مطالب مرتبط با کلیدواژه

عقلانیت


۱.

بررسی تطبیقی مفهوم جنسیت در اسلام وغرب(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقلانیت زنانگی فمینیسم حقوق جاذبه جنسیتی مفهوم جنسیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۷۴
اگرچه مدرنیته انسانیت زنان (پاره پنهان) را آشکار کرد، اما زن بودن زنان (پاره پیدا) را در محاق فرو برد. مدرنیته، معتقدبود برای انسان شدن، زنان را تا حد امکان باید به مردان شبیه ساخت.درنتیجه زن مدرنیته، انسان است، اما با همه اوصاف مردانه. اندیشه‌های نو با نادیده‌انگاری «حقیقت زنانگی» آن چنان مقهور اشتراکات زن و مرد شد که زن و حقوق زنانه را فراموش کرد و بدین سان با نادیده انگاشتن هویت زنانه، امنیت وی را درمعرض چالش قرار داد. زنانی که از لحاظ اجتماعی قادر به نقش آفرینی در جامعه مردسالار باشند، معمولاً تمام هویت اجتماعی­شان را از زنانگی خویش نمی­گیرند و خود را تا اندازه­ای با نقش ها و کارکردهای اجتماعی مردانه وفق می­دهند اما این زنان هزینه­هایی نیز می­پردازند، مردان آنها را تهدیدی برای خویش قلمداد کرده و در مقابل تغییر رفتارهای آنها مقاومت می­کنند. با لحاظ چنین واقعیت­هایی، اسلام هویت جنسیتی را فراتر از ویژگی­های زیست شناختی هریک از دو جنس مورد ارزیابی قرارمی­دهد. براین اساس، برابری کیفی به مراتب بیش ازتساوی کمّی درراستای تحقق مفهوم جنسیت درکانون توجه قرارمی گیرد.
۲.

عقلانیت در فلسفه دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقلانیت عقل معرفت شناسی یقین هستی شناسی کوجیتو دکارت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۶۳ تعداد دانلود : ۲۰۴۱
در این نوشتار، تلاش شده است تا با تکیه بر آثار دکارت، عقلانیت در فلسفه او بررسی گردد. برای این منظور، نخست معانی عقلانیت بیان شده و پس از تعیین معنای مورد نظر، گزارشی از فلسفه دکارت به صورت تحلیلی ارایه گردیده و در ادامه، با متمایز ساختن «هستی شناسی» از «معرفت شناسی»، به بررسی عقلانیت، هم در نظام هستی شناسی و هم در نظام معرفت شناسی وی پرداخته شده است. دکارت در نظام معرفت شناسی خود، پس از طرح شک روشمند، به سوی شکاکیت، که مرحله ای از عدم عقلانیت است، سیر می کند، سپس بر اساس «کوجیتو» تلاش می کند تا از نظر معرفت شناسی، به قلمرو عقلانیت بازگردد. اما در نظام هستی شناسی، او نخست بر پایه «کوجیتو» به اوج عقلانیت، که همان اعتقاد به جوهر حقیقی واحد باشد، نزدیک می شود، ولی در ادامه و با گرایش به کثرت و اصالت ماهیت، از عقلانیت در نظام هستی شناسی فاصله می گیرد.
۳.

نسبت میان عقلانیت و کرامت انسان در فلسفه ملاصدرا و کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقلانیت خلاقیت کانت ملاصدرا کرامت ذاتی انسان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
تعداد بازدید : ۳۹۹۴ تعداد دانلود : ۲۰۴۵
در فلسفه ملاصدرا و کانت، «عقل» عالی ترین قوه نفس و «معرفت عقلانی» بالاترین مرحله شناخت است. از نگاه هر دو فیلسوف، عقلانیت یا خردورزی بنیادی ترین ویژگی انسان و مبنای کرامت ذاتی اوست، با این تفاوت که ملاصدرا عقلانیت نظری، و کانت عقلانیت عملی را معیار اصلی می پندارند، یعنی از نظر ملاصدرا، شان و کرامت انسان به چیزی است که می داند، در حالی که از نظر کانت، شان و کرامت انسان به چیزی است که می خواهد. یکی از جلوه های عقلانیت در اندیشه این دو فیلسوف، خلاقیت یا همان آفرینشگری است. دو فیلسوف یاد شده خلاقیت را، هم در حوزه نظری (در محدوده قوه خیال و عقل) و هم در حوزه عملی، مورد توجه قرار داده اند، با این تفاوت که در حکمت صدرایی، آفرینشگری انسان در ارتباط با ماورای طبیعت و از راه اتخاذ با عقل فعال صورت می گیرد، در حالی که در فلسفه کانت، خلاقیت انسان در پیوندی عمیق با استقلال و خود بنیادی اوست، منشا و مبدا متعالی ندارد، و صرفا ریشه در انسانیت و استقلال اراده انسان دارد.
۴.

