مطالب مرتبط با کلیدواژه

ساحت های نفس


۱.

جایگاه محبت در ساحت های نفس و تأثیر آن بر عملکرد انسان در سیر کمالی از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محبت نفس ساحت های نفس ساحت عاطفی کمال حقیقی علامه طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۹ تعداد دانلود : ۳۹۷
بعد نفسانی وجود انسان از سه ساحت معرفتی، عاطفی و ارادی تشکیل شده است. محبّت یکی از مهم ترین و شاخص ترین مؤلفه های ساحت عاطفی نفس محسوب می شود. این مقاله به تبیین جایگاه محبّت در ساحت های نفس و تحلیل ساز و کار تأثیر آن بر عملکرد انسان، به خصوص در رسیدن به کمال نهایی از دیدگاه علامه طباطبایی می پردازد. علامه به تأثیر نیازها و احساس های انسان بر ساحت معرفتی وی التفاتی ویژه دارد و این خود، موجب تمایز تحلیل ایشان در تأثیر عنصر محبت بر صدور نهایی فعل می شود. از دید وی، محبّت، حقیقتی وجودی و میلی تعلقی به کمال است که میان همه موجودات جاری است؛ اما صورت کامل محبّت در انسان ظهور و نمود پیدا کرده است. از آنجا که امور مختلفی متعلّق حبّ انسان قرار می گیرند، محبّت انواع مختلف مثبت و منفی، و خیالی، وهمی و عقلانی پیدا می کند؛ در صورتی که متعلّق محبّت امری روحانی و کامل باشد، نوع محبّت انسان مثبت خواهد بود. این محبّت به مثابه استاد راه، انسان را به کمال حقیقی اش رهنمون می سازد. محبت با یکسویه کردن حرکت کمالی دیگر ساحات وجودی انسان، آنها را به سوی هدف حقیقی واحدی سوق می دهد و ضمن شکوفایی استعدادها، بین قوا اتحاد ایجاد می کند. از سوی دیگر، به یاری عقل، فرد را به انتخاب هدف متعالی و استاد راه کامل رهنمون می سازد تا با برقرارسازی علقه با وی، مسیر کمالی درست و حقیقی را طی کند.
۲.

نفس، ساحت های نفس، و ارتباط انفسی میان خدا و انسان در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نهج البلاغه نفس ساحت های نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳۱ تعداد دانلود : ۴۷۲
ی از پرکاربردترین واژ هها در نه جالبلاغه است. نفس در نه جالبلاغه دارای چهار « نفس » ساحت معرف تشناختی، هستی شناختی، عم لشناختی، و زبان شناختی است، که با ی کدیگر روابط دو یا چندسویه دارند. بیشترین فراوانی از نفس در نه جالبلاغه مربوط به ساحت عمل شناختی و ک مترین آن مربوط به ساحت زبا نشناختی است. در میان ساح تها تقدم و آغاز با ساحت معرفت شناختی است. ازمنظر نه جالبلاغ، ه خدا و انسان ارتباط انفسی و دوسویه دارند. خداوند در همه ساحت ها با انسان ها ارتباط و پیوند ایجابی بی واسطه انفسی برقرار کرده است و انسا نها هم این امکان را دارند تا با نفس خود با خداوند ارتباط ایجابی ب یواسطه هستی شناختی، معرف تشناختی، عمل شناختی، و زبان شناختی برقرار کنند. منظور از ارتباط انفسی میان خدا و نفس این است که خداوند در همه ساح تها از نفس یا خود ما به نفس یا خود ما نزدیک تر است و نفس یا خود ما هم می تواند با خدا ارتباطی نزدیک تر از ارتباط با خودش برقرار کند. ارتباط انفسی میان خدا و نفس در ذات الهی نیست در اسماء اوست، خداوند در ذات با ما بیگانه و نسبت به ما مطلقاً دیگری است اما در اسماء از ما به مانزدی کتر است.