فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۹٬۵۴۱ تا ۱۹٬۵۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
اختلال وسواس جبری چهارمین اختلال شایع روانپزشکی است که به دلیل ماهیت خاص و پیچیده آن در نظام های تشخیص بحث های زیادی در خصوص چگونگی طبقه بندی آن صورت گرفته است به نحوی که ابعاد رفتاری و زیستی آن به صورت دقیق مشخص نشده است.
روش: به منظور بررسی ارتباط بین ابعاد سرشت و منش و سامانه های مغزی رفتاری، تعداد 228 نفر از دانشجویان پرسشنامه های سرشت و منش کلونینجر (TCI-125)، گری ویلسون (GW-120) و وسواس پادوآ را تکمیل نمودند. نتایج با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین ابعاد نوجویی، آسیب پرهیزی و پشتکاری و ابعاد منش همکاری و خودراهبری و سامانه های بازداری و فعال سازی رفتاری با علائم وسواس همبستگی های معنادار وجود دارد. همچنین ابعاد آسیب پرهیزی و نوجویی از ابعاد سرشت و همکاری و خودراهبری از ابعاد منش توام با بازداری رفتاری توانستند تا علائم محتلف اختلال وسواس جبری را پیش بینی نمایند.
نتیجه گیری: با توجه به نقش ابعاد سرشتی- منشی و سامانه های مغزی رفتاری در پیش بینی علائم وسواس، می توان عنوان نمود که اختلال وسواس جبری پایه های زیستی عصبی بارزی دارد.
تبیین رابطه استرس شغلی با بیگانگی شغلی و رفتارهای انحرافی بر اساس نقش تعدیل کننده اسناد شناختی به علل استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش بالقوه شناخت در رفتارها و احساسات انسان، این پژوهش با هدف بررسی نقش اسناد شناختی استرس در پیوند میان استرس شغلی با بیگانگی شغلی و رفتارهای انحرافی اجرا شد. تعداد 168 نفر از کارکنان یک سازمان صنعتی در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد پرسشنامه محقق ساخته اسناد استرس شغلی (AJSQ)، پرسشنامه گرانباری شغلی (WOQ)، پرسشنامه بیگانگی شغلی (WAQ) و پرسشنامه رفتارهای انحرافی (DBQ) را پاسخ دهند. نتایج نشان داد بین رفتارهای انحرافی با گرانباری شغلی، بیگانگی شغلی و اسناد شناختی استرس رابطه معنادار وجود ندارد. اما بین گرانباری شغلی با بیگانگی شغلی و اسناد شناختی به استرس رابطه معنادار به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که اسناد استرس به سازمان، رابطه گرانباری شغلی را با بیگانگی شغلی تعدیل می کند. به این معنا که وقتی اسناد استرس به سازمان بالا است، گرانباری شغلی با بیگانگی شغلی دارای رابطه منفی است، ولی زمانی که اسناد استرس به سازمان در حد پایین است، گرانباری شغلی با بیگانگی شغلی رابطه مثبت دارد. هم چنین اسناد استرس به خود، رابطه گرانباری شغلی را با رفتارهای انحرافی تعدیل کرد. به این معنا که وقتی اسناد استرس به خود پایین است، رابطه گرانباری شغلی با رفتارهای انحرافی مثبت است و در مقابل وقتی اسناد استرس به خود بالا است، گرانباری شغلی با رفتارهای انحرافی رابطه منفی دارد.