رابطه عقل و ایمان با فلسفه و دین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقلانیت فلسفه اسلام مسیحیت تثلیث دین ایمان اعتقاد دینی فلسفه دین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶۶۵۰
مسأله رابطه عقل و دین یا به تعبیری فلسفه و دین یا رابطه اعتقاد دینی و عقلانیت و ایمان ، یکی از مهم ترین مسائل در حوزه دین پژوهی و فلسفه دین است. در این حوزه، یک سؤال اساسی وجود دارد : آیا اعتقاد دینی ، عقلانی است یا غیر عقلانی و ضد عقلانی که باید به آن ایمان آورد ؟ در پاسخ به این سؤال ، در جهان غرب ، دو دیدگاه شاخص است : 1. اعتقادهای دینی با عقل سازگاری دارد که به آن عقل گرایی می گویند. 2. اعتقادهای دینی با عقل ناسازگار یا ضد عقل است که به آن ایمان گرایی می گویند. از میان عقل گرایان به دیدگاه توماس آکوئیناس ،ایمانوئل کانت و از میان ایمان گرایان به دیدگاه کیرکه‌گارد، ویتگنشتاین، نورمن مالکوم و پلانتینگا اشاره شده که همراه با نقد و بررسی است. سه استدلال‌ کیرکه‌گارد در باب ایمان گرایی یعنی برهان تقریب، برهان تأخیر(یا تعویق) و برهان شور و شوق، بیشتر بحث شده است. در پایان، دیدگاه اسلام در بارة رابطه عقل و دین مطرح و این نظریّه مورد تأکید قرار گرفته است که در اسلام به طور کلی هماهنگی بین عقل و دین وجود دارد و ایمان گرایی به صورتی که در غرب مطرح است، در آن مطرح نیست و دلیل آن هم راز وار و غیر عقلانی بودن اصول اساسی مسیحیت و عقلانی بودن اصول اساسی اسلام است.
۵.

الاهیات فلسفی با نگاه عقلانی به دین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقلانیت دین قرآن شریعت اسلامی الاهیات فلسفی تفکیک عقل از دین تعبد برهان و استدلال عقلانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹۷
این مقاله بر آن است که دین الاهی مخصوصاً شریعت اسلام را از منظر عقلانی مورد بررسی قرار دهد که آیا آموزه‌های شریعت اسلام کاملاً تعبدی است و هر گونه خردورزی و تحلیل عقلانی در باب شریعت اسلام ممنوع است و صرفاً باید به آن‌ها ایمان آورد یا این که بین عقلانیت و شریعت اسلام رابطه تنگاتنگی وجود دارد و بسیاری از آموزه‌های آن قابل تفسیر عقلی است؟ مؤلف عقیده دارد که عقلانیت شعار تمامی شریعت‌های الاهی مخصوصاً آیین خاتم است و همچنین دین با دانش، همسویی دارد ودر قرآن معارف حتی توحید همراه با دلیل و عقلانیت مطرح شده است. در روایت اسلامی نیز به تبع قرآن، ‌ما شاهد این همسویی عقلانیت با آموزه‌های دین می‌باشیم . مؤلف در ادامه، تاریخ تفکیک عقلانیت از دین را مورد بررسی قرار می‌دهد و خاستگاه این تفکیک را عصر جاهلیت و حکومت امویان و حتی حکومت عباسیان و مسیحیت می‌داند. در پایان چنین نگرشی را مخالف آموزه‌های قرآنی و روایی می‌داند.
۶.

