مطالب مرتبط با کلیدواژه

روان تحلیلگری


۱.

تداعی آزاد در روان تحلیلگری و حکم تکلیفی بازگویی گناه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: روان تحلیلگری تداعی آزاد بازگویی گناه اذلال نفس اشاعه فحشا اعانه بر اثم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۴ تعداد دانلود : ۶۷۹
روان تحلیلگری یکی از رویکردهای مطرح در روان درمانی است. از عناصر مهم درمان در این رویکرد، تداعی آزاد بیمار است. در این روش، فرد با واگویی هر آن چه از ذهنش می گذرد، زمینه را برای شناخت بخش های ناخودآگاه و به دنبال آن درمان فراهم می کند. در این فرآیند، گاه فرد رفتارهای مجرمانه یا معصیت کارانه خود را نیز بازمی گوید. پرسش این جاست که آیا تداعی آزاد با حکم فقهی بازگویی گناه سازگارست؟ به منظور پاسخ به این پرسش، در گام نخست، مبنا و محدوده حکم بازگویی گناه بر اساس منابع فقه شیعه تبیین شده و سپس کیفیت تطبیق این حکم در فرآیند روان تحلیلگری بررسی شده است. بررسی های فقهی بیانگر آن است که عنوان بازگویی گناه به صورت جداگانه مورد تحریم شرعی قرار نگرفته است. تنها در صورتی که این عمل مصداق  یکی از عناوین اذلال نفس، اشاعه فحشا یا اعانه بر اثم قرار گیرد، حرام خواهد بود. نتیجه آنکه بازگویی گناه در جلسات روان تحلیلگری مصداق هیچ یک از سه عنوان یادشده نبوده، از این رو، فاقد حرمت به حکم اولی است. به علاوه در شرایطی که بدون انجام روان تحلیلگری ادامه زندگی برای بیمار موجب ضرر یا حرج باشد، ورود در این فرآیند و بازگویی رفتارهای مجرمانه و معصیت کارانه نزد روان تحلیلگر به موجب حکم ثانوی جایز خواهد بود.
۲.

مروری بر مبانی فلسفی رویکردهای روان درمانی در قیاس با مبانی حکمت متعالیه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۷۶۹ تعداد دانلود : ۳۲۲
هدف نخست این پژوهش بررسی نقش فلسفه در شکل گیری رویکردهای روان درمانی است. بدین منظور در نگاهی کلی، نسبت میان فلسفه غرب و رویکردهای روان تحلیلگری فروید و پیروانش، رفتاردرمانی و موج دوم آن شامل رفتاردرمانی منطقی هیجانی و شناخت درمانی، گشتالت درمانی و درمان مراجع محوری بررسی شده است. در بخش دوم، پس از ارائه مبانی فلسفی هر یک از رویکردهای ذکرشده، میان مبانی فلسفی به کارگرفته شده در رویکردهای روان درمانی و مبانی حکمت متعالیه ملاصدرا در سه بخش انسان شناسی، هستی شناسی و معرفت شناسی قیاس صورت گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش در بخش اول نشان می دهد که هر کدام از این رویکردها صاحب ریشه هایی در فلسفه غربی هستند. نتایج حاصل از بخش دوم پژوهش نشان می دهد که در زمینه جایگاه پروردگار درهستی، تعریف حدود علم روان شناسی، حقیقت وجود انسان، اراده انسان، هدف حیات انسان و نقش عالم ماده در حیات انسان تمایزات قابل توجهی بین مبانی فلسفی رویکردهای ذکر شده با مبانی حکمت متعالیه وجود دارد. روش تحقیق در بخش ابتدایی از نوع کتابخانه ای و در بخش دوم تحلیلی قیاسی و از نوع قیاس نظری است.