تفکیک ابعاد متعامد از خوشه های سوال بر اساس هشت روش تعیین بعد در داده-های دو ارزشی: مورد آزمون ریاضی رشته ریاضی فیزیک کنکور 92-91(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: مشخص کردن ابعاد (عامل ها) موجود در آزمون ها اهمیت بسزایی برای سایر اهداف آزمون سازی دارد. این موضوع در داده های دو ارزشی اهمیت بیشتری داشته و با چالش های بیشتری نیز همراه است. هدف: هدف این مطالعه مشخص کردن ابعاد متعامد از خوشه های سوال بر اساس مقایسه نتایج هشت روش تعیین ابعاد داده های دو ارزشی است. روش: این روش ها عبارتند از: روش ناپارامتریکDIMTEST، روش ناپارامتریک DETECT، تحلیل محتوای سؤال ها بر اساس قضاوت متخصصان محتوایی و بررسی جواب های آن ها، تحلیل عاملی کل اطلاعات، تحلیل خوشه بر اساس زاویه بین بردار سؤال ها، تحلیل موازی، آزمون MAP و تحلیل عاملی تأییدی. ابتداروش ها به طور مختصر توصیف و سپس بر اساس داده های آزمون 55 سوالی ریاضی رشته ریاضی فیزیک 92-91 مقایسه شده اند. یافته ها: نتایج تاییدی بر این مطلب است که باید بین تعداد خوشه و ابعاد متعامد تمایز قایل شد. بحث و نتیجه گیری: از آنجا که تعداد خوشه ها حد بالایی برای تعداد ابعاد است و اکثر روش های تعیین ابعاد منعکس کننده خوشه ها هستند تا ابعاد متعامد، پس بهتر است بسته به هدف مورد نظر، همراه با ملاحظات منطقی و محتوایی، از چندین روش برای این منظور استفاده کرد.
فراتحلیل رابطه متغیر های شخصیتی با استرس شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت ویژگی های شخصیت وچگونگی بر انگیخته شدن انسان ها در شرایط استرس زای شغلی وهمچنین پیامد های روانی استرس شغلی از جمله مباحث مطرح در روانشناسی است.تحقیقات بسیاری رابطه متغیرهای شخصیتی با استرس شغلی را بررسی کرده اند. اما گاهی نتایج آن ها نا هماهنگ ومتناقض هستند. پژوهش فراتحلیلی، مجموعه ای ازفنون نظام دار برای حل تناقض درمورد یافته های حاصل ازتحقیقات مختلف درباره یک موضوع است. براین اساس پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه متغیرهای شخصیتی واسترس شغلی به شیوه فراتحلیل انجام شد. ابتدا با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی داخلی و نیز دانشگاه های شهر تهران نسبت به جمع آوری تمام گزارش های پژوهشی اقدام شد. نهایتا نتایج106 مطالعه انجام شده بین سال های 1373-1390 که ملاک ورود به فراتحلیل را داشتند ، تحلیل شدند. شاخص اندازه اثرترکیبی r متغیر های شخصیتی در مدل اثرات ثابت 0.23 و در مدل اثرات تصادفی 0.24 بودکه باتوجه به معیار کوهن اندازه اثر کمی است. اما در بررسی جداگانه، اندازه اثرمتغیرهای جرات ورزی، اضطراب، فرسودگی شغلی، کمالگرایی، مدیریت زمان ، سخت رویی، تاب آوری و عاطفه مثبت زیاد بود . نتایج روش های بررسی تورش انتشار ، حاکی از عدم تورش انتشار در نمونه فراتحلیل بود . با توجه به ناهمگنی در مطالعات، تحلیل تعدیل کننده ها صورت گرفت که بیانگر تاثیر تعدیل کنده های نوع شغل، ابزار اندازه گیری ، روش نمونه گیری و نوع پژوهش بود. نتایج کلی حاکی از آن است که متغیر های شخصیتی که بر خود فرد وشناخت افراد از خود تاکید دارند نقش تاثیر گذار بیشتری در کاهش استرس شغلی دارند. بنابراین باید مطالعات بیشتری در این زمینه با در نظر گرفتن متغیر های شغلی وتعدیل کننده های روش شناسی و فردی صورت گیرد.
