مطالب مرتبط با کلیدواژه

سحرخلیفه


۱.

نقد رمان «لم نعد جواری لکم » سحر خلیفه بر اساس نظریه ی سیمون دو بوآر

کلیدواژه‌ها: سحرخلیفه ادبیات عرب سیمون دوبوآر. نقد رمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۷ تعداد دانلود : ۲۶۶
نقد زن محور)فمینیستی( یکی از شاخ ههای نقد ادبی است که به بررسی رابط هی متن ادبی با اندیش هها و دیدگا ههای فمینیستی م یپردازد و نشان م یدهد که تصویر ارائه شده از زنان تا چه حد به تصویر واقعی آنان نزدیک است .سحرخلیفه نویسند هی معاصر فلسطینی در رمان «لم نعد جواری لکم » دیدگا ههای فمنیستی خویش را منعکس نموده و از نظری هی نظری هپردازان فمنیسم تأثیر پذیرفته است. اوج این تأثیرپذیری را در نظری هی فمنیستی- اگزیستانسالیستی سیمو ندوبوآر ناقد و نظری هپرداز فرانسوی مشاهده م یکنیم. سحر خلیفه در این رمان با تأثیرپذیری از عقاید فمنیستی بوآر در خصوص فرهنگ جوامع و ظلم آن نسبت به زنان به بررسی شخصی تهای رمانش پرداخته است؛ لذا در این جستار به شیوه ی توصیفی- تحلیلی با تکیه به نظری هی فمنیستی- اگزیستانسیالیستی بوآر به ارائ هی نقدی زنانه محور از این رمان م یپرداخته شد. دستاورد پژوهش بیانگر آن است که نویسنده، زنان رمانش را گاه زنانی منفعل، مقهور، تسلیم، احساسی، ترسو و سن تگرا به تصویر کشیده و گاه تحت تأثیر عقاید آزاد یخواهان هی بوآر آنان را به سن تشکنی و هنجارگریزی سوق داده است.
۲.

بررسی تطبیقی سیمای زن در آثار «فریبا وفی» و «سحرخلیفه» نمونه ی موردی: رمان های «پرنده ی من» و «لم نعد جواری لکم»

کلیدواژه‌ها: فریبا وفی ادبیات عرب سحرخلیفه پرنده ی من لم نعد جواری لکم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴ تعداد دانلود : ۳۵۰
پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه های فمنیستی فریبا وفی و سحرخلیفه و بررسی سیمای زن در آثار این دو نویسنده انجام شده است. پرداختن به مسائل زنان و ترسیم چهره ای حقیقی از آنان در ادبیات در تمامی دوران تاریخی رواج داشته است، اما باظهور جریان انحصارگرای فمنیسم در قرن بیستم پرداختن به این مسأله پررنگ تر از گذشته شد و نویسندگان بیشتری درونمایه ی آثارشان را به مسأله ی زنان اختصاص دادند. «فریبا وفی» نویسنده ی ایرانی و «سحرخلیفه» نویسنده ی فلسطینی از جمله ادیبانی هستند که در رمان هایشان به بیان احساسات زنان و مسائل و مشکلات آنان پرداختند و اندیشه های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی خود را منعکس نمودند. این جستار بر آن است که به روش توصیفی-تحلیلی و با تأکید بر مکتب نقد فمنیستی انگلیسی-آمریکایی، وجوهی از سیمای زن را در رمان «پرنده ی من» نوشته ی فریبا وفی و رمان «لم نعد جواری لکم» نوشته ی سحرخلیفه بررسی نماید. یافته های این پژوهش نشان از آن دارد که این دو ادیب نگاهی خوش بینانه به زن داشته اند و چهره ای ناخوشایند از مردان ترسیم نموده اند، نتایج تحقیق بیانگر این است که زنان هر دو اثر، دیگر زنانی متواضع و مطیع نیستند؛ بلکه زنانی تابوشکن هستند که در مقابل سنت های جامعه ی مردسالار ایستادگی می کنند و حقوق طبیعی خویش را خواستارند.