ساختار نظام بین الملل در هزاره سوم و تحلیل بحران در روابط ایران و آمریکا
حوزه های تخصصی:
در نظام بین الملل، بحران می تواند منافع و یا هزینه هایی را برای بازیگران ایجادکند. طبعا قدرت های بزرگ به دلیل نقشی که ایفا می کنند و یا منافعی که به دست می آورند، در شرایط تعارضی بیشتر و فراگیرتر قرار می گیرند. آنان در ازای هر منازعه به منافع یا هزینه های بیشتری در مقایسه با سایر بازیگران نائل می شوند. در نظام های باثبات، همانند ساختار دوقطبی، هر یک از دو قدرت جهانی می تواند منافع خود را از طریق همکاری، مشارکت و یا تعارض با بازیگران منطقه ای پی گیری نماید. از آنجایی که قاعده بازی توسط بازیگران اصلی مورد پذیرش قرار می گیرد، بنابراین، طبیعی خواهد بود که هزینه های توسعه بحران در مقیاس سایر ساخت های بین المللی محدودتر باشد. بررسی تئوریک بحران در روابط سیاسی ایران وآمریکا نشان می دهد که این بحران هم اکنون از چهار مرحله پیدایش، گسترش، کاهش ، وآثار، در مرحله سوم قرار دارد. هر یک از طرفین با استفاده از تمامی ظرفیت های قابل دسترس، درصدد به حداکثر رساندن منافع خود هستند. مروری بر سطوح تحلیلی مسئله هسته ای ایران، مفروضات کاهش یک بحران بین المللی و همچنین تنش های داخلی در هر یک از کشورهای طرف بحران، در مجموع حاکی از آن است که در چنین شرایطی، فرصت ها و گزینه های فراوانی جهت مدیریت مطلوب بحران حاضر و حفظ آرمان ها و منافع ملی برای جمهوری اسلامی ایران وجود دارد. هدف از این بررسی نظری، برداشتن گامی در شفاف سازی فرآیند کاهش بحران ایران و آمریکا است.