تبیین شکل گیری و علل جنبش های برازبنده، سنباد، اسحاق ترک، استادسیس، المقنع و بابک خرمدین (با تأکید بر نظریه محرومیت نسبی تد رابرت گر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبش های اجتماعی بحثی اساسی در نظریه های انقلاب هستند که به واسطه اهمیت نظریه های مختلف کوشیده اند آن ها را توضیح دهند. یکی از مهم ترین این نظریه ها نظریه محرومیت نسبی است. لشکر بنی عباس با شعارهای برابری خواهانه سطح انتظارات ارزشی طبقات اجتماعی را بالا برد، این در حالی بود که سطح توانایی ارزشی مردم تغییر چندانی پیدا نکرد و مردم دچار سرخوردگی و محرومیت نسبی شدند. متغیر های مهمی ازجمله ارزش های اقتصادی، دینی، منزلتی و مشارکتی موجب گسترش حجم این جنبش ها شد. حجم جنبش ها نیز بر کنترل نیروی اجبار توسط حکومت و مخالفان تأثیر گذاشت و سرانجام جنبش ها را رقم زد. مقاله حاضر می کوشد با تمرکز بر نحوه شکل گیری و علل جنبش های برازبنده، سنباد، اسحاق ترک، استادسیس، المقنع و بابک خرمدین و با بهره گیری از روش تحلیل تاریخی و جامعه شناسی و بررسی محتوای آثار تاریخی و جامعه شناسی، در پرتو نظریه محرومیت نسبی، به بررسی شکل گیری و علل این جنبش ها بپردازد.