فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۰۶۱ تا ۷٬۰۸۰ مورد از کل ۷۳٬۹۳۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
Raising issues thereby man is guided to the Right Path, the Holy Qur’an refers to scientific issues. One of the most important axes in the Qur’an is the origin and creation of man. The quality of his creation and the origin of his life are discussed fluently in 76 verses of 41 Surahs. With the growth of embryology in the twentieth century, some have sought to adapt such verses to it to clarify the truths of the Qur’an to the audience, while others have challenged such verses and raised misconceptions such as inconsistency of embryonic stages in the Qur’an with the embryology, semen coming out of the spine and ribs (solb and tarā’ib), devaluating semen, the creation of the fetus from the male sperm and not paying attention to the role of the female sperm, determining the time of the fetus sex, descripting sperm as amshāj, the difference of ‘alaq without “tā” and with “tā”, the difference between the adding letters of “thumma”, “fā”, and so on. As a result, the confirmation of embryological knowledge by the valuable Qur’anic teachings in the study of human creation is proved. Also the mentioned misconceptions have basic problems, for the issues referred in the Qur’an are consistent with the findings of modern science, as well as, there are reasonable answers to all these doubts and differences.
Human Values in the Qur'an and Hadith and Its Reflection in Persian Literature
حوزه های تخصصی:
In the Qur’anic verses and Islamic hadiths, human values rank such a high status that religious leaders have also emphasized to respect these values. Altruism and serving humans - in all religions and denominations - have also been emphasized by religious leaders theoretically and practically. Paying attention to such values can play an important role in the solidarity of human societies and the peaceful life of different ethnic groups and nationalities. Human values have also been considered by Iranian writers and mystics, some of whom have reflected those valuable lessons in their Persian poems and texts. Despite blind prejudices, “Religious Enlightenment” requires that those life-giving and altruistic teachings be discussed by scholars.
بررسی کوگیتوی لکانی و ارزیابی آن از منظر انگاره ادراک حضوری در حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
37 - 68
حوزه های تخصصی:
انگاره سوژه رشته پیوند بسیاری از مباحث فلسفی است که با تفکر دکارت آغاز و سپس به واسطه کانت، هگل و لکان پی گرفته می شود. لکان با خوانش زبان شناختی از روانکاوی فروید و مفهومِ ناخودآگاه سوژه را به عنوان یک برساخت زبانی تعریف می کند. هستیِ عینیِ سوژه که به واسطه دال ها خط خورده است، خودش را از طریق زبان بازنمایی می کند؛ اما این خط خوردگی به واسطه زبان، موجود انسانی را میان خودآگاه و ناخودآگاه منقسم می کند. ناخودآگاه بخشی از واقعیّت سوژه است که سوژه در آنجا حضور ندارد؛ لذا از منظر لکان بر خلاف دکارت، نمی توان از اندیشه، هستیِ سوژه را استنتاج کرد، بلکه اندیشه حقیقیِ سوژه در ناخودآگاه است و سوژه در آنجا غایب است. این نوشتار با یک روش توصیفی و تحلیلی نشان می دهد چگونه ملاصدرا با طرح اصولی مانند اصالت وجود، علم حضوری و تشخّص وجود، مسیرِ متفاوتی را برای تبیین فاعلیّت و آگاهی سوژه ترسیم می کند. وجود در همه مراتب هستی بر ماهیت و آنچه به واسطه زبان برساخته می شود، تقدم دارد و علم حضوری نشانه انطباق کامل سوژه با هویّت هستی شناختیِ خود است. سوژه می تواند فراسوی تمام تعیّنات ماهوی، عنصرِ درون ماندگاری را در خود تشخیص دهد که بر اساس آن با گذر از خودبیگانگی به این همانی دست یابد.
