تبیین سیاست های عمودی - گزینشی در سیاست گذاری بخش صادرات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
تجربه کشورهای موفق صنعتی و تازه صنعتی نشان می دهد که برای صنعتی شدن باید پله های نردبان مزیت نسبی به سرعت طی شود؛ یعنی هر کشور، در وهله نخست، از صادرکننده کالاهای اولیه و وابسته به منابع طبیعی به صادرکننده کالاهای وابسته به نیروی کارِ با دانش بالا تغییر وضعیت یابد. سپس به صادرکننده کالاهای فناوری محور و درنهایت به صادرکننده کالاهای دانش محور مبدل شود. ایران، با توجه به پتانسیل فراوانی که در نیروی انسانیِ با مهارت زیاد دارد، سهم چندان زیادی در صادرات کالاهای با فناوری بالا و دانش محور ندارد؛ به عبارتی در پله های پایینی مزیت نسبی قرار گرفته است. لذا حضور ایران در عرصه صنایعِ با فناوری بالا نیازمند برنامه ریزی مناسب و اتخاذ سیاست های حمایتی متناسب با آن و در یک کلمه نیازمند سیاست گذاری عمودی - گزینشی با توجه به افق های زمانی مختلف است. بر اساس بررسی های صورت گرفته در این مقاله درباره وضعیت ایران از منظر شاخص مزیت نسبی آشکارشده، ایران در مرحله گذار از پله اول (صادرات محصولات خام) به پله دوم (صادرات محصولات با فناوری پایین) مزیت نسبی است. البته نه تنها این مرحله گذار تقویت نشده، بلکه سهم کالاهای پله اول به نسبت صادرات کالاهای پله دوم درحال افزایش است. بنابر این بررسی، این نتیجه مهم به دست می آید که در ایران نباید کورکورانه به دنبال سیاست گذاری عمودی در صنایع با فناوری بالا بود، بلکه، با توجه به جایگاه ایران در پله های مزیت نسبی، سیاست گذاران باید بر ارتقای ایران از پله اول به پله دوم و استقرار مستحکم در این پله تمرکز داشته باشند. این نکته توجه به پله های بعدی مزیت نسبی را نفی نمی کند و سیاست گذاری عمودی و افقی برای دستیابی به صنایع با فناوری بالا را الزامی می داند. در این مقاله، با توجه به جایگاه ایران در پله های مزیت نسبی، چارچوبی کلان برای سیاست گذاری پویای صنعتی ارائه می شود که ضمن توجه به افق کوتاه مدت و سیاست های لازم در آن، برای جلوگیری از روند عقب برنده موجود از پله دوم به پله اول مزیت نسبی، سیاست گذاری میان مدت برای تقویت جایگاه ایران در پله دوم مزیت نسبی و سیاست گذاری بلندمدت برای ارتقا در پله های مزیت نسبی نیز مدنظر قرار می گیرد. در تمامی این افق های زمانی، سیاست گذاری مبتنی بر سیاست گذاری عمودی و افقی است، به گونه ای که سهم سیاست گذاری عمودی در افق های کوتاه مدت و میان مدت بیشتر است و سیاست های افقی غالباً برای دوره بلندمدت به کار می رود.