مطالب مرتبط با کلیدواژه

تپه سیلک


۱.

نمادهای انسانی و حیوانی موجود در سفالینه های مکشوفه در سه منطقه تل باکون فارس، تپه سیلک کاشان و تپه گیان نهاوند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران باستان تپه سیلک تپه گیان تل باکون سفال نماد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۹ تعداد دانلود : ۲۵۶
با توجه به خلل نسبی علمی- تحقیقاتی در زمینه شناخت و بررسی نمادهای به کار رفته روی سفالینه های مناطق باستانی و تاریخی تمدن ایران و برای یافتن پاسخ این سؤال که نمادهای به کار رفته در سفالینه های مناطق مختلف در دورهای تاریخی از نظر ترسیم و مفهوم بکارگیری آنها روی ظروف دارای چه وجوه مشترکی هستند، این پژوهش انجام گرفته است. آنچه به عنوان هدف در این مقاله دنبال میشود، بررسی تصویری و مفهومی نمادهای انسانی و حیوانی موجود در سفالینه های مکشوفه در سه منطقه تل باکون فارس، تپهسیلک کاشان و تپه گیان نهاوند با رویکردی تطبیقی است. روش تحقیق در پژوهش حاضر، تحلیلی- توصیفی است. اطلاعات آن نیز با انجام تحقیقات میدانی و مطالعات کتابخانهای جمعآوری شده است. حاصل این پژوهش، بازنمایی تحلیلی وجوه اشتراک و افتراق نمادهای مشترک در این سه منطقه است که نشان میدهد از نظر ترسیمی نمادهای موجود در سفالینه های تل باکون بسیار پیچیده، متنوع و ماهرانه و نمادهای موجود بر سفالینه های تپه سیلک مسبک و نزدیک به طبیعت ترسیم شدهاند. همچنین نمادهای سفالینه های تپه گیان حدفاصل نمادهای سیلک و باکون هستند و از نظر مفهوم بکارگیری، بیشتر نمادها ریشه در فرهنگ و تمدن مردمان این مرز و بوم دارند. بطور کلی نمادهای به کار رفته در سفالینه های تل باکون فارس و تپه های سیلک کاشان و گیان نهاوند با وجود فواصل جغرافیایی این سه منطقه، از نظر ترسیم و مفهوم بکارگیریشان روی ظروف دارای اشتراکات فراوانی هستند.
۲.

باستان شناسی هزاره پنجم پیش از میلاد فلات مرکزی و چالش های پیش رو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: باستان شناسی تاریخی- فرهنگی سفال آلویی فلات مرکزی هزاره پنجم پ.م تپه قبرستان تپه سیلک تپه چشمه علی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۱۲۲
مطالعات باستان شناسی در دهه ۱۳۵۰ شمسی در دشت قزوین، با کاوش در سه محوطه مهم زاغه، قبرستان و سگزآباد وارد مرحله نوینی شد که همگان به نتایج این اقدام شادروان دکتر عزت الله نگهبان به صورت مبسوط اشاره داشته اند. این کاوش ها به رغم نتایج درخشان از دو ضعف عمده برخوردار بودند که یکی از مهمترین نقیصه ها فقدان گاهنگاری درست محوطه های مورد اشاره است. همین امر موجب شد تا برخی از کاوشگران این محوطه ها در تبیین جابجایی استقرارها دچار برداشت های عامیانه از تحولات فرهنگی شوند که من آن را باستان شناسی شبه تاریخی فرهنگی نام می نهم. استفاده از واژه باستان شناسی شبه تاریخی فرهنگی بدین منظور بوده که این رهیافت ها شباهت ظاهری با مکتب تاریخی-فرهنگی دارند؛ اما مشرب باستان شناسی تاریخی فرهنگی خود دارای ساختار و چهارچوب مشخصی است که افرادی همانند دکتر مجیدزاده در طرح بیان و نظریاتشان از همان اندک بضاعت باستان شناسی تاریخی فرهنگی نیز بهره نجسته اند. نکته دوم که ذکر آن خالی از فایده نیست، فقر نظریه پردازی در مکتب تاریخی-فرهنگی است که موجب شد این نوع از باستان شناسی فاقد هرگونه درکی جامع از چگونگی تطور فرهنگی جوامع انسانی فلات مرکزی ایران باشد. به همین دلیل وقتی به یک گونه سفالی همانند سفال آلویی در یک بستر فرهنگی جدیدتر بر خوردند، تصور کردند که قومی تازه وارد به فلات حمله نموده و با به بار آوردن ویرانی ها باعث جابجایی عظیم استقرارها شده است. جنگ و به کارگیری قوه قهریه علیه ساکنان بومی، نه تنها آن ها را از محل های مسکونی شان فراری داده، بلکه آن ها را مجبور کرده ضمن فراموش نمودن سنن و آداب و رسومشان، حتی در استفاده از اسباب روزمره زندگی، سفالی را استفاده کنند که باب میل مهاجمان بوده است. مقاله حاضر از دو منظر نگرش و نگاه سطحی این رویکرد شبه باستان شناختی را مورد نقد و ارزیابی قرار می دهد و سعی دارد تصویر درست و علمی از باستان شناسی هزاره پنجم پ.م شمال فلات مرکزی ارائه دهد.