فقدان دلیل عقل در فرایند هنجارسازی قواعد بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
589 - 609
حوزه های تخصصی:
منابع واقعی حقوق، ریشه در فرهنگ، دین، مذهب، نژاد، زبان و تمدن بشری دارد. اما منابع صوری تنها فرایند قانونگذاری را طی می کنند. در حقوق داخلی کشورها، به دلیل اینکه یک حاکمیت وجود دارد، منابع حقوق متناسب با شرایط هر جامعه تنظیم می شود؛ اما در حقوق بین الملل با دولت ها و حاکمیت های گوناگون روبه رو هستیم. هدف از این تحقیق، تبیین ظرفیت فقه اسلامی در مسیر تحقق منابع مشترک حقوقی کشورهاست. روش تحقیق، تحلیلی-توصیفی است. با بررسی به عمل آمده مشخص شد که در زمان تنظیم منابع صوری حقوق بین الملل طبق ماده ۳۸ اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری به معاهدات بین المللی، عرف بین المللی، اصول کلی حقوق، رویه قضایی بین المللی، دکترین و عدالت، بسنده شده و به دلیل عقلی و مستقلات عقلیه اشاره نشده است. نتیجه تحقیق آن است که برای تحقق صلح و امنیت بین المللی لازم است کشورها با یکدیگر تعامل داشته باشند. از مهم ترین بسترهای تحقق این تعامل «قضایای مستقلات عقلیه» و توجه به نقش عقل در تکوین قواعد حقوق بین الملل است.
تبارشناسی واژهی «نَفْس» در زبان های سامی با بررسی کاربردهای معانی آن در قرآن و عهدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حضور واژهی «نَفْس» و مشتقاتش در شاخههای زبان سامی و کاربرد متعددش در قرآن و عهدین، نشان از قدمت و اهمیت آن دارد که پژوهش درباره آن بایسته است. ساختار واژه در شاخههای شمال شرقی و شمال غربی «ن پ ش» و در شاخههای جنوبی «ن ف س» است که نشان از تحول آن در فرایند انتقال از شاخهای به شاخهی دیگر دارد. پژوهش حاضر با روش تاریخی تطبیقی به تبارشناسی این واژه در زبانهای سامی و بررسی کاربرد مصادیق و معانی آن در قرآن و عهدین و ارائه موارد اشتراک و افتراق آن ، پرداختهاست. شواهد نشان میدهد که وجوه اشتراک در ساختار و معنا به مراتب بیشتر از افتراق است. واژه در برخی از شاخهها توسعهی معنایی بیشتری داشته که این گسترش در قرآن و عهدین نیز مشهود است. «استراحت کردن» و «حیات» دو معنای مشترک واژه در تمامی شاخهها است و معانی متعدد دیگر از این دو معنا گسترش یافتهاند. معانی واژه بعد از توسعهی معنایی در تمامی شاخهها بیشتر ناظر بر مسائل ماورائی، چون خداوند، روح و جان است. برخی از واژه پژوهان زبان عربی به ارتباط این واژه با واژهی «نَفَس» پرداختهاند در حالی که این موضوع در شاخههای دیگر زبان سامی وجود ندارد
نگاهی دیگر به اندیشههای ملاصدرا با رویکرد حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درمیان تمام اعلام نظرها و بحثها و گفتوگوها از گفتمانهای مختلف که میراث فکر و اندیشه بشر است گفتمان غالب نه در یک شهر و کشور بلکه کل جهان، گفتمان حقوق بشر است. اصول و قواعد و ارزشهای حقوق بشری و جنبههای مختلف آن همچون نسبیگرایی یا جهانشمولی حقوق بشر علاوه بر طرح در نشستها و هم اندیشیهای دانشگاهی و فلسفی، در محافل خصوصی و شخصی و در بستر جامعه مورد توجه قرار گرفته است. به همین جهت بازخوانی نظرها و اندیشههای بزرگان فلسفه و دریافت فهم آنان از حقوق بشر میتواند بر فهم بیشتر و امروزی از نظرات آنان و به هدف نهایی حقوق بشر که کرامت انسانی و زندگی شرافتمندانه است و در منظومه فکری بسیاری از اندیشمندان و فلاسفه جایگاه بلندی دارد کمک کند. در این راستا در این مقاله با این پرسش که حقوق بشر و ارزشهای آن چه جایگاهی در اندیشههای ملاصدرا داشته است به پژوهش با روش کیفی پرداخته و این نتیجه حاصل شد که در نظام فکری ملاصدرا با توجه به نوع رهیافت و رویکرد وی به مبانی نظری فلسفی، نزد وی حقوق بشر از اصالت و اهمیت برخوردار نیست.