اثربخشی آموزش مهارت حل مسئله بر اضطراب امتحان دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
نگاهی تحلیلی به رابطه روش تعامل آموزشی با ماندگاری دانشجویان در آموزش الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، رابطه بین روش های برقراری تعامل آموزشی و ماندگاری دانشجویان در برخی رشته های آموزش داده شده به صورت الکترونیکی بررسی شد. پژوهشی توصیفی-تحلیلی و به روش پیمایشی انجام شد تا رابطه بین روش های همزمان تعامل آموزشی (مانند گفتگوی برخط) و روش های ناهمزمان تعامل آموزشی (مانند تالار مباحثه و ارسال پیام الکترونیکی) با ماندگاری دانشجویان در آموزش الکترونیکی بررسی شود. یافته های پژوهش نشان داد بین استفاده استاد از دو روش تالار مباحثه و ارسال پیام الکترونیکی، با استفاده دانشجویان از این دو روش رابطه معنادار وجود دارد. همچنین یافته ها نشان می دهد که در 40% از رشته های برخط روش اصلی تعامل استاد و روش اصلی تعامل دانشجو یکسان و به طور مشخص ترکیبی از گفتگوی برخط و ارسال پیام الکترونیکی بوده است. همان طور که ادبیات پژوهش تأیید می کند، یافته های پژوهش دلالت بر این دارند که انتخاب یک روش یا ترکیبی خاص از روش های تعامل برخط توسط استاد می تواند به استفاده بیش تر دانشجویان از آن روش یا ترکیب خاص منجر شود. این نتایج تأکیدی بر نقش یاددهنده به عنوان تسهیل گر و زمینه ساز مشارکت بیش تر دانشجویان در فرآیند یادگیری الکترونیکی است که به نوبه خود افزایش ماندگاری دانشجویان در مسیر آموزش را به همراه دارد.
نقش راهبردهای مقابله با تنیدگی و رضایت مندی زناشویی بر سلامت عمومی مادران کودکان اتیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش راهبردهای مقابله با تنیدگی و رضایت مندی زناشویی بر سلامت عمومی مادران کودکان اتیستیک بود. پژوهش از نوع کاربردی و شیوه ی انجام گرفتن آن همبستگی است. جامعه آماری شامل همه مادران کودکان اتیستیک شهر تهران در سال 1391 بود که از بین آنان 63 نفر از مادران به عنوان شرکت کننده در پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از چهار ابزار پرسشنامه ارتباط اجتماعی (راتر و همکاران، 2003) به منظور تشخیص اختلال اتیستیک، مقیاس های سلامت عمومی (گلدبرگ،1972)، سیاهه مقابله با موقعیت های تنیدگی زا اندلر و پارکر (1990) و مقیاس رضایت مندی همسران افروز (افروز و قدرتی، 1390) در پژوهش به کاربرده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین راهبردهای مقابله مسئله مدار و رضایت مندی زناشویی و داشتن سلامت عمومی رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج نشان داد که راهبردهای مسئله مدار و هیجان مدار توانستند سلامت عمومی را به طور معنادار پیش بینی کرده و راهبرد اجتنابی به طور معنادار توان پیش بینی سلامت عمومی را نداشت. همچنین چهار مؤلفه از مقیاس رضایت مندی زناشویی بهترین پیش بینی کننده های سلامت عمومی مادران بودند. نتایج بیانگر آن است که با وجود آنکه داشتن کودکی با اختلال های اتیستیک تنش هایی برای والدین آنان و به ویژه مادران دارد، داشتن رضایت مندی زناشویی و به کارگیری راهبردهای حل مسئله در مقابله با تنیدگی به عنوان متغیرهای تعدیل گر می تواند به سلامت و بهزیستی روانی آنان کمک نماید.