انسان قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقلانیت عبودیت قرآن انسان حی متأله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷۰ تعداد دانلود : ۸۸۶
انسان قرآنی از حیث معرفت‌شناختی و وجودشناختی انسانی است که وجود و ماهیتش را در آیینة زلال وحی جست‌وجو کرده و آغاز و انجام خویشتن را در «من الله» و «الی الله» با هدف «لقاء الله» مشاهده می‌کند به این معنا که انسان قرآنی دارای فطرت الاهی و سرشت توحیدی و ذات ملکوتی است لذا در منطق وحی انسان حیّ متاّله است و استکمال جوهری اشتدادی در تکوین و تشریع دارد و آفاق و انفس را به نحو واحد ذومراتب در خود متجلی می‌سازد زیرا خلیفه و امانتدار خدا و حامل اسماء جمال و جلال متعالی است در نتیجه مراقبت دائمی در پرتو شریعت محمدی یا خویشتن بانی مستمر معقول و مشروع داشته تا به خلق الاهی و اوصاف قرآنی متخلق و موصوف گردد. آری انسان قرآنی، انسانی عقل مدار و خرد گرا، خود آگاه خود ساخته، صاحب حیاة طیبة جاودانه، عبودیت پیشه، دارای علم صائب، عمل صالح و متعادل و متوازن در همه ساحت‌های فردی، خانوادگی و اجتماعی است. مقالة حاضر بر آن است ضمن تبیین هویت و شناسنامة وجودی انسان در قرآن، مؤلفه‌های محوری و مختصات حقیقی انسان قرآنی را با استمداد از آیات و احادیث تشریح نماید و افق ویژه‌ای را در حوزه‌ انسان شناسی و کمال گرایی و ساحت اخلاق و تربیت فرا روی آدمیان قرار دهد و انسان آگاه و مسئول منزلت واقعی و موقعیت راهبردی خویش‌ را در نظام احسن خلقت درک و دریافت نماید و در محضر و مکتب قرآن، نورانی گردد.
۷.

تحلیل رفتار مصرف کننده در اینترنت

کلیدواژه‌ها: عقلانیت تصمیم گیری مصرف کننده در اینترنت هابرماس نظریه کنش ارتباطی نظریه برخاسته از داده‌ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱۸
در ادبیات بازاریابی و علوم انسانی کلیة کنش‌ها، رفتار و تصمیمات انسانی بر اساس الگوی عقلانیت بنا گذاشته شده است. از دیدگاه‌هابرماس، نگرش و الگوی حاکم بر عقلانیت انسانی تنها بعد کارکردی و محاسبة سود و زیان را در برنمی گیرد بلکه عوامل فرهنگی و ارزشی نیز در فرایندهای عقلانی دخیل می‌باشند. تحقیق حاضر سعی دارد تا برداشت‌هابرماس از عقلانیت را در مورد فرایند تصمیم گیری مصرف کننده در اینترنت در سطوح تحلیل خرد و میانی به ارزیابی بگذارد. هدف نهایی بازنمایی مدل تصمیم گیری مصرف کننده در اینترنت می‌باشد و بدین منظور از دو روش کمی و کیفی و همچنین تطابق یافته‌های تحقیق مدد گرفته شده است.
۸.

حوزه های بالقوه بحران در مدیریت دولتی ایران

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقلانیت تجدد امکان بحران اداره کارامدی فعلیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۸ تعداد دانلود : ۸۶۵
جامعه ایران در یکصد سال گذشته در جدال میان سنت و تجدد به سر برده است ؛ اساسا پروژه تجدد بر مفاهیمی چون راسیونالیسم ، اومانیسم ، آزادی ، لیبرالیسم فردگرایی استوار است . سیاست و اداره اصلی‌ترین محور تبیین هویت در مدیریت دولتی است . در عصر مدرن سپهر سیاست و اداره عرفی و عقلانی می‌گردد که خود بخشی از فرآیند گستردتر سازماندهی عقلانی جامعه است . با سازماندهی عقلانی جامعه ، اندیشه آزادی واقعیت می‌یابد و فضای لازم برای به فعیت رسیدن فردیت فرد فراهم می‌آید ؛ ...
۹.