نسخه شناسی مصاحف قرآنی (13): مصاحف قرآنی منسوب به خط ائمه علیهم السلام: واقعیت یا جعل؟
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ خرداد و تیر ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۸۸)
67 - 106
حوزه های تخصصی:
نشانه هایی در دست است که از حدود قرن چهارم هجری، کتابت و دستخط برخی از نسخههای قرآنی به خط کوفی را به امام علی علیه السلام یا دیگر صحابه، چون خلیفه سوم، عثمان بن عفان نسبت دادهاند. از سوی دیگر جستجو در مجموعههای خصوصی، موزهها و کتابخانههای ایران و جهان نشان میدهد اکنون قریب به 200 نسخه کامل یا ناقص قرآن منتسب به دستخط امام علی علیه السلام یا یکی دیگر از امامان شیعه وجود دارد. مقاله حاضر دو دسته دلیل یا مدرک تاریخی بر غیرواقعی بودن این انتسابها ارائه میدهد. نخست بر اساس متون تاریخی قدیم میکوشد نشان دهد که کهنترین اسناد مکتوب تاریخی برجا مانده از سه قرن نخست همگی فاقد چنین نسبتهاییاند. به علاوه، ذکر نام کاتب در انتها یا میانه یک نسخه قرآن امری غیر رایج در سه قرن نخست است؛ لذا وجود ترقیمه یا انجامه کاتب در انتهای بخشی از قرآن، و انتساب آن قرآن به یکی از امامان شیعه در قرن نخست، مستلزم زمان پریشی تاریخی (anachronism) است. دومین دسته از دلایل و شواهد بر جعلی بودن این انتسابها، به جوانب نسخهشناختی این مصاحف منسوب به امامان شیعه بازمیگردد. در این بخش نویسنده، نشان میدهد که برخی ویژگیهای موجود در خود این نسخهها، از جمله نوع خط (مثلاً بهکارگیری خط کوفی مشرقی)، جنس مصحف (مثلاً استفاده از کاغذ)، محتوای قرآنی (مثلاً استفاده از قرائات مختلف رسمی و شاذ)، وجود اشتباهات و سهو کاتب (که به اعتقاد شیعه، از جانب امام روی نمیدهد)، و نیز نشانههای واضحی از جعل امضا به خط کوفی، به روشنی ما را قانع میکنند که کتابت این مصاحف به دست امامان شیعه را نادرست و غیرواقعی بدانیم.
مستوره و سرپاتک: دو نکته درباره تعلیقات الهی نامه (تصحیح شفیعی کدکنی)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ خرداد و تیر ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۸۸)
289 - 295
حوزه های تخصصی:
این نوشته مشتمل است بر دو یادداشت درباره دو کلمه در الهینامه عطار نیشابوری. یکی درباره مستوره و دیگری درباره سرپاتک . در یادداشت اول نویسنده کوشیده است، ضمن نقد نظر شارحِ الهینامه ، اصل کلمه مستوره یا مسطوره فارسی را به دست آورد، و در یادداشت دوم اطلاعاتی اندک بر آنچه در تعلیقات درباره نام سرپاتک آمده اضافه شده و بعضی سهوهای شارح نیز اصلاح شده است.
سیمای امام حسین(ع) در زیارت اربعین
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۳
103 - 122
حوزه های تخصصی:
موضوع زیارت حضرات معصومین(ع)، یکی از مصادیق اصلی توسل و تقرّبجویی بندگان برای رسیدن به هدف آفرینش و معرفت الهی است. از میان زیارتهای متعدد منسوب به امام حسین(ع)، زیارت اربعین به عنوان میثاق ولایی شیعیان و نشانه مومنان واقعی مورد عنایت ویژه واقع شدهاست. همچنین در کتب روایی شیعه، زیارتنامهای معتبر برای روز اربعین، از سوی امام صادق(ع) صادر شدهاست که تعمق و بررسی بیشتر محتوای آن، اهداف قیام و صفات و شخصیت جامع امام حسین(ع) را به عنوان خلیفه الله نمایانتر میسازد.