شناسایی عوامل مؤثر بر مدیریت توسعه علوم انسانی با رویکردی مبتنی بر نظریه داده بنیاد با نگاهی به آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر مدیریت توسعه علوم انسانی با رویکردی مبتنی بر نظریه داده بنیاد و آزمون این عوامل در وضعیت موجود آموزش عالی صورت گرفته است. بدین منظور با روش تحقیق توصیفی پیمایشی و رویکردی آمیخته، پژوهش در دو بخش کیفی و کمی به صورت متوالی انجام پذیرفت. در بخش کیفی 14 نفر از صاحب نظرترین افراد به کمک روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی، تعداد 245 نفر به روش تصادفی ساده از بین اعضای هیئت علمی رشته های علوم انسانی دانشگاه های دولتی و پیام نور استان اصفهان (تعداد 670 نفر) گزینش شدند. روایی سوالات مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه محقق ساخته به روش محتوایی و هم زمان و پایایی به ترتیب با روش ضریب توافق (04/90) و آلفای کرونباخ (87/.) محاسبه گردید. یافته های کیفی مبتنی بر تحلیل داده ها به روش داده بنیاد و یافته های کمی حاصل تحلیل رگرسیون چندگانه و شاخص های توصیفی می باشد. نتایج کلی پژوهش حاکی از آن است که 9 عامل اصلی و 33 عامل فرعی به طور کلی بر مقوله محوری مطالعه حاضر مؤثر می باشد که در قالب شرایط عِلّی، زمینه ای و میانجی قابل تبیین می باشند.
معنویت گرایی، مدیریت زمان و پیشرفت تحصیلی: زمان ورزی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است تا از طریق وارسی رابطه ی میان معنویت گرایی، مدیریت زمان و پیشرفت تحصیلی، زمینه ای را برای معرفی سازه ی «زمان ورزی معنوی» (مجموعه ی به هم پیوسته ای از شناخت ها، رفتارها و هیجان های مرتبط بازمان در زندگی دین ورزانه) فراهم کند. 214 تن از دانشجویان دانشگاه گیلان از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی برگزیده شدند و ضمن در اختیار قرار دادن میانگین نمرات نیمسال گذشته به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی، به دو پرسشنامه ی گرایش های معنوی دانشجویان (شریفی و همکاران، 1387) و مهارت های فردی در مدیریت زمان (حافظی و همکاران، 1387) پاسخ دادند. داده ها با فرض رابطه ی علّی و نیز بر اساس رابطه ی مبتنی بر همبستگی میان متغیرها با روش های مقایسه ی میانگین گروه های مستقل و تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون همزمان مورد پردازش قرار گرفتند. نتایج نشان داد دانشجویانی که به لحاظ معنویت گرایی نمره های نیمه ی بالا را به خود اختصاص داده بودند از دانشجویان با معنویت گرایی پایین به طور معناداری (001/0p< ) در مدیریت زمان کارآمدتر بودند. همچنین توان تبیین کنندگی معنویت گرایی (5/7%) و مدیریت زمان (3/6%) در ارتباط با تغییرات پیشرفت تحصیلی تقریباً هم اندازه بود. چنانکه با فرض رابطه ی علّی، ازلحاظ اثرگذاری بر پیشرفت تحصیلی، نتایج نشان داد که ناکارآمدی در مدیریت زمان از طریق برخوردار بودن از سطوح بالاتر جهت گیری معنوی جبران می شود و برعکس (001/0 ( p< این یافته ها، اگر با نتایج پژوهش های آتی تأیید شوند، نشان می دهند که ممارست در دین ورزی و معنویت گرایی به نحوی متضمن درجاتی از کارآمدی در مدیریت زمان است و می توان این کارآمدی را از طریق سازه ی «زمان ورزی معنوی» تبیین کرد.
ویژگی های رفتاری اختلال پردازش شنوایی و اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال پردازش شنوایی یک اختلال ادراکی حس ویژه است که ناشی از کم شنوایی محیطی نیست و بر رشد پردازش های یکپارچه زبان (گوش دادن و حرف زدن) و سوادآموزی (خواندن و نوشتن) اثر می گذارد. اختلال پردازش شنوایی ممکن است با اختلالات دیگر از جمله اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی همراه باشد. در موارد چندابتلایی اختلال پردازش شنوایی و اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی تشخیص باید به درستی و به طور کامل داده شده و برنامه ی درمانی به وسیله ی تیمی از متخصصان پیاده شود.
