فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۸۲۱ تا ۶٬۸۴۰ مورد از کل ۷۳٬۹۳۲ مورد.
تاریخ تشیع در مکه، مدینه، جبل عامل و حلب(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج ۱۳۷۶ شماره ۲۲
حوزه های تخصصی:
دگرگونی نظام قشربندی اجتماعی در ایران از سقوط ساسانیان تا پایان امویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ورود اسلام به ایران دگرگونی هایی در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران به وجود آورد و بخشی از قشربندی اجتماعی ایران دستخوش دگرگونی شد. این پژوهش صرفاً تأثیر ورود دین اسلام بر قشربندی اجتماعی ایران را از سقوط ساسانیان تا سقوط امویان بررسی می کند. سؤال اصلی پژوهش آن است که ساخت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ـ فرهنگی ایران از ورود اسلام تا پایان دوران امویان، چه نقشی در تداوم یا تغییر قشر بندی اجتماعی ایران داشت؟ براین اساس فرضیة اصلی پژوهش آن است که ورود اسلام به ایران تغییرِ حاکمیت سیاسی و ساخت اجتماعی ـ فرهنگی ایران تا پایان دوران امویان را در پی داشت و در نتیجه بخشی از قشربندی اجتماعی ایران متحول شد. این پ ژوهش با استفاده از روش جامعه شناسانهٔ تدا اسکاچیول و با بهره گیری از نظریات تالکوت پارسونز ، گی روشه و ماکس وبر انجام شده است. پژوهش حاضر براساس محورهای نظام قشربندی و تقسیم بندی اقشار اجتماعی ایران پس از ورود اسلام، تأثیر دین اسلام بر قشربندی اجتماعی ایران، و بررسی عناصر «اعتبار»، «حیثیت» و «منزلت» اقشار اجتماعی ساماندهی شده است. نتیجة پژوهش حاضر آن است که ورود اسلام به ایران حاکمیت ارزش ها و هنجارهای جدید اجتماعی و تغییر ساختار سیاسی و اجتماعی را منجر شد که در نتیجة آن جایگاه و پایگاه برخی از اقشار اجتماعی ( بالا و متوسط) دگرگونی شد، اما تداوم ساخت اقتصادی ایران به تثبیت و تداوم بخشی از اقشار اجتماعی (فرودست) انجامید.
صورت بندی گفتمانی حقوق بشر در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی حقوق حقوق بین الملل حقوق بشر
- حوزههای تخصصی حقوق حقوق بین الملل حقوق بشر حقوق بشر بین الملل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام مسائل عام اندیشه سیاسی اسلام
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی مفاهیم فقه سیاسی حقوق بشر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه قانون و حقوق اساسی در جمهوری اسلامی
گفتمان اسلام سیاسی، آموزه های اسلام را در همه سویه های زندگی انسان راهگشا دانسته و می کوشد بر مبنای ساختار و نظام معنایی خویش به مسائل و موضوعات معنا و با تکیه بر تفکر توحیدی خویش، به دال ها ثبات معنا بخشد. در این مقاله ضمن تبیین دیدگاه قانون اساسی در باب مفهوم حقوق بشر، نشان خواهد داد که در گفتمان اسلام سیاسی، حقوق بشر بر محور دال مرکزی (کرامت انسانی) شکل گرفته و سایر نشانه ها و دال ها (حقوق سیاسی، اقتصادی-اجتماعی، فرهنگی و مدنی) پیرامون آن درک و دریافت می شوند؛ به عبارت دیگر هرچند مفهوم حقوق بشر مفهومی مدرن است و همچون دیگر مفاهیم مدرن وارد ادبیات اسلامی گردیده است اما مباحث مطرح شده پیرامون آن، گفتمان مفهومی خاصی را شکل داده است که از آن به گفتمان حقوق بشر اسلامی می توان تعبیر کرد. در گفتمان حقوق بشر اسلامی، کرامت انسانی دال برتر و مرکزی[i] و در کانون توجه است؛ و کلیه حقوق و امتیازات بشری به عنوان دال های شناور برگرد همین مفهوم درک و دریافت می شوند
صفت قیومیت خدا و نتایج آن در آینه حکمت متعالیه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صفات و اسماء الهی بخش مهمی از مسائل خداشناسی را تشکیل می دهد. صدرالمتألهین نیز براساس مبانی هستی شناختی ومعرفت شناختی خویش در حکمت متعالیه به این مباحث اهمیت می دهد.او در آثار خویش برای اسم قیوم جایگاه ویژه ای در نظر گرفته و ضمن بحث از معنا و نوع این اسم، به نحوه ارتباط آن با ذات خداوند و دیگر اسم های الهی پرداخته است. قیومیت به عنوان مبدأ صفات اضافی معرفی می شود و به همراه حیات ، تفصیل اسم اعظم الهی است. ملاصدرا با غور در این اسم الهی بر اساس اصول حکمت خویش به أخذ نتایج بزرگی از آن نائل می گردد. تبیین نسبت موجودات با خدا در پرتو اضافه قیومیه، معیت قیومیه حق با اشیاء، احاطه قیومیه خداوند بر همه موجودات، توحید افعالی، تدبیر قیومی و بسیاری از معارف ربوبی از نتایج صفت قیومیت است که ملاصدرا در تنظیم اجزاء نظام حکمت ویژه خویش از آن ها بهره ها می برد.