نقش اعتقاد به ویژگی علم انبیاء و اهل بیت (ع) در تخلق به اخلاق اسلامی از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از ضروریات دین اسلام، اعتقاد به انبیا و اهل بیت (ع) است. در قرآن و روایات، ویژگی های مختلفی برای آنها بیان شده است. یکی از این ویژگی ها، که بسیار مورد تأکید آیات و روایات اسلامی است، مسئله علم این ذوات مقدسه است. با توجه به اینکه رفتار و اعمال انسان متناسب با نوع شناخت و جهان بینی اوست؛ اعتقاد داشتن به این ویژگی، تأثیر مهمی در تخلق به اخلاق اسلامی خواهد داشت. این مقاله در صدد بررسی آثار اعتقاد به ویژگی علم انبیا و اهل بیت (ع)، در تخلق به اخلاق اسلامی است. این موضوع، با روش توصیفی و تحلیلی و ناظر به دیدگاه استاد مصباح یزدی(ره) مورد پژوهش قرار می گیرد. یافته های پژوهشی این نوشته در سه جهت قابل بیان است: اول اینکه، اعتقاد به چنین ویژگی، موجب می شود با شناخت فضائل و رذائل اخلاقی از منبع موثق، زمینه تخلق به اخلاق اسلامی فراهم شود. دوم اینکه در سایه این علم می توان مسائل بنیادی اخلاق، مانند معیار ارزشمندی رفتارهای اخلاقی را تبیین کرد. سوم اینکه اعتقاد به آگاهی آنها و نظارت بر اعمال انسان، موجب حیاء و ترک گناه می شود.
رابطه حجاب با جایگاه معنوی زنان مسلمان از دیدگاه قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام فروردین ۱۴۰۰ شماره ۲۸۰
49-58
حوزه های تخصصی:
پوشش و حجاب دارای ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و نیز دارای مؤلفه های مذهبی، معنوی، منزلتی، شخصیتی و رفتاری است که می توان از زوایای مختلفی بدان نگریست؛ لکن با توجه به تأثیرات و تعاملات متقابل میان روح و عمل، این مسائل اصلی مطرح است که اساساً چه نوع رابطه ای بین روح و پوشش انسان از دیدگاه قرآن وجود دارد؟ و نحوه شکل گیری و تکامل روح و عمل در فلسفه اسلامی و در رابطه با حجاب چگونه است؟ این مقاله بر آن است تا با رویکردی توصیفی تحلیلی و با تتبع در منابع تفسیری، فلسفی، روایی و برخی گزاره های جامعه شناختی و روان شناختی، به روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و تحلیل محتوا، و با بررسی موضوعاتی نظیر وجود نفس (روح) و نیز تعامل دوجانبه روح با عمل و بالعکس و تجسم اعمال، اثبات کند که اساساً رابطه حجاب با جایگاه و قداست زنان مسلمان و با ایمان، رابطه ای عینی و حقیقی است.
بررسی اندیشه تقدیرگرایی در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام مرداد ۱۴۰۰ شماره ۲۸۴
87-95
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که در مکاتب گوناگون در تاریخ نگاری اسلامی مورد توجه مورخان مختلف قرار گرفته و سعی شده تا وقایع مختلف براساس آن تفسیر شود، مسئله تقدیرگرایی است. این پژوهش می کوشد با روش توصیفی تحلیلی، به این پرسش پاسخ دهد که اندیشه تقدیرگرایی در کتاب تاریخ بیهقی چگونه بوده است؟ نتایج بررسی از یک طرف حاکی از آن است که بیهقی در تاریخ نگاری خویش به رغم به کارگیری روش علمی و گاه خردورزی، علاوه بر اینکه به نوعی، دچار دوگانگی و تناقض در سطح ظاهری تاریخ نگاری خویش شده، عملاً نیز با نفی اراده انسان، تقدیر الهی را در پیدایش و شکل گیری حوادث، مهم ترین عامل معرفی می کند؛ که این اندیشه به ویژه در پیوند با مسائل سیاسی در تاریخ نگاری وی، بازتاب خاصی پیدا می کند. از سوی دیگر، نتایج بررسی نشان می دهد، عوامل مختلفی در بازتاب اندیشه تقدیرگرایی بیهقی نقش داشته اند.