دین در دنیای مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقلانیت دین مدرنیته پیشرفت خداباوری معنویت علم جدید پوچ‌گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶۱۵
مقاله حاضر به بررسی جایگاه دین در عصر مدرن می‌پردازد. بحث در این‌باره که آیا لازمه مدرنیسم و تجدّدطلبی و علم و پیشرفت و عقل‌گرایی آن است که دین از ساحت‌های زندگی بشر کنار گذاشته شود، از جمله مسائل مهم و مباحث سرنوشت‌ساز و چالش‌برانگیز بین اندیشمندان دینی و روشن‌فکران سکولار طی چند قرن گذشته بوده است. برخی از اندیشمندان سکولار چنین ادعایی مطرح کرده‌اند. بحث و فحص درباره صحّت این فرضیه و اینکه قایلان آن چه دلایلی بر ادعای خود اقامه کرده‌اند و آیا از نظر علمی و تاریخی، چنین ادعایی قابل اثبات است یا خیر، و اینکه چگونه می‌توان بطلان این ادعا را ثابت کرد، مسائلی هستند که این نوشتار سعی کرده است بدان‌ها بپردازد.
۱۰.

تعلیم و تربیت در اندیشه فارابی و دورکیم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقلانیت سعادت کارکردگرایی توافق همبستگی مدینه فاضله تعلیم و تربیت نظم اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۷۰۹
تعلیم و تربیت یکی از مسائل مهم جوامع بشری است که همواره مورد توجه اندیشمندان و متفکران قرار گرفته. این پژوهش در پی بررسی اندیشه فارابی و دورکیم درباره تعلیم و تربیت است. هدف اصلی تحلیل دلالت‏های تربیتی تفکر این دو اندیشمند و نتایج حاصل از آن بر روی جوامع بشری است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش، روش «اسنادی» است که ابتدا بر اساس مطالعه اسنادی به بررسی آراء و نظریات این دو متفکر در زمینه تعلیم و تربیت پرداخته، سپس بر اساس روش «تطبیقی و مقایسه‏ای» وجوه اشتراک و تفاوت آراء این دو اندیشمند مورد مداقّه و بررسی علمی واقع شده است. آنچه به عنوان نتایج این پژوهش می‏توان مطرح ساخت این است که هر دو متفکر از لحاظ شیوه تفکر در مکتب کارکردگرایی قرار می‏گیرند و به انسان به عنوان موجودی اجتماعی می‏نگرند. هدف فارابی از طرح اندیشه تعلیم و تربیت حصول سعادت و خوشبختی است که جز از طریق «مدینه فاضله» میسر نخواهد شد. اما هدف دورکیم از طرح این مسائل، چگونگی دست‏رسی به حفظ نظم، ثبات و همبستگی افراد در جامعه است.
۱۱.

درآمدى بر نقش عوامل مؤثر بر نوآورى در تربیت دینى(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقلانیت تربیت دینى نوآورى تقواى حضور تردید منطقى خطرپذیرى

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴۰
در کشور ما ضرورت تربیت دینى به عنوان وظیفه مهم و اصلى آموزش و پرورش مورد پذیرش است. بنابراین، باید تلاش نمود تا به شیوه‌ها و روش‌هاى موجود در این فرایند کیفیت بخشید و آن را بهتر و زیباتر به نسل جوان ارائه داد. نوآورى در تربیت دینى از جمله امورى است که این مسیر را هموار مى‌سازد. این مقاله با روش مطالعه موردى و با استناد به منابع روایى معتبر و دست اول تلاش مى‌کند تا با استفاده از احادیث و آیات قرآن کریم، به تطبیق عواملى که در تربیت دینى و نوآورى مؤثر هستد، بپردازد. نتیجه این پژوهش، اشتراک مؤلفه‌هاى نوآورى و تربیت دینى را در بعد فکرى و خصوصیات شخصیتى مورد تأکید قرار داده و ثابت مى‌کند که مبناى فکرى نوآورى و تربیت دینى با هم همخوانى و تطابق دارند.
۱۲.

مضامین پست مدرنیسم و دلالتهای تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقلانیت پست مدرنیسم مدرنیسم نسبیت گرائی فراروایت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶۱ تعداد دانلود : ۱۳۹۰
پست مدرنیسم رویکرد نوینی است که در دو دهه اخیر بر بیشتر رشته های علوم، ادبیات، و هنر ها و طبعا علوم تربیتی تأثیر گذاشته است. آنچه در وهله نخست زمینه ساز ظهور این رویکرد شده است، شکست مدرنیسم در به تحقق رساندن وعده هایی نظیر دموکراسی، صلح، سلامتی و عدالت اجتماعی در سایه پیشرفت علوم و سیطره عقلانیت بر امور بوده است. پست مدرنیستها معتقدند که جوامع مدرن دچار بحران شده اند. از این رو آنان با بازنگری نقادانه برخی مضامین مدرنیسم در صدد حل معضلات آن و نهایتا بحران زدایی بر آمده اند. به اعتقاد پست مدرنیستها این بحران بر تعلیم و تربیت نیز سایه افکنده و برای رفع آن باید تلاش نمود.
۱۳.

