مطالب مرتبط با کلیدواژه

عقل بسیط


۱.

عقل بسیط انسانی در نگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل بسیط عقل فعال عقل مستفاد وحدت بساطت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۸ تعداد دانلود : ۲۷۰
در این نوشتار با بررسی معانی «عقل بسیط» در نگاه ملاصدرا، معنای خاص آن در رابطه با نفس انسانی آشکار میگردد. وحدت و بساطت از جمله ویژگیهای عقل بسیط انسانی نزد ملاصدرا است و حصول اجمالی صور معقول نزد عقل بسیط، وصف خاصی است که آن را از سایر مراتب ادراکی متمایز میسازد. عقل بسیط انسانی، عنوانیست که برای مرتبه «عقل مستفاد» وضع شده است تا اولاً ویژگیهای خاص این مرتبه یعنی بساطت و وحدت را روشن سازد، ثانیاً هماهنگی وجودی عقل مستفاد با «عقل فعال» را که مبدا افاضه صور معقول است و عقل مستفاد با آن اتحاد پیدا میکند، برجسته سازد. ملاصدرا از اصطلاح عقل بسیط در تبیین فرآیند نزول وحی نیز استفاده میکند و نزول قرآن را حاصل اتحاد عقل بسیط نفس انسانی با عقل فعال یا «روح القدس» میداند. با این اتحاد، «قلم الهی» یا همان عقل فعال، صور معقول را در لوح نفس ناطقه نبی نقش میکند.
۲.

روایی برهان قیام صدوری ادراکات بر اتحاد عاقل به معقول در دیدگاه حکیم سبزواری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اتحاد عاقل به معقول عقل بسیط قیام صدوری ادراکات به نفس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۲۳۸
نظریه پردازی در مباحث معرفت شناختی و کاوش درباره ادراکات نفس انسانی، در حکمت الهی سهم عمده ای را به خود اختصاص داده است. اوج نظریه پردازی در حکمت متعالیه در این راستا، به اثبات برهانی آموزه اتحاد عاقل به معقول منتهی گشته است. مضاف بر تبیین جداگانه این آموزه، در آینه اقامه براهین آن هم می توان منظور قائلان را مشاهده کرد. حکیم سبزواری با آگاهی ژرف از مبادی هستی شناختی و مبانی نفس شناختی و سایر عناصر دخیل در تثبیت این آموزه، به اقامه براهین فشرده و متعدد پرداخته است. یکی از این براهین از طریق خلاقیت نفس نسبت به ادراکات و قیام صدوری آنها به نفس است. وی با فربه دیدن عناصر تثبیت گر مطلوب در آثار صدرالمتألهین، کافی دیده برهان را به اختصار ارایه کند و شرح مختصری راجع به آن با جملات فشرده تر بیان کند. این ایجاز عامل مهم انحراف برخی در فهم مقصود و گام نهادن به میدان معارضه گشته است. بیان برهان و عناصر آن، و بیان گزاره هایی که در نقش پشتوانه مستقیم آن است، روایی و استواری این برهان را آشکار ساخته و تعرض را به مصدر آن احاله می کند، نیز شبهه ابطال آموزه اتحاد عاقل به معقول را از طریق عدم وجود دلیل بر آن می زداید.