چگونگی تغییر مذهب مردم گیلان از تشیع زیدی به تشیع دوازده امامی در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرایط طبیعی و اقلیمی گیلان در طول تاریخ سبب شده است فاتحان بزرگ تاریخ به راحتی نتوانند به این ولایت راه یابند. در نیمه دوم قرن دوم هجری مخالفان شیعیِ خلافت عباسی توانستند با نفوذ در گیلان به ترویج آیین های تشیع زیدی بپردازند. دودمان آل کیا پس از قدرتگیری در شرق گیلان به دلیل تعصب در مذهب زیدیه، سایر گروه های مذهبی را مورد آزار و اذیت خود قرار دادند و عرصه را بر فعالیت مذهبی آنها تنگ نمودند؛ همچنین حکومت صفویه که فرقه زیدیه را به عنوان رقیب مذهبی خود می نگریستند در قرن دهم گیلانیان را تحت فشار قرار داد و آنها را مجبور به پذیرش مذهب تشیع جعفری نمود. مهم ترین پرسشی که در این زمینه مطرح می شود این است که: باورهای دینی مردم گیلان مبتنی بر چه مذهبی بود و حکومت صفویه چه تاثیری در تغییر باورهای دینی مردم گیلان از تشیع زیدی به تشیع امامی داشت؟
نسبت اخلاق رواقی با دیدگاه طبیعت گرایانه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
رواقیّون برای اثبات مبانی و اصول اخلاق خود از فلسفه، منطق، و طبیعیّات بهره گرفتند. آنها به اخلاق به عنوان علمی تجربی نگاه می کردند، و برای اثبات شیوه های اصولی خود، از تجربه پذیری امور و ارتباط علّی- معلولی پدیده ها کمک می گرفتند. این خود، از جمله دلایلی است که ثابت می کند رواقیّون برای اثبات امور اخلاقی خود به قوانین طبیعی توجّه داشتند. متافیزیک رواقی نیز مانند متافیزیک دیگر مکاتب فلسفی، شبیه مکاتب ارسطویی، افلاطونی به موضوعات اخلاقی، شبیه خیر و شرّ، فضیلت و رذیلت و ... توجّه داشت، امّا، آنان این موضوع را بر اساس قانون طبیعی جهانی توجیه می کردند. رواقیّون توانستند بر طبق این اصول نتیجه بگیرند آنچه موافق با طبیعت است، دارای ارزش مثبت و آ نچه مخالف آن است، دارای ارزش منفی خواهد بود. طبیعت هر چیزی در این است که از ساختارها و الگوهای رفتاری که طبیعت جهان یا خالق اش در وجود او قرار داده است، پیروی کند؛ زیرا در سراسر جهان اصول علّی و معلولی حاکم است و هر چیزی بر وفق طبیعت اتفاق می افتد، پس باید بر طبق طبیعت و هماهنگ با طبیعت عمل کرد. دیدگاه های جهان شناسی آنان در اخلاقیّات آنها بسیار تأثیر گذاشت و اصولاً رواقیّون برای استحکام پایه های اخلاقی شان از بحث های فلسفی، طبیعت شناسی و معرفت-شناسی استفاده کردند؛ زیرا آنها مهم ترین اصول اخلاقی و حتی شناخت شناسی شان را بر حسب جهان بیرونی توجیه می کردند. شیوه ی تحقیق در این مقاله توصیفی، تحلیلی و تبیینی است؛ و مبانی اخلاق رواقی با توجّه به دیدگاه های آنها در مورد انسان، جهان، طبیعت، و خدا توضیح داده شده است.
