۴.
رولز با انتشار کتاب «نظریه ای درباره عدالت» به عنوان یکی از مهمترین فلاسفه سیاسی قرن بیستم مطرح شد.او در این کتاب دو اصل بنیادین را به عنوان اصول عدالت برای همه اجتماعات بشری و با وجود تنوع اخلاقی آنها ارائه کرد. رولز در واقع عدالت را معطوف به آزادی تعریف می کند و بر مبنای آزادی به دفاع از عدالت می پردازد و رویکردی لیبرال به عدالت دارد. لیبرال ها و هم ضد لیبرال ها این نظریه را نقد کرده اند .از میان لیبرال ها روبرت نوزیک معتقد است که نظریه عدالت رولز مستلزم دخالت مستمر در امور مربوط به فرد و نقض مداوم آزادی های فردی است. اجتماع گرایان نیز مهترین منتقدان ضدلیبرال نظریه عدالت هستند که معتقدند این نظریه نه تلقی درستی از اجتماع ارائه می دهد و نه برداشت صحیحی از فرد. لیبرالیسم رولزی، جامعه را فقط یک مخاطره و ریسک مشترک برای نیل به مزایای فردی می داند و فرد را نیز به صورت منتزع از پیوندهای اجتماعی تلقی می کند. درحالیکه این غایات و اهداف و مشارکت فرد در اجتماعات مختلف است که هویت و موقعیت او را مشخص می کند و خصلت های اخلاقی خاصی را به زندگی و حیات فرد، اعطا می کند.