ابر پارادایم درون گرا، عامل جهت مندی معرفت در معماری اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
امروزه بررسی معرفت شناسی پارادایم ها در حوزه معماری، فارغ از ارتباط آن با انسان و هستی، سبب تحقق نیافتن آثار اسلامی در جامعه شده است. اصالت دهی به یکی از سه رکن هستی (خدا، عالم و طبیعت) عامل جهت مندی در معرفت شناسی پارادایم هاست. پژوهش حاضر با معرفی این جهت مندی، به عنوان «ابرپارادایم»، همواره در تلاش است تا نقش آن را در شکل گیری معماری اسلامی شفاف نماید؛ به طوری که ابرپارادایم به عنوان کنترل گری فطری در نفس معمار می تواند سیر حقیقت را میان مؤلفه های شناختی در اثر کنترل نماید تا مسیر رسیدن به حقیقت را فراهم سازد؛ همچنین، این پژوهش با روش گراندتئوری (داده بنیاد) همواره در تلاش است تا با بررسی مؤلفه فطرت و عقل به عنوان وجه ممیزه انسان در حوزه آگاهی، نوع ابرپارادایم حاکم بر معرفت را بیابد و با کدگذاری محوری همواره به این مهم دست یافته است: جهتی که درنتیجه انسان شناسی و هستی شناسی به دست می آید، تحت عنوان ابرپارادایم می تواند بر معرفت معمار تأثیرگذار باشد و جهت فعل آن را تنظیم نماید؛ بر این اساس، دو نوع ابرپارادایم درون گرا (توحیدی) و برون گرا (غیرتوحیدی) معرفی می شوند.