نوروپاتی شنوایی چیست؟(مقاله علمی وزارت علوم)
نوروپاتی (پی آسیب) شنوایی عبارت است از اختلال در انتقال محرک های شنیداری از گوش درونی به عصب و ساقه ی مغز شنوایی. پی آسیب شنوایی، اختلالی همگن نیست بلکه مجموعه ای از نابهنجاری های شنیداری با مکان های اختلال متفاوت، سبب شناسی و علل گوناگون و تنوع یافته های شنیداری و مطابق با آن در بیشتر موارد راهبردهای مدیریتی متفاوت است. مدیریت پی آسیب شنوایی بسیار دشوار و نیازمند رویکرد تیمی است و شامل متخصصان پزشکی و غیرپزشکی از جمله شنوایی شناس، آسیب شناس گفتار، گوش پزشک، عصب پزشک، ژن شناس، گاه فیزیک درمان گر و کاردرمان گر است.
تأثیر سه روش بحث گروهی درباره معماهای اخلاقی، گفتگو در گروه های کوچک به روش مشارکتی و سخنرانی، بر رشد قضاوت اخلاقی دانش آموزان دختر پایه دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تأثیر سه روش بحث گروهی درباره معماهای اخلاقی، گفتگو در گروه های کوچک به روش مشارکتی درباره معماهای اخلاقی و سخنرانی درباره موضوعات اخلاقی، بر رشد قضاوت اخلاقی دانش آموزان بود. به منظور دست یابی به این هدف، از بین کلیه مدارس متوسطه دخترانه منطقه 18 تهران، یک مدرسه با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد، سپس از میان دانش آموزان پایه دوم آن و از طریق روش انتخاب و واگذاری تصادفی، 77 نفر در قالب دو گروه آزمایشی (بحث گروهی مرکب از 23 نفر، گفتگو در گروه های کوچک، مرکب از 26 نفر) و گروه گواه (روش سخنرانی، مرکب از 28 نفر) قرار گرفتند. جهت اجرای تحقیق از طرح تجربی پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. به منظور سنجش قضاوت اخلاقی دانش آموزان در پیش آزمون و پس آزمون، از آزمون تعریف مسایل (DIT) استفاده شد و شاخص پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت (86/0= a). پس از اجرای پیش آزمون، مداخله آموزشی شامل بحث گروهی درباره معماهای اخلاقی، گفتگو در گروه های کوچک درباره معماهای اخلاقی و سخنرانی معلم درباره موضوعات اخلاقی به مدت 12 جلسه به ترتیب به گروه های بحث گروهی، گفتگو در گروه های کوچک و سخنرانی ارائه شد. داده ها با استفاده از آزمون های t، تحلیل واریانس، تحلیل کواریانس، آزمون ویل کاکسون برای رتبه های علامت گذاری شده و مجذور کای (خی دو) تحلیل شد و نشان داده شد که: دو روش گفتگو در گروه های کوچک و بحث گروهی، تأثیر مثبت و معنی داری بر رشد استدلال اخلاقی دانش آموزان داشته اند و روش سخنرانی تأثیری نداشته است، تأثیر روش گفتگو در گروه های کوچک بر رشد استدلال اخلاقی دانش آموزان، از تأثیر روش بحث گروهی بیشتر بوده است، اعضا دو گروه بحث گروهی و گفتگو در گروه های کوچک، از نظر ارتقا به مرحله بالاتر قضاوت اخلاقی، در مقایسه با اعضا گروه سخنرانی، عملکرد بهتری داشته اند که از نظر آماری معنی دار بود. همچنین تحلیل کوواریانس نشان داد که تغییرات مثبت ایجاد شده در قضاوت اخلاقی اعضا دو گروه بحث گروهی و گفتگو در گروه های کوچک، ناشی از اجرای پیش آزمون DIT و آشنایی با مواد آزمون نبوده است، بلکه شرکت در گروه های آزمایشی سبب ارتقای قضاوت اخلاقی آنها شده است.
