اردشیر بابکان یا نوه او هرمزاردشیران در این ناحیه بنا شد. بنا به روایات غالب، این شهر، چون بسیاری از شهرهای ایران پیش از اسلام، ساختاری دوبخشی (مردمی و حکومتی) داشته که بخش مردمی هوجستان واجار و بخش حکومتی هرمزاردشیر نامیده می شده است. با ظهور اسلام شهر حکومتی از بین رفته و شهر مردمی با تعریب با عنوان سوق الاهواز ادامه حیات داده است. اما این روایات خود خالی از ابهام و آشفتگی نیست. در این مقاله سعی شده است با استفاده از روش تحقیق تاریخی نگاهی موشکافانه تر به روایات بنیادگذاری اهواز انداخته شود و با تحلیل و مقایسه این روایات تبیین روشن تری از چند و چون این کهن شهر کمتر شناخته ایرانی به دست داده شود. چنین تبیینی علاوه بر رفع ابهام و آشفتگی روایات می تواند پشتوانه خوبی برای جست وجوهای تاریخی و هویتی و مطالعات میدانی در باب اهواز امروز، به مثابه یکی از مواریث تاریخ شهرسازی ایران، باشد. نتایج این تحقیق بیانگر روایتی نو از شکل گیری اهواز در روزگار ساسانیان است که اندکی با آنچه تاکنون نقل شده تفاوت دارد، اما همزمان هم می تواند جمع مناسب تری میان روایات متفاوت و گاه متناقض نقل شده درباب این شهر به دست دهد و هم فرضیه ای تازه در باب مکان رام اردشیر یا رامش اردشیر، یکی از نخستین شهرهای بنیادشده از سوی اردشیر بابکان، بیافریند. براساس این تحقیق، هرمزاردشیر و هوجستان واجار در واقع نام یک مکان است که همان هسته مردمی شهر اهواز پیش از اسلام بوده و پس از اسلام با نام سوق الاهواز به حیات خود ادامه داده است. در مقابل هسته حکومتی و نخستین اقدام شهرسازی ساسانیان در این ناحیه رام اردشیر یا رامش اردشیر بوده که با ظهور اسلام از بین رفته و آشفتگی متون جغرافیایی و تاریخی دوره اسلامی در ذکر مکان آن احتمالاً از همین حقیقت ناشی شده است.