نیاز جامعه مدرن به دین؛ با تاکید بر حقوق و اخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: عقلانیت حقوق دین اخلاق جامعه سنتی مدرن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام مسائل عام اندیشه سیاسی اسلام
تعداد بازدید : ۴۹۹۷۹
در نوشتار حاضر، تلاش شده تا نیاز جامعه مدرن به دین، اثبات و بطلان دیدگاه بی نیازی بشر از دین، روشن گردد. این بحث از ابعاد وسیع و عمق فراوان برخوردار است و پرداختن به تمام آن در یک مقاله امکان پذیر نیست. درنتیجه، تنها به بررسی نیاز جامعه مدرن در حوزه حقوق و اخلاق به دین پرداخته شده است. همان گونه که در جامعه سنتی، حقوق، مبتنی بر دین بوده، در جامعه مدرن نیز حقوق در وضع و حفاظت از خود، شدیداً نیازمند به دین است و علی رغم ادعا، عقلانیت، کافی نیست. اخلاق نیز به عنوان یکی از نیازهای اساسی جهان معاصر به دین نیازمند است. دین در عقلانیت و معنا بخشی به اصول اخلاقی، شناسایی برخی اصول اخلاقی و حمایت و پشتیبانی از آنها نقش مهمی را ایفا می نماید. تأثیرپذیری عقل عملی از امیال و خواست های انسان، روشن شدن پی آمدهای مخرب سلطه عقلانیت ابزاری، مجهول بودن انسان و حیات اجتماعی او، نادیده انگاشتن اثرات مستقیم و غیرمستقیم دین در شکل دادن به ابعاد مثبت تمدن مدرن و نادیده انگاشتن حیات واقعی انسان و تقلیل زندگی به حیات مادی، برخی از دلایل است که ضعف عقلانیت مدرن را در سامان دادن زندگی انسان در عرصه های مختلف از جمله حقوق و اخلاق، احراز می نماید.
۱۴.

ابهام زدایی از "منطق موقعیت" (بخش دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقلانیت مدل علی حیث‏التفاتی ظرف و زمینه برساخته‏های اجتماعی کنش و عمل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی نظری
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی روش شناسی در علوم اجتماعی
تعداد بازدید : ۱۹۸۲ تعداد دانلود : ۱۳۲۹
"کارل پوپر، فیلسوف اتریشی الاصل مقیم انگلیس، آنچه را که با عنوان ""منطق موقعیت"" یا "" تحلیل موقعیت"" معرفی کرده به منزله یک ابزار روش شناسانه (متدولوژیک) برای علوم اجتماعی و انسانی در نظر گرفته است. در مقاله ذیل، ضمن معرفی نقادانه رهیافت پوپر و اشاره به کاستی های احتمالی آن، کوشش می شود تا قرائت سازکاری از مدل ""منطق موقعیت یا تحلیل موقعیت"" به عنوان یک مدل تبیین کننده و مناسب برای فهم متاملانه در حوزه علوم اجتماعی و انسانی، ارایه شود. تاکید این مدل بر مفاهیمی همچون موقعیت و شرایط، نهادها و برساخته های اجتماعی، حیث التفاتی ، کنش و عمل، عقلانیت، معنا، و نقش ظرف و زمینه در فهم امور، رویدادها و متون است. به اعتبار نقشی که مدل ""تحلیل موقعیت یا منطق موقعیت"" در وحدت بخشی میان رهیافت های تبیین کننده مختلف، از جمله مدل های علی، مدل های متکی به تعمیم های قانون - مانند، تبیین های متکی به نقش شخصیت، و تفسیرهای متکی به متن (هرمنیوتیک) بازی می کند، مدلی فراگیر و کارآمد است که در قیاس با برخی از مدل هایی که در حوزه علوم اجتماعی و انسانی مورد استفاده قرار می گیرد از این مزیت اضافی نیز برخوردار است که یافته ها و دعاوی اش عینی و نقدپذیر و متعلق به حیطه عمومی هستند. "
۱۵.

