بازخوانیِ فرمالیستی غزلی از بیدل
حوزه های تخصصی:
هنگامی که عناصر و اجزای اثر ادبی بررسی، و چگونگی پیوند آن ها با یکدیگر و ارتباط آن ها با ساختمانِ کلی اثر بازیابی می شود، خوانشی شکل مبنایانه (فرمالیستی) صورت گرفته است. با چنین خوانشی است که می توان درباره میزان پیوند اجزای اثر (پیوندهای افقی و عمودی) سخن گفت.
در این مقاله، شکل و ساختار غزلی از بیدل دهلوی، با مطلع زیر(به یاریِ نشانه های درون متنی) بازخوانی شده است:
یک تار مو گر از سر دنیا گذشته ای
صد کهکشان ز اوج ثریا گذشته ای
بن مایه این غزل در همه بیت ها «سفارشِ مکرّر به بازگشت به خویشتن و توجه به درون خود در بستر زمانِ شتابان و گذرا» ست. مضمونِ حرکت، عبور، گذر و دگرگونی در همه بیت های غزل گسترش یافته و جریان پیدا کرده است؛ امّا پیوندی که میان بیت های این غزل دیده می شود، «ساختاری اندام وار» را پدید نیاورده، بلکه هر سطرِ این غزل همچون مهره ای جداگانه است که با رشته ای (مضمونِ حرکت و گذر زمان) به هم پیوند یافته و گردنبندی (غزلی) را پدید آورده است.