بررسی مبانی و قواعد معرفت شناختی تأویلی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
157 - 172
حوزه های تخصصی:
تأویل هستی و متن نوعی کاوش باطنی (عقلی - شهودی) در یک موضوع است که به کشف و استخراج گزاره های جدید می انجامد. ملاصدرا به عنوان یک فیلسوف، دارای مبانی مستدلی در معرفت شناسی است که بر سبک تأویلی او تأثیر گذاشته است. بررسی و تحلیل این مبانی و استنتاج و شناسایی قواعد مبتنی بر این مبانی و نیز میزان تأثیر این مبانی و قواعد بر تأویلات صدرایی از اهداف مهم این نوشتار است. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی بر مبنای آثار ملاصدرا است. قواعد اصلی استخراج شده عبارت اند از حرکت از علم حصولی به علم حضوری در تأویل شهودی، نقش فعال و زاینده عقل در تأویل عقلی، پذیرنده و منفعل بودن ادراک قلبی در تأویل شهودی، لزوم هماهنگی تأویل عقلی - شهودی با درک فطری، دارای مراتب بودن ساختار تأویل شهودی، نقش واسطه بودن عالم مثال و خیال در تأویل شهودی و لزوم کنترل منابع شناخت در تأویل (لزوم ضابطه مندی به طور خاص). این مقاله ضمن آنکه بخشی از قواعد منطقی و فلسفی - از بعد معرفت شناختی - حاکم بر تأویل های متن را نشان می دهد، تحلیلی از منابع معرفت تأویلی (عقل و قلب) را نیز ارائه می کند که به سهم خود می تواند به فهم عمیق تر و کاربردی تر حکمت متعالیه کمک شایانی کند.
بازخوانی نقش مقاتل بن سلیمان در شکل گیری آیات مستثنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
465 - 447
حوزه های تخصصی:
مقاتل بن سلیمان، متوفی در قرن دوم هجری، قدیمی ترین مفسری است که به صورت بسیار گسترده به بیانِ آیات مستثنا پرداخته؛ تا حدی که در قرون بعدی به عنوان یکی از راویان اصلیِ آیات مستثنا شهرت داشته است. او هیچ گاه نامی از مشایخ تفسیری اش به میان نیاورده و در شهرهای مختلف از جمله مرو و بصره زیسته است. از این رو بوم تفسیری، مشایخ و روش فراگیری او مبهم است. اما این پژوهش با تکیه بر قرائن گوناگون، نخست، اثبات کرده که بوم تفسیری او عراق و به ویژه بصره است. دوم، او به روش غیرسماعی از اساتید مختلف تفسیر آموخته و به همین جهت نامی از آن ها نبرده است. سوم، در میان اساتید عراقی و حجازی، او در تفسیر بیش از همه تحت تأثیر قتاده و سپس کلبی بوده و اندیشه مستثنا ساختن آیات را نیز از آنان وام گرفته است. کاوش در روش مقاتل نشانگر آن است که او همواره با تکیه بر قرائن خارجی، به ویژه اسباب نزول که اعتماد فراوانی به آن ها داشته و پیش فرض های نادرست تاریخی، به مستثنا بودن بسیاری از آیات حکم کرده است. چنان که با توجه به قرائن، اندیشه نفیِ هرگونه ارتباط پیامبر با اهل کتاب در دوران مکه یا هجرت پیامبر پیش از مسلمانان به مدینه یا وقوع جهاد فقط در مدینه و رفتار تسامح آمیز با مشرکان فقط در دوران قبل از هجرت، مهمترین فرضیه های مقاتل بوده که آیات بسیاری را به سبب آن ها مستثنا کرده است.
بررسی تطبیقی الگوی فرهنگی خندیدن و خنداندن از دیدگاه قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عینی سازی سبک زندگی دینی منطبق بر فرهنگ اسلامی مبتنی بر دریافت دقیق آموزه های قرآن و حدیث است. مسئله پژوهش حاضر آن است که الگوی فرهنگی خندیدن و خنداندن بر مبنای آموزه های قرآن و حدیث، چگونه ترسیم می گردد؟ وفق یافته های تطبیقی پژوهش، این دو منبع، الگویی بر مبنای معنویت، عقلانیت و جامعه سازی ارائه نموده اند که بایسته های نگرشی آن، باورمندی به کنش گری الهی در خندیدن انسان و باورمندی به لزوم کنش گری انسان همسو با فرهنگ دینی است. بایسته های گرایشی این مسئله، ارزش انگاری خندیدن و خنداندن همسو با فرهنگ دینی و بالعکس است. بایسته های کنشی، ممنوعیت خندیدن به مقدسات، شناخت جایگاه اجتماعی خود، مخاطب شناسی، پرهیز از فراوانی و عادت به شوخی، کنشگری در جمع، عدم کاربست الفاظ قبیح و دروغ، کنش حداقلی قهقهه با پیوست معنوی و خنداندن از طریق گره گشایی است. در نتیجه آشکار گردید رویکرد قرآن و حدیث در مورد خندیدن و خنداندن یکسونگر نبوده و آن را به صورت مجزای از سایر بخش های سبک زندگی ارزش نمی انگارد؛ بلکه آن را در کنار گریستن ارزشی و به صورت هدفمند، مطلوب می شمارد. نتیجه دوم واقع گرایی و لحاظ پیامدهای قطعی یا احتمالی خنده در الگوی دریافتی از این فرهنگ است. سوم آن که این فرهنگ، با نگاهی کاربردی، هنجارهایی قابل پیاده سازی در حریم خصوصی و عمومی ارائه می نماید.
