نقد و بررسی آنارشیسم روش شناختی فایرابند در نظریه برضد روش: طرح نظریه آنارشیستی معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال بیستم مرداد ۱۳۹۹ شماره ۵ (پیاپی ۸۱)
363-386
سیطره بی چون چرای اثبات گرایی بر فلسفه علم در سال های نخستین قرن بیستم با توجه به موج نقد آن توسط برخی از فیلسوفان علم در نیمه دوم این قرن دچار بحران و فروپاشی شد. دیدگاه های فیلسوفان علمی نظیر پوپر، کوهن و لاکاتوش زمینه را برای پیدایش نقدهای رادیکال تر به جریان کلاسیک فلسفه علم فراهم کرد. فایرابند در همین مسیر تلاش کرد در کتاب «برضد روش: طرح نظریه آنارشیستی معرفت» نوعی آنارشیسم روش شناختی را جایگزین رویکردهای قبلی کند. به زعم او هیچ روش معقولی برای اخذ و طرد نظریه ها وجود ندارد. وی در این کتاب نشان می دهد که تلاش برای یافتن قواعدی برای بازسازی منطقی فرایند پیشرفت علم و اثبات و ابطال نظریه ها کار بیهوده ای است.در این پژوهش سعی شده ضمن نقد و بررسی کتاب مذکور از بعد شکلی و محتوایی برخی از دیدگاه های اصلی نویسنده آن مورد ارزیابی قرار گیرد. هدف از این کار نشان دادن میزان اعتبار ادعاهای رادیکال نویسنده در فلسفه علم و سنجش نقاط قوت و ضعف آن می باشد. روش به کار گرفته شده در نقد و بررسی این اثر توصیفی – تحلیلی می باشد و بررسی آن نشان می دهد که دیدگاه های فایرابند با آنکه در عرصه فلسفه علم به عنوان یک رویکرد انتقادی جدید از اهمیت و جایگاه ممتازی دارد اما دچار تعارضات حل نشده ای است که نویسند به آن بی توجه بوده است و به نظر می رسد کسانی که از دیدگا ه های وی در فلسفه علم تبعیت می کنند باید برای حل آن تلاش های نظری بیشتری انجام دهند.