مطالب مرتبط با کلیدواژه

حمل پذیرها


۱.

تاریخ تحوّل کلّیّات خمس: ارسطو، فرفوریوس، فارابی، ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدخل فرفوریوس حمل پذیرها کلیات خمس ایساغوجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۱ تعداد دانلود : ۹۰۱
ارسطو در جایگاه ها به منظور تحلیل استدلال جدلی، آن را به گزاره ها فرومی کاهد و می گوید که هر گزاره جدلی از موضوعی تشکیل شده که «نوع» است، و از محمولی که یا «تعریف» است، یا «جنس»، (یا «فصل»، ) یا «خاصّه»، یا «عرض»؛ و موادّ این حمل پذیرها را مقولات ده گانه به دست می دهند. فرفوریوس در ایساگوگه «نوع» را جایگزین «تعریف» می کند و «فصل» را هم آشکارا به میان می آورد و این پنج کلّی را چونان پیش زمینه هایی ضروری و/یا سودمند برای آموزه های مقولات، تعریف، تقسیم، و اثبات پیش می نهد. فارابی حمل پذیرهای ارسطو و کلّی های پنج گانه فرفوریوس را درمی آمیزد و به فهرست تازه ای دست می یابد. وی بر آن است که کلّی های پنج گانه اجزای نهایی همه تعریف ها و استدلال ها در همه دانش ها هستند. ابن سینا در مدخل های منطقی خویش، بی هیچ بیش و کم، همان کلّی های پنج گانه فرفوریوس را به میان می آورد. وی در منطق الشفاء، مهم ترین نمودار منطق نگاری نُه بخشی، کارکرد کلّی های پنج گانه را همانی می داند که فرفوریوس می گوید. امّا در نخستین و برجسته ترین نماینده منطق نگاری دوبخشی، یعنی منطق الإشارات، کلّی های پنج گانه را تنها به مثابت مدخل منطق تعریف به کار می گیرد.
۲.

بررسی آموزه های بنیادین انسجام بخش در منظومه ی فکری ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارسطو ماهیت حمل پذیرها منظومه ی فکری آموزه های محوری مقولات ده گانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۰ تعداد دانلود : ۹۶۱
ارسطو به دانش های متعددی پرداخته و آن ها را طبقه بندی کرده است. اگرچه موضوع و روش این دانش ها متفاوت است، بااین وجود، در سراسر آن ها به تعدادی نظریات و آموزه های فراگیر برخورد می کنیم. برخی از محوری ترین آموزه های ارسطویی عبارت اند از: ماهیت، حمل پذیرها، مقولات، تعریف، استدلال، رئالیسم، طبع گرایی و... . این آموزه های بنیادین چونان یک شاکله ی ذهنی، همواره در هر پژوهش علمی حضور دارند و همین سبب شده تا خروجی این پژوهش ها از هم بیگانه نباشند، بلکه ارتباطی شبکه مانند میان آن ها برقرار شود و منظومه ی فکری منسجمی حاصل شود. با گذشت زمان و مطرح شدن نظریات گوناگون در فلسفه و علوم که احیاناً در تقابل با نظریات محوری ارسطو قرار می گیرند، نظام های فکری دیگری به وجود می آیند که هر یک برساخته از شبکه ی درهم تنیده ای از معارف هستند؛ به گونه ای که به راحتی نمی توان دانشی را از یک منظومه ی فکری خارج نموده یا در منظومه ی فکری دیگری داخل نمود. حذف ماهیت و تأثیرات آن بر فلسفه و منطق صدرایی، نمونه ای از این تحولات است که مدّعای جهان شمولی برخی دانش ها مانند منطق و متافیزیک ارسطویی را متزلزل می سازد.