تحلیل ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های سازنده عرصه تربیت دینی؛ براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های سازنده عرصه تربیت دینی، براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش می باشد. روش های مورد استفاده در این پژوهش عبارت بود از: روش تحلیلی که شامل تجزیه، ترکیب، کشف روابط و کشف شبکه مفهومی ، جست وجوی ارتباط میان مفاهیم مختلف و بازشناسی روابط و شبکه ها بود. یافته های پژوهش در قالب پاسخ به سؤال تحلیل ابعاد و مؤلفه های تربیت دینی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، سند تحول بنیادین، مبانی نظری تحول بنیادین و منابع و مقالات معتبر دینی است. یافته های این پژوهش شامل ابعاد 4 گانه تربیت دینی و 10 مؤلفه تربیت دینی و 44 شاخص اصلی تربیت دینی است که در سند تحول بنیادین مطرح گردیده اند از این رو می توان گفت: سند تحول بنیادین در عرصه تربیت دینی، با منابع معتبر دینی و با نظر صاحب نظران تربیت دینی همسو بوده و نگاه سند به تربیت دینی جامع بوده و زیربنای اصلی تمامی ساحت های تربیتی می باشد. با توجه به اهمیت نقش تربیت دینی مطالعه مذکور برای تصمیم گیرندگان برای دستیابی به اهداف سند تحول بنیادین کاربرد دارد.
واکاوی دشنام در کلام معصومین (ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ازجمله امور ناپسند در اخلاق اسلامی، مسئله دشنام و ناسزاگویی است که گاه در کلام اهل بیت (ع)، که الگوی گفتاری و رفتاری برای مسلمانان هستند، وارد شده است. این مقاله، به روش توصیفی تحلیلی، ابتدا مصادیق ظاهری دشنام در کلام اهل بیت(ع) را مشخص نموده و سپس، به ماهیت آن در کلام ایشان می پردازد. با جست وجوهای انجام گرفته در احادیث معصومین(ع) این نتیجه حاصل شد که برخی از مصادیق ظاهری دشنام در کلام اهل بیت(ع)، جزئی از لعن و نفرین اند که از دستورات دین و تحت عنوان «تبری» قرار دارند. برخی دیگر از این گونه کلمات مانند زنازاده، از موارد ترجمه غلط در معنای کلمات هستند. اما تشبیه به حیوانات در کلام اهل بیت(ع)، هم درباره مؤمنان و هم غیر مؤمن به کار رفته اند که نشان از عدم مصداق قرار گرفتن این تشبیهات، به عنوان دشنام گویی است؛ چراکه گاه به کار گرفتن چنین تعابیری با توجه به وجه تشبیهه، در فرهنگ زمانه تلقی به دشنام نمی شود. از موارد دیگر اشباح الرجال، خیانتکار و... هستند که با وجود عصمت و علم اهل بیت(ع) و شناخت آنها نسبت به باطن افراد، وصف صورت حقیقی افراد و در جهت اخطار به آنها و یا در مواردی، شناساندن آنها به عامه مردم بوده است. این امر نیز برخلاف کاربرد آن در افراد معمول، به عنوان دشنام تلقی می شود.