حزب الله در قرآن
تبیین فقهی نظریه «وجوب شیردهی بر مادر و لزوم پرداخت هزینه های مرتبط با آن بر پدر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه رایج در فقه اسلامی آن است که مادر می تواند برای شیر دادن به فرزند خود از شوهرش درخواست دستمزد کند، زیرا شیر دادن از وظایف زن نیست. در این مقاله بر آن هستیم با واکاوی مستندات این دیدگاه و دیدگاه رقیب، نشان دهیم رابطه ای معنادار میان دو عبارت «فإن أرضعن لکم فآتوهن أجورهن» و «علی المولود له رزقهن و کسوتهن» وجود داشته، اجرت مفهومی افزون بر تأمین نیازهای ضروری مادر ندارد. این پژوهش به صورت تحلیلی - توصیفی انجام و اطلاعات آن با روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. پس از توضیح مفاهیم و مبانی قرآن شناختی بحث، به واکاوی متون فقهی پرداخته، سرانجام یکی از دیدگاه های مطرح بر سایر دیدگاه ها ترجیح داده می شود. نتیجه اینکه شیر دادن به کودک وظیفه ای است واجب که مادر ملزم به انجام آن است. مادر در دوره زناشویی مجاز به درخواست دستمزد از همسر خود برای شیر دادن به کودک نیست، مگر این که شوهر نیز به چنین کاری راضی باشد. پس از جدایی زن از شوهر، مادر هم چنان موظف به شیر دادن به کودک خود است، اما پدر کودک نیز در برابر این خدمت، موظف به تأمین نیازهای مادر (خوراک و پوشاک) است.
بطلان عقد مکره و نقد نظریه عدم نفوذ با رویکرد اصلاح مواد 209 و 346 قانون مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشهور فقیهان قائل اند که اگر فرد مکره بعد از زوال اکراه به عقد رضایت دهد، عقدِ واقع شده نافذ خواهد بود. ایشان در اثبات مدعای خویش به دلایلی نظیر عموم «أوفوا بالعقود»، اجماع، وجود قصد لفظ در مکره، عدم شرط مقارنت عقد با قصد و شباهت با بیع فضولی تمسک جسته اند. در مقابل، برخی فقیهان با انتقاد از این دیدگاه و رد دلایل مشهور، عقد فرد مکره را از اساس باطل دانسته و برای رضایت بعدی مکره اعتباری قائل نیستند. این فقیهان پس از رد ادله مشهور، به دلایلی چون عموم آیه مبارکه أَنْ تَکُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْکُمْ و قاعده «العقود تابعة للقصود» و استصحاب عدم صحت استناد کرده اند. قانون مدنی به تبعیت از مشهور فقیهان در مواد 209 و 346، عقد مکره را غیر نافذ و امضای بعدی او را عامل نفوذ عقد دانسته است. بر اساس یافته های این تحقیق که با روش تحلیلی توصیفی صورت گرفته است، عقد مکره در شمار عقود فاقد قصد و در نتیجه محکوم به بطلان است. بر این اساس و مطابق با قواعد عمومی حاکم بر عقود، پیشنهاد اصلاح ماده 209 مبنی بر بی اثر دانستن رضایت بعدی و ماده 346 مبنی بر تصریح به بطلان عقد مکره داده شده است.
شرایط واقف، عین موقوفه و موقوف علیه از دیدگاه فقه اسلام
حوزه های تخصصی:
«من عرف نفسه فقد عرف ربه» بررسی و تحلیل حدیث تلازم معرفت نفس و معرفت رب از دیدگاه عالمان شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت خداشناسی و شناخت بهترین راه های آن در فرهنگ اسلامی در این مقاله روش معرفت نفس بر اساس حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» از نگاه عالمان شیعه بررسی شده است و تلاش شده تا به روش تحلیلی اجزای حدیث شریف بازشناسی شده و قرائت های مختلف تجربی، فلسفی، عرفانی و قرآنی آن بررسی شود، این نتیجه حاصل آمد که هر یک از قرائت های مذکور از حدیث، ما را به خدا می رساند اما ارزش معرفتی آن ها متفاوت است به گونه ای که معرفت قرآنی برترین معرفت ها و شناخت تجربی در مرتبه آخر قرار می گیرد.
