معرفی مصادیقِ جزئی تحریف حذفیِ وحی و تأثیر آنها بر تأویلات قرآنی
منبع:
پژوهشنامه تأویلات قرآنی دوره ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
167 - 193
دو رویکرد، می تواند پیرامونِ تحریفِ کتبِ آسمانی همانند قرآن کریم، اتخاذ کرد. یکی اینکه به دلایل عقلی، معتقد شویم که قرآن کریم، قابل تحریف نبوده و نمی باشد. بنابراین، خود را مبرای از منازعات تاریخی و نگارشی پیرامون تحریف نماییم. دوم آن که، صرف نظر از اینکه آیا می توان دلایلی عقلی برای عدم تحریف کتب آسمانی، تبیین نمود یا خیر، با روشی «تاریخی» یا «تاریخمند» به بررسی همه جانبه و جزئی موضوع «تحریفِ کتبِ آسمانی» بپردازیم. در این صورت، می توان با توجه به مراحل مختلفی که برای تحریف کلام الهی متصوّر است، مرحله ای را نیز برای «تحریفِ مصحف» در نظر گرفت؛ و این تحریف را شامل دو بخش «لفظی» و «غیرلفظی» تعریف نمود، و حالاتی را برای آن برشمرد. یکی از این حالات، «مصادیقِ جزئی انحرافِ حذفیِ وحی» است. بنابراین لازم است بررسی شود که، مصادیقِ جزئی انواعِ انحرافِ حذفیِ وحی در جمع آوری و انتقالِ الفاظِ مصحف تاکنون، کدامند؟ این مصادیق جزئی، چگونه تبیین و توصیف می شوند؟ پژوهش حاضر با روش تحقیق کتابخانه ای و وصف و تحلیل آنها، در صدد معرفی و تبیین این مصادیق جزئی در تحریف لفظی قرآن است؛ و در نهایت مشخص شد که توجه و دقت در انواع این مصادیق جزئی، همانند: «تحریف لفظی در بخشی از آیه، کلمه یا چند حرف، اعراب و نقطه»، می تواند بر تأملات و استدلال های مباحث علوم قرآنی، بسیار مؤثر باشد؛ به گونه ای که برخی موارد تأویلات قرآنی را متغیر یا مبهم سازد.