واکاوی مفاهیم قرآنی براساس مدل ارتباطی یاکوبسون با تأکید بر دریافت آیرونی (نمونه موردی سوره زمر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی کارگفت های ارتباطی در سوره های قرآن، راهکاری مناسب برای دست یابی به مفاهیم ثانویه این معجز ه جاوید خواهد بود. هر اندازه پژوهشگران تلاش بیشتری برای بررسی ساختار آیات قرآن داشته باشند، به همان اندازه به درک مفاهیم اساسی و مقاصد اصلی آن پی خواهند برد. یکی از ابزار های بررسی گفتمان قرآنی، یافتن کارگفت های ارتباطی براساس نظریه یاکوبسون است. پژوهش حاضر بر آن است تا با انطباق نظریه ارتباطی یاکوبسون و تلفیق آن با تکنیک آیرونی، آیات سوره زمر را از زوایای مختلف بررسی کند و در روشی توصیفی تحلیلی، کاربست مفاهیم بنیادی سوره زمر را به دست آورد و با کشف ساختار ارتباطی سوره با مخاطب یا گیرنده، به این نتیجه دست یابد که مفاهیم تأکیدشده آن چیست و با کدامین روش ارتباطی توانسته است بر گیرنده پیام های سوره اثر بگذارد. به طور کل، جهت گیری عمده و اساسی در مدل ارتباطی آیات این سوره، بیشتر به سمت موضوع پرستش خداوند است و آیرونی بیم و امید در مفاهیم این سوره، نشان دهنده ظهور نقش ترغیبی امیدبخشی و بیان آثار رحمت الهی است؛ هرچند فهم این آیرونی، نیازمند دقت بیشتری است تا بتوان تأثیر آن را در دریافت جنبه های مختلف مفاهیم سوره زمر و درک نقش های متعدد زبانی دانست. همچنین، نمی توان نقش ترغیبی آیات موجود در سوره زمر را نادیده انگاشت؛ زیرا فرستنده پیام (خداوند) با به کارگیری ابزارهای ادبی، فرازبانی و همدلی، موجبات روشن ترشدن ابعاد نقش ارجاعی و ترغیبی را فراهم آورده است.
واکاوی دلالت های واژگانی داستان ابلیس در داستان های متشابه قرآن کریم با رویکرد بافتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی دلالت واژگان در پرتو نظریه موسوم به بافت متن در علم معناشناسی اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا بررسی لایه های معنایی واژگان، تلاشی در خوانش متن در چارچوب بافت متنی قلمداد می شود و شناخت و آگاهی از دلالت بافت در زبان، در درک چرایی انتخاب واژگان گوناگون سهیم است و مخاطب از نحوه چیدمان و تفاوت در موقعیت های واژگان با تکیه بر دو محور جانشینی و همنشینی به معنا دست می یابد. در پژوهش حاضر کوشیده شده است با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر دو محور جانشینی و همنشینی، آیات متشابه داستان وسوسه ابلیس و رانده شدن او از بهشت بررسی ساختاری شوند. برخی از نتایج پژوهش نشان دادند در محور جانشینی، واژگان «وسوس، ازلّ»، «اخرج، اهبط و اذهب» و «اقعدنّ و ازینّ» به مقتضای بافت متنی و فضای حاکم بر داستان، گزینش شده اند و همین امر در انسجام و تکمیل زنجیره معنایی بین واژگان جانشین مؤثر بوده است تا از این طریق به منظور القای مفهوم و معنای مدنظر متکلم، واژگان جانشین در خدمت بافت متن قرار گیرند و بار معنایی جدیدی با توجه به سیاق و آیات پیسین و پسین به فضای داستان بخشند و به نوعی به توسیع معنایی متن منجر شوند.
نقد و بررسی چیستی رنگ با تأکید بر دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
181 - 210
حوزه های تخصصی:
اکثر قریب به اتفاق فلاسفه سنتی و اسلامی، قائل به واقع انگاری رنگ هستند و رنگ را موجودی خارجی می دانند و بنا به علوم طبیعی هر دوران و دانش فلسفی خود، به بررسی و تبیین چیستی رنگ همت گمارده اند. نظریه واقع انگاری پیرامون چیستی رنگ، شامل آراء فیلسوفان قبل از ابن سینا و خود وی درباره رنگ می باشد. اما از آنجایی که اقوال فیلسوفان مشایی و اشراقی و متعالیه از ابن سینا تا کنون، تغییرات قابل توجهی نداشته است و با کمی تفاوت، همان عبارات، مطالب و دیدگاه های ابن سینا درباره رنگ، در کتب بعدی نیز منتقل شده است، بنابراین بررسی نظریات ابن سینا درباره چیستی رنگ حائز اهمیت است. در این نوشتار، ضمن اشاره به اقوال فلاسفه سنتی، به نقل و بررسی چیستی رنگ با تأکید بر دیدگاه ابن سینا می پردازیم و ضمن نقد نظریه ابن سینا درباره چیستی رنگ، به ارائه فرضیه جدیدی که چیستی رنگ را ترکیبی از یک فرایند می داند، خواهیم پرداخت.