ابهام زدایی از منطق موقعیت (بخش اول)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقلانیت حیث التفاتی مدل علی برساخته های اجتماعی ظرف و زمینه کنش و عمل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۸ تعداد دانلود : ۸۷۵
"کارل پوپر، فیلسوف اتریشی الاصل مقیم انگلیس، آنچه را که با عنوان ""منطق موقعیت"" یا ""تحلیل موقعیت"" معرفی کرده به منزله ابزاری روش شناسانه (متدولوژیک) برای علوم اجتماعی و انسانی در نظر گرفته است. هر چند این متدولوژی با اقبال شمار زیادی از محققان همراه بوده، اما نحوه معرفی این رهیافت از جانب پوپر، گذشته از تغییراتی که طی سالها و در جریان تحریرهای مختلف در آن واقع شده، با ایجاز و اختصاری همراه بوده است که در مواردی مخل فهم دقیق می‌شود و بعضا"" نوعی توهم ناسازگاری درونی را با برخی دیگر از آراء این فیلسوف به وجود می‌آورد. در مقاله ذیل، ضمن معرفی نقادانه رهیافت پوپر و اشاره به کاستیهای احتمالی آن، کوشش می شود تا قرائت سازگاری از مدل ""منطق موقعیت یا تحلیل موقعیت"" به عنوان مدل تبیین کننده مناسب برای فهم متاملانه در حوزه علوم اجتماعی و انسانی، ارائه شود. این مدل بر مفاهیمی همچون، موقعیت و شرایط، نهادها و بر ساخته های اجتماعی، حیث التفاتی، کنش و عمل، عقلانیت، معنا و نقش ظرف و زمینه در فهم امور، رویدادها و متون تاکید می‌کند. به اعتبار نقشی که مدل ""تحلیل موقعیت یا منطق موقعیت"" در وحدت بخشی میان رهیافتهای تبیین کننده مختلف، از جمله مدلهای علی، مدلهای متکی به تعمیمهای قانون مانند،تبیینهای متکی به نقش شخصیت و تفسیرهای متکی به متن (هرمنیوتیک) بازی میکند مدلی فراگیر و کارآمد است که در قیاس با برخی از مدلهای علوم اجتماعی و انسانی از این مزیت مضاعف برخوردار است که یافته ها و دعاوی اش عینی و نقد پذیر و متعلق به حیطه عمومی هستند. "
۱۶.

عقلانیت معرفت؛ نگاهی گذرا به پی آمد رویکرد قدما در معرفت شناسی(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقلانیت معرفت‏شناسی معرفت رویکرد قدما معرفت یقینی شکاکیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۲۸
در طول تاریخ اندیشة فلسفی، رویکردهای گوناگونی را در معرفت‌شناسی می‌توان شناسایی کرد که‌ مهم‌ترین آنها عبارتند از:‌ 1. رویکرد قدما؛‌ 2.رویکرد مدرن که بر فلسفه عقل‌گرای مدرن اروپایی مبتنی است؛ 3. رویکردی بر پایه فلسفةتحلیلی معاصر یا فلسفةکشورهای انگلیسی زبان. 4. رویکرد مبتنی بر فلسفه‌های اروپایی همچون هرمنوتیک فلسفی، پست‌مدرنیسم و... که بیشتر از آموزه‌های کانتی اثرپذیرفته‌اند. امروزه گرایش‌های گوناگونی در معرفت‌شناسی دیده می‌شود که هر یک بر نگرش فلسفی ویژه‌ای مبتنی است. هر یک از گرایش‌ها و رویکردهای یاد شده طرفداران بسیاری در برخی محافل دانشگاهی دارد.در این نوشتار، می‌کوشیم تا رویکرد قدما و ویژگی‌های آن را شرح دهیم. سپس گرایش اندیشمندان مسلمان را که از این رویکرد اثرپذیرفته و نقشی را که آنها در رشد این رویکرد ایفا کردنده‌اند بررسی می‌کنیم؛ به ویژه با توجه به مسئله عقلانیت معرفت و عقلانی نبودن شکاکیت و نسبیت‌گرایی مطلق این مسئله را می‌کاویم.
۱۷.

