اسطوره پیرایی در تلمیحات نوغزل های بهبهانی، نیستانی، بهمنی و منزوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۰۶
45-71
حوزه های تخصصی:
انسان مدرن نه اسطوره ها را در هیئت ظاهری شان می پذیرد و نه می تواند به کلی ترک کند و از آن ها رهایی یابد. گروهی از شاعران امروز، به ویژه نوغزل سرایان، از تلمیحات اسطوره ای به عنوان سرمایه و پشتوانه ای معرفتی و عرصه و فضایی خیال انگیز و رازآمیز، بسیار استفاده می کنند. مسئله اصلی این جستار، آن است که نوغزل سرایان، ازجمله بهبهانی، نیستانی، بهمنی و منزوی با اسطوره ها و تلمیحات اسطوره ای چگونه رفتار می کنند تا هم آن ها را پذیرفتنی و روزآمد کنند و هم از آن ها چونان خمیرمایه ای برای طرح و بیان مافی الضمیر خود، سود برند؟ مفروض مقاله این است که شاعران یاد شده رویکردی دوگانه به تلمیح و اساطیر تلمیحی دارند: گاه در تلمیحات، تغییر چندان مهمی اعمال نمی کنند؛ اما گاه به تغییر در عناصر ساختاری و بنیادین اسطوره ها و تلمیحات اسطوره ای، تلفیق و یا کم و زیاد کردن بخش هایی از آن ها به روش های گوناگون که فی الجمله در این مقاله آن را «اسطوره پیرایی» خوانده ایم، روی می آورند. نتایج نشان می دهد که در تلمیحات بازتاب یافته در نوغزل های این چهار شاعر، اسطوره پیرایی به شیوه هایی چون «وارونه سازی عناصر اصلی اساطیر»، «جابه جایی اولویت تقابل های دوگانه در آن ها»، «تقویت ابعاد و عناصر کم اهمیت تر اساطیر»، «تغییر طرح اسطوره»، «تهی شدن عناصر اسطوره ای از ماهیت خویش» و «ناکارآمد دانستن برخی از اسطوره ها در شرایط امروزی» رخ داده است .