ریشه یابی تحول نگرش داریوش شایگان به مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
690 - 665
داریوش شایگان، از روشنفکران برجسته ایرانی و آشنا با میراث سنتی و فرهنگ جامعه ایرانی است و شناخت کمابیش کاملی نیز از مدرنیته و مبانی فلسفی آن دارد؛ ولی آنچه اندیشه های وی را ارزشمند کرده، دگرگونی هایی است که در نگرش او نسبت به مدرنیته روی داده است. شایگان در دوره نخست ارائه اندیشه های خود به شدت مدرنیته ستیز بود و آن را پدیده ای اروپامحور تلقی می کرد که در مرحله نیست انگاری و پوچی قرار گرفته است. وی نگران سیطره مدرنیته بر فرهنگ و معنویت شرقی بود، ولی پس از گذشت چند سال آن را به عنوان فراروایتی برتر به رسمیت شناخت و بر این باور بود که چیرگی مدرنیته بر سایر فرهنگ ها و تمدن ها اجتناب ناپذیر است. در این پژوهش تلاش می شود تا به پرسش مهمی در اندیشه داریوش شایگان درباره تأثیر تغییر رویکرد نیچه ای- هایدگری شایگان به رویکرد کانتی در رویارویی با مدرنیته پاسخ داده شود. در فرضیه اصلی بیان می شود که تغییر بنیادین رویکرد شایگان به مدرنیته ریشه در تحولات در مبانی فکری وی دارد که در آن مدرنیته به صورت یک فراروایت جهانی پذیرفته می شود. با رویکردی تحلیلی-توصیفی، از روش تحلیل مفهومی مهم ترین نوشته های شایگان برای بررسی تأثیر تحولات سیاسی و اجتماعی بر دگرگونی نگرش این اندیشمند به مدرنیته استفاده شد. دلیل انتخاب موضوع اهمیت و تأثیر آثار شایگان در دوره های مختلف فکری وی در میان روشنفکران ایرانی است. شایگان به این باور رسید که نوشکوفایی میراث سنتی شرق در عصر مدرن، نه تنها آن را جایگزین مدرنیته نمی کند، بلکه به چیرگی دوچندان مدرنیته بر سنت های شرقی منجر خواهد شد.