جایگاه معرفتشناختی عقل فعال در اندیشهی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه عقل فعال در نظام اندیشهی مشائیان و به ویژه در نزد ابن سینا، بسیار مهم و اساسی است. این موجود هم در ساختمان هستی نقش بیبدیلی دارد و هم در فرایند معرفت انسان. آن چه این نوشتار در پی آن است، تبیین جایگاه معرفت شناختی عقل فعال در نظام اندیشهی مهمترین فیلسوف مشائی جهان اسلام، یعنی شیخ الرییس ابوعلی سینا است. به باور ابن سینا، معرفت بشر بدون وجود عقلی مفارق و قدسی به سامان نمی رسد و فرایند معرفت در تمام مراحل خود، به افاضه و دستگیری چنین موجودی محتاج است. عقل فعال در اندیشهی ابن سینا، دارای پنج نقش معرفتشناختی است: افاضهکنندهی معقولات اولیه، معقولات ثانویه، محل ذخیرهی صور ادراکی، اعطا کنندهی صور رؤیت شده به هنگام خواب دیدن و معطی صور کلی وحیانی به انبیا(ع). نحوهی ارتباط نفس با عقل فعال از مقولهی «فعل و انفعال» است که عقل فعال در سوی فعلیت و نفس انسان در سوی انفعالِ این رابطه ایستادهاند. نظریهی عقل فعال از انتقادهای اندیشمندان بعد از ابن سینا مصون نمانده و هرکدام از آنان تشکیکات و تردیدهایی را نسبت به جایگاه وجودشناختی و معرفتشناختی این عقل وارد کرده اند
همنشینی با خدا
خسف بیداء
حوزه های تخصصی:
«خسف بیداء» که تعدد روایات و تنوع منابع درباره آن نشان دهنده اهمیت و اهتمام نویسندگان متقدم به آن است، از نشانه های حتمی ظهور امام مهدی به شمار می رود که هم جوامع معتبر شیعی، احادیث مربوط به آن را گزارش کرده اند و هم منابع معتبر اهل سنت بدان پرداخته اند و دامنه آن به بحث های فقهی نیز کشیده شده است. مقصود از «خسف بیداء» این است که چون لشکر سفیانی که به قصد کشتن امام مهدی از مدینه به سمت مکه راه افتاد، در میانه راه و در سرزمین بیداء به شکلی معجزه آسا در زمین فرو می رود. تحقق اعجازآمیز این رخداد نشان می دهد اراده الهی بر این تعلق گرفته است که حتی با مداخله عوامل فوق طبیعی، از آخرین ذخیره خود محافظت نماید
واکاوی استفاده از روش های اورژانسی جلوگیری از بارداری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
امروزه فراوان از روشهای جلوگیری از بارداری استفاده میشود. دستهای از این روشها، روشهای اورژانسی نامیده میشود و شکلهای گونهگونی دارد که هر کدام عملکردی متفاوت دارد؛ ولی معمولاًیک یا چند عملکرد از این سه عملکرد رخ میدهد: 1. با از بین بردن اسپرم یا کند کردن حرکت اسپرم به سمت تخمک از لقاح و تشکیل نطفه ممانعت میشود؛ 2. مانع آزاد سازی تخمک از تخمدان میشود؛ 3. مانع لانهگزینی تخمک لقاحیافته در دیواره رحم میشود. از منظر فقهی، اصل برائت و ادله جواز عزل میتواند به عنوان دلیل بر حلیت روشهای جلوگیری از بارداری قبل از تشکیل نطفه اقامه شود؛ ولی در صورتی که نطفه منعقد شد اسقاط آن حرام است. با توجه به اینکه بیشتر راههای اورژانسی جلوگیری، ترکیبی عمل میکنند در صورتی که شک شود روشی، مانع لقاح است یا اینکه مانع لانهگزینی شده و سبب اسقاط نطفه منعقدشده میگردد، میتوان به استناد صحیح رفاعه حکم به تحریم داد؛ چه اینکه صحیح رفاعه بر حرمت استفاده از داروی سقط در صورت احتمال حاملگی دلالت دارد. بلکه صحیح اسحاقبنعمار که حرمت استفاده از دارو در صورت ترس از حاملگی را روایت میکند نیز بنابر یک احتمال، دلیلی بر این موضوع است. از این رو هیچ یک از راههای جلوگیری از بارداری جایز نیست، مگرآنکه مکلف احراز کند که نطفه هنوز منعقد نشده است. دیدگاه نهایی این نوشتار با باور برخی فقها متفاوت است. علت آن است که ایشان در بررسی استفاده از این راهها - با عنایت به اینکه انعقاد نطفه مشکوک است- به اصول عملیه استناد کرده اند؛ ولی در این مقاله با استناد به روایت و دلیل اجتهادی، تلقی حکم شده است.
