تحلیل جامعه شناختی نظریه تعلیم و تربیت امیل دورکهایم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۱۸ بهار و تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱
43 - 60
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی آن است تا به تحلیل و بررسی فعالیت های علمی دورکهایم در خصوص اهمیت دخالت دولت در حوزه ی برنامه ریزی های اخلاقی، دانش اجتماعی و جامعه شناسی برای ایجاد انسجام و توازن اجتماعی بپردازد. دورکهایم در فعالیت های علمی اش بیش از پیش در پی آن بود که دولت با دخالت اجتماعی در حوزه ی برنامه ریزی های اخلاقی، دانش اجتماعی و جامعه شناسی را برای ایجاد انسجام و توازن اجتماعی به کار گرفته و پیاده کند. دورکهایم خود را پیشرویی می دانست که با پیروی از قوانین جامعه شناختی پوزیتیویستی به دنبال اصلاح جامعه است. او تصور می کرد که تعهدش به اصلاحات اجتماعی و اخلاقی از طریق بهبود ساختار و محتوای آموزش و پرورش در سمت و سوی خیر جامعه، او را به یک جامعه گرا (سوسیالیست) تبدیل کرده است. اما بر عکس هدف اصلاحی که از آن سخن می گفت به اهداف محافظه کاری سنتی، یعنی وفاق اخلاقی و سلسله مراتب پایدار نزدیکتر بود. به باور او، پیشرفت باید به سمت نظم اجتماعی برود، نه به سوی رهایی افراد انسانی و این را وظیفه ی شیوه های تربیتی نوین می دید. دغدغه ی اصلی دورکهایم، بازسازی انسجام اجتماعی و وفاق اخلاقی در جهان صنعتی مدرن بود.نتایج حاصل از این پژوهش مبین این واقعیت است که امروزه نیازمند مطالعه یی مقایسه یی میان گرایشات جامعه محور و فرد محور و گزینش یک راه کارآمد برای تربیت نسل حاضر باشیم.