ربط و نسبت عقل و ایمان

نویسنده: مترجم:

کلیدواژه‌ها: عقلانیت مبناگرایی الهیات طبیعی ایمان‏گرایی اعتقاد پایه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه عقل و دین
تعداد بازدید : ۷۶۷۴
چکیده رابطه عقل و ایمان همواره مسئله‏ای بحث‏انگیز بوده است. عالمان الهیات قرون وسطا در پی تلفیق فهم فلسفی و ایمان دینی بودند. اگوستین و آنسلم فهم را پاداش ایمان می‏دانستند و آکویناس تلاش کرد میان فلسفه ارسطویی و وحی مسیحی هماهنگی برقرار کند. پس از دکارت با تفکیک میان امور ذهنی و عینی، زمینه تفکیک قلمرو علم از الهیات فراهم شد. علاوه بر این، با نقادی‏های کانت و هیوم از الهیات عقلی، امکان الهیات می‏شود، دین وحیانی به دین طبیعی تبدیل شود. از این رو، ادعاهای فلسفی را کنار گذاشتند تا حق ادعاهای مبتنی بر وحی را ادا کنند. گروه دیگری از مخالفان الهیات عقلی مثل بلانتینجا معتقدند که اگر از تصور مبناگرایی دکارتی دست برداریم و اعتقاد به خدا را اعتقاد پایه بدانیم، عقلانیت ایمان مسئله‏دار نخواهد بود و مدافع ایمان مجبور به اتخاذ موضع ایمان‏گرایی نیست. مقاله حاضر، سیر تاریخ و نقاط قوّت و ضعف این دیدگاه را بررسی می‏کند.
۱۸.

مردم سالاری دینی پاسخ بنیادین حکومت دینی(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: عقلانیت اسلام حقوق دین مردم سالاری نهادینه شدن مسؤولیت پاسخ گویی اسلامی سیستم سازی توان مندی اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۳۸
در باب حکومت دو مسأله، بسیار کلیدی به نظر می‏رسد: 1 ) چه کسی باید حکومت کند؟ 2 ) چگونه باید حکومت بشود؟ (یعنی روش حکومت کردن به چه شکل باشد.) پاسخ‏های مختلف و متنوعی به دو پرسش مذکور داده شده، به طوری که نوع پاسخ ارائه شده، ساختار قدرت و سیستم حکومتی متناسب به آن را فراهم می‏آورد. در اسلام نیز رویکردهای گوناگونی به این دو مسأله شده است، که هر کدام ساختار خاص از قدرت سیاسی را در طول تاریخ اسلام عرضه داشته است. اما در اسلام حقیقی، که در حکومت انبیا و جانشینان راستینشان نمود عینی پیدا کرده است، رویکرد پاسخ گویانه به هر پرسش پررنگ می‏باشد. به همین جهت سیستم و روش حکومتی که به تبع آن پاسخ‏ها، بیرون داده شده است، بیشتر متمرکز بر مسؤول سازی قدرت سیاسی در تمامی لایه‏هایش می‏باشد. بنابر این اسلام روش و شیوه‏ی حکومتی را بیرون می‏دهد، و از آن حمایت به عمل می‏آورد، که قدرت و توان مندی سیاسی و اجتماعی را در تمامی سطوحش پاسخ گو و مسؤول بسازد. از این روی مردم سالاری دینی را به مثابه عمده‏ترین ساز و کار ممکن جهت تحقق این هدف برمی‏گزیند. منتهی مردم سالاری که پاسخ گویی حکومت و قدرت را تأمین می‏کند، از دیدگاه اسلام، سه عنصر پایه و کلیدی دارد که در فقدان یکی از آنها مردم سالاری دینی و به تبع آن توزیع قدرت و پاسخ گویی حکومت ناپیدا می‏گردد. آن سه عنصر عبارتند از: 1 ) توان مندی اجتماعی؛ 2 ) مسؤولیت پذیری؛ 3 ) نگرش حقوقی به قدرت. روشن است که توان مندی اجتماعی با تمامی ساز و کارهایی که آن را تولید می‏کند، و در این نوشتار مورد بررسی تفصیلی قرار گرفته است، به تنهایی پاسخ گو شدن حکومت را به وجود نمی‏آورد و همین طور مسؤولیت پذیری نه به تنهایی و نه در کنار توان مندی، چنین مهمی را عملی نمی‏سازد. از این روی وجود عامل و عنصر دیگری در کنار آن دو لازم و ضروری است و آن سلطه و نفوذ فراگیر نگرش حقوقی به قدرت می‏باشد. این نگرش زمینه‏ی اعمال مسؤولانه‏ی قدرت و توان مندی سیاسی و اجتماعی (توان مندی به معنایی که در این نوشتار آمده است) را فراهم می‏کند و پیوند ناگسستنی میان مردم سالاری دینی و پاسخ گویی حکومت را برقرار می‏سازد. بنابراین پاسخ گویی حکومت در گرو تحقق مردم سالاری دینی است و عملیاتی شدن این گونه مردم سالاری برآمده از تأثیر و تأثر مداوم توان مندی اجتماعی، مسؤولیت پذیری و نگرش حقوقی به قدرت می‏باشد که روح این نوشتار معطوف به چنین ساز و کاری می‏باشد.
۱۹.