مقایسه دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا در تبیین موضوع فلسفه و رابطه آن با مسائل فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به اینکه علم بودن یک علم مرهون انسجام مسائل و انسجام مسائل در گرو عاملی وحدت آفرین است؛ اغلب حکما این عامل وحدت آفرین را موضوع علم می خوانند. پرسش اصلی مقاله حاضر تبیین رابطه موضوع و مسائل فلسفی طبق دیدگاه ابن سینا و ملاصدراست. چنان که در منطق آمده، موضوع هر علم چیزی است که در آن علم از عوارض ذاتی آن بحث می شود؛ به تعبیر دیگر محمولات هر علم و مسائل آن از عوارض ذاتی آن است، لذا بین موضوع هر علم و مسائل آن رابطه تنگاتنگی برقرار است. طبق دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا، موضوع فلسفه - در مقام تعریف - «موجود بما هو موجود» است و مسائل آن نیز از عوارض ذاتی وجودند، اما تطبیق قواعد منطقی علم شناسی بر همه آنچه به عنوان مسائل فلسفی مطرح است، بسیار چالش برانگیز است؛ چرا که در مقام تعریف، مسائل فلسفه باید از عوارض ذاتی «موجود بما هو موجود» باشند، اما در مقام تحقق به مشکل برخورده و به نظر می رسد در برخی از مسائل فلسفی این نکته رعایت نشده است؛ لذا شکافی میان مقام تعریف و مقام تحقق فلسفه، به وجود می آید که باید برای پر کردن این شکاف و رسیدن به فهمی دقیق از موضوع فلسفه و مسائل مطرح شده در آن و چگونگی هماهنگی میان موضوع و مسائل آن تلاش هایی انجام شود.
امنیت جهانى در عصر ظهور
نقد و تحلیل آرای فقهی در باب قاعده «اَلغَاصِبُ یُؤخَذُ بِأشَقِّ الأحوَالِ» و قلمرو مصداقی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرع اسلامی به امور مالی مردم اهمیت داده و برای آن قوانین ویژه ای وضع کرده است تا شهروندان بتوانند در پرتو آن ها به زندگی بپردازند. سخت گیری برای شخص متجاوز به اموال دیگران از این قوانین است تا هیچ کس جرأت دست اندازی به اموال دیگران پیدا نکند. این سخت گیریِ در برخورد با غاصب حقوق، از روایات و احکامی به دست میآید که در باب غصب صادر شده است. قاعده «اَلغَاصِبُ یُؤخَذُ بِأشَقِّ الأحوَالِ»، به این معنا است که با غاصب به سخت ترین شیوه ها برخورد می شود از همین مسئولیت مضاعف و تشدید مجازات مدنی غاصب به شمار می آید.
افزون بر نکات مهم این قاعده به سه پرسش بنیادی باید پرداخته شود: نخست اینکه آیا این قاعده به عنوان یک قاعده فقهی مطرح است یا نه؟ دوم: دیدگاه های مخالفان و موافقان چیست و ادله حجیت آن کدام است؟ سوم: قلمرو مصداقی و کاربردی این قاعده را تا کجا می توان دانست؟
این پژوهش کوشیده است با اثبات این قاعده و کاربردی بودن آن در فقه و حقوق، داشتن پشتوانه هایی مانند روایات، مذاق شریعت، مناسبت حکم و موضوع و بنای عقلا را برای آن آشکار سازد و قلمروهایی مانند برگردادن فوری مال، مهلت ندادن به غاصب حتی در صورت تنگدستی، پرداخت هزینه های نگهداری حتی در صورت افزون شدن از قیمت اصل مال غصبی، پرداخت هزینه¬های بالا و دشوار نقل و انتقال و تاوان کشیدن در برابر منافع (بهره برداری شده یا نشده) را برای غاصب بر پایه این قاعده به اثبات برساند.