نقش کیفیت دلبستگی به والدین در نقش پذیری جنسیتی فرزندان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش کیفیت دلبستگی به والدین در نقش پذیری جنسیتی فرزندان در خانواده های دووالدی دست نخورده انجام شده است. صد و چهار دانشجو (55 زن، 49 مرد) با میانگین سنی 21 سال در این پژوهش پیمایشی شرکت کردند و به پرسشنامه های نقش جنسیتی بم و دلبستگی به والدین و همسالان پاسخ دادند. یافته هانشان داد که دلبستگی به مادر بیشتر از پدر بود و زنان بیشتر از مردان جنس سنخیتی بودند. دلبستگی به والد ناهم جنس با ضریب منفی میزان جنس سنخیتی بودن را پیش بینی نمود. افراد دارای نقش جنسیتی نامتمایز نسبت به دو گروه جنس سنخیتی و دوجنسیتی دلبستگی کمتری با والد هم جنس خود داشتند. به طور خاص در گروه دلبستگی پایین به والد هم جنس و بالا با والد ناهم جنس، تعداد افراد نامتمایز زیاد و دوجنسیتی و جنس سنخیتی ها کم بودند. دلبستگی بیشتر با مادر قابل انتساب به اشتغال بیشتر مادر با فرزندان و سبک تعاملی خوشایندتر وی می باشد. جنس سنخیتی تر بودن دختران با نظریه چودورو همسویی دارد. نتایج مربوط به نقش دلبستگی به والد هم جنس و ناهم جنس در نقش پذیری جنسیتی به طور کلی با دیدگاه شناختی-اجتماعی هماهنگی داشت. بستگی داشتن اثر دلبستگی به یک والد بر نقش پذیری جنسیتی به سطح دلبستگی به والد دیگر، اهمیت پی گیری نگاه سیستمی و بوم-شناختی به خانواده رامی نمایاند.
مدل علی پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان آموزش مجازی: نقش باورهای هوشی، اهداف پیشرفت و هیجان های تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی پیشرفت تحصیلی بر اساس باورهای هوشی، اهداف پیشرفت و هیجان های تحصیلی در قالب مدل علی به روش تحلیل مسیر انجام شده است. روش: برای این منظور 231 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور استان فارس به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به پرسشنامه خودگزارشی متشکل از خرده مقیاس های باورهای هوشی (دوپی را و مارینه، 2005)، اهداف پیشرفت (میدلتن و میجلی(1997) و هیجان های تحصیلی (پکران و همکاران، 2005) پاسخ دادند. ضمنا معدل پایان ترم دانشجویان بعنوان شاخص پیشرفت تحصیلی منظور گردید. یافته ها: به طور کل ی نتایج پژوهش حاکی از اثرات غیر مستقیم و متفاوت باور هوشی ذاتی و افزایشی بر پیشرفت تحصیلی می باشد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که باور هوشی افزایشی از طریق واسطه گری اهداف تبحری و هیجان های مثبت بر پیشرفت تحصیلی دارای اثر غیر مستقیم و مثبت و باور هوشی ذاتی از طریق واسطه گری اهداف اجتناب عملکرد، اهداف رویکرد عملکرد و هیجان های منفی بر پیشرفت تحصیلی دارای اثر غیر مستقیم و منفی می باشد. همچنین بر اساس نتایج اثر مستقیم باور هوشی ذاتی بر هیجان های منفی معنی دار می باشد در حالی که اثر مستقیم باور هوشی افزایشی بر هیجان های مثبت مورد تأیید قرار نگرفت.
نقش خودکارآمدی ریاضی، خودپنداره ریاضی و ادراک از محیط کلاس در پیشرفت ریاضی دانش آموزان با کنترل