دیالکتیک رخدادی سوژه- هنرمند و هنر در رمان های «هیاهوی زمان» جولین بارنز و «چشمهایش» بزرگ علوی(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر بر آن است تا نشان دهد جولین بارنز و بزرگ علوی در دو اثر منتخب هیاهوی زمان (The Noise of Time) و «چشمهایش» به نقش رهایی بخش هنر در مقام مولد حقیقت توجه ویژه ای دارند. هر دو نویسنده که دغدغه های اجتماعی و سیاسی از درون مایه های اصلی آثارشان است، تقابل سوژه در برابر انقیاد را به تصویر می کشند. فرضیه اصلی این است که در منظر هر دو نویسنده هنر یکی از ابزار مهم مبارزه با استبداد است که در آن سوژه-هنرمند در رابطه دیالکتیکی خود با سلطه حاکم، در وقوع یک گسست به اهمیت رخدادی هنر پی می برد، و تا پایان به آن وفادار می ماند. دیمتری شوستاکوویچ موسیقی دان شهیر روسی، و قهرمان رمان بارنز، در کشمش با قدرت حکومت استالینی، با تمام وجود به یکپارچگی درون خویش با هنرش اهتمام می ورزد، گرچه برخی او را خائن می دانند. استاد ماکان نقاش، قهرمان رمان «چشمهایش»، در کارگاه نقاشی خویش دغدغه مند دردهای رعیت مظلوم در برابر ستم و بی عدالتی، سرانجام در تبعید با زندگی مبارزاتی خود وداع می گوید. این تحقیق که پژوهشی تطبیقی و مقابله ای است، در چارچوب نظری، رویکردی میان رشته ای با تمرکز برخوانش پسامارکسیستی به کار گرفته است و از آرای کلیدی آلن بدیو همچون نظریه ارکان (Conditions)، هنر مولد (Art as Truth generator)، دیالکتیک (Dialectics)، گسست (Rupture) سوژه و سوژه شدگی (Subjectivisation)، وفاداری (Fidelity)، و مهم تر از همه رخداد (Event) استفاده کرده است.