مطهری و نظریه ی سازگاری اسلام و مدرنیته(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: عقلانیت اسلام مدرنیته معرفت و تخصص

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۶۶
در چهار قرن اخیر شاهد تغییرات و دگرگونی‏های پرشتاب، اثر گذار و بنیادین در حوزه‏ی زیست انسانی بوده و هستیم. مدرنیته، که برآمده و برساخته‏ی تحولات نامبرده می‏باشد، تقریبا تمامی شؤون زندگی بشر را پوشش و تحت تأثیر قرار داده است، مدرنیته هویت سیال و مرکب داشته و به همین جهت تغییرها و تاویل‏های مختلف را برتابیده است. اما با وجود تنوع تصویری و تفسیری، آن را این گونه می‏توان معنا کرد: مدرنیته روش اندیشیدن و زیستن است که مؤلفه‏های اصلی آن را خردورزی، تغییر و پیشرفت می‏سازد. از مدرنیته، به معنای یاد شده، معمولاً دو قرائت ارائه شده است: 1 ) مدرنیته پروژه‏ای غربی است. 2 ) مدرنیته پدیده‏ای انسانی است که در غرب زایش و رویش داشته و از مختصات فکری و ساختاری نیز برخوردار می‏باشد. در این نوشتار که پیرامون سازگاری اسلام و مدرنیته در دیدگاه استاد مطهری نگاشته شده است، استاد با خوانش اول مخالفت می‏ورزد. اما خوانش دوم از مدرنیته در تفکرات استاد قابل بازیابی و بازخوانی می‏باشد. مدرنیته با تغییر می‏آغازد؛ اما تغییر سامان‏مند و مشخص در حوزه‏ی اندیشه، انگیزه، رفتار و ساختار. تغییر در اندیشه به خردورزی و خرد باوری بشری و در انگیزه به استیلای معرفتی و متقن و در رفتار به نهادمندی و مدیریت سازمانی نمود بیرون یافت. استاد مطهری منطق اسلام را در مورد تغییرات یاد شده یکسان نمی‏داند. تغییر رفتاری را مادامی که در خدمت انسان باشد از نظر اسلام ممدوح و مقبول می‏خواند. استاد مطهری برای خرد انسانی جایگاه رفیع ترسیم می‏کند و ریشه‏ی آن را به اسلام مستند می‏سازد و اندیشه‏ی خرد ورزانه را نتیجه بخش و کم ریسک می‏یابد، تا جایی که عقل را یکی از منابع و مبادی استنباط احکام دانسته و اجتهاد را موتور محرکه‏ی اسلام می‏خواند و با جریان‏های عقل ستیز در اسلام به شدت برخورد فکری می‏کند و به علم و تکنیک، که گونه‏هایی از خردورزی انتقادی (نه به معنای پوپری آن) است، روی می‏آورد. استاد تغییر در انگیزه‏ها را، که عمدتا با زبان مقاصد و اهداف بیان می‏شوند، از نظر اسلام می‏پذیرد، ولی همه‏ی آنها را اولاً مقاصد میانی می‏داند، نه نهایی و ثانیا با رویکرد انتقادی به مبادی و مبانی اندیشه، یعنی خرد ورزی که مادر پیشرفت می‏باشد، بر این باور است که ریشه‏ی توسعه‏ی بیرونی، توسعه‏ی درونی و انسانی است و دقیقا در همین جا نقش دین و ایمان در کنار عقلانیت بشری پررنگ شده و جهت پیشرفت و تغییرات را سالم می‏سازد. در نهایت ایشان میان اسلام و مدرنیته سازگاری می‏بیند، نه تعارض و تخاصم.