مطالب مرتبط با کلیدواژه

قدیسان اخلاقی


۱.

تحلیل و توجیه اعمال فراوظیفه در فلسفه ی اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعمال فراوظیفه الزام اخلاقی قدیسان اخلاقی فداکاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۳ تعداد دانلود : ۴۰۹
یکی از مباحث اخلاقی که امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته و پرسش ها و چالش های جذابی در فلسفه ی اخلاق به وجود آورده، بحث اعمال فراوظیفه است. اعمالی که به واسطه ی ویژگی های خاص خود، به ظاهر در هیچ یک از تقسیم بندی های سنتی فعل اخلاقی یعنی ضروری، جایز و ممنوع نمی گنجند. مفهوم فراوظیفه در اصل، ریشه در سنت های دینی و اخلاقی و رویکردهای فضیلت محور دارد که فرد را به تعالی معنوی ازطریق هدف گیری قله های اخلاقی دعوت می کنند. این مقاله درصدد پاسخگویی به سه پرسش مهم در باب این اعمال است. در ابتدا، ضمن اشاره به پیشینه و زمینه های ظهور مفهوم اعمال فراوظیفه، ماهیت و چگونگی تعریف این اعمال را بررسی خواهیم کرد. سپس مهم ترین دیدگاه ها را درباره ی اینکه آیا اساساً چنین اعمالی وجود دارند یا خیر، مرور و ادله ی موافقان و مخالفان فراوظیفه را نقد می کنیم. سرانجام می کوشیم ضمن تبیین معضلی مشهور به پارادوکس فراوظیفه، راهکارهایی برای توجیه آن ارائه دهیم.
۲.

بررسی رویکرد الهیاتی لیندا زگزبسکی در باب قدیسان اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۸۲
لیندا زگزبسکی، ازجمله فیلسوفانی است که با بسط نظریه انگیزش الهی خود در زمینه عواطف و انگیزه های قدیسان، کوشید خلأ مهم تبیین های پیش از خود درباره حیات قدیسانه را پر کند و نشان دهد چرا توجه به قدیسان نباید صرفاً محدود به جایگاه آنان به مثابه الگوهای اخلاقی باشد. ازنظر او، ارتباط قدیسان با خدا همان چیزی است که آنها را در بلندای قلل اخلاق جای می دهد. او به درستی بر عواطف قدیسان، تمرکز و بینش های ارزشمندی در رابطه با روانشناسی اخلاقی آنها ارائه می کند. در این مقاله ضمن پرداختن به مفهوم قداست و ریشه های تاریخی آن در فرهنگ مسیحیت، کوشیده شده است از رهگذر تبیین دو نظریه مهم سرمشق گرایی و انگیزش الهی زگزبسکی، مهم ترین ادله او در باب سبک زندگی قدیسانه به بوته نقد گذاشته شود. با اینکه دیدگاه جذاب او پیشرفت مهمی در جهت درک و توجیه مفهوم قداست اخلاقی به حساب می آید، از این حیث که هنوز نمی تواند حد و مرز تقلید از قدیسان و نیز ماهیت ارتباط آنها را با خدا به طور دقیق روشن کند، ناقص است. همچنین، زگزبسکی از نقش جوامع و نهادهای مذهبی و تربیت معنوی در زیست قدیسانه غفلت کرده است و توجه چندانی به فضایل و موهبت های خاصی که قدیسان به ویژه در فرهنگ های غیرمسیحی از آنها برخوردارند، نداشته است؛ بنابراین، از این نظر، تبیین او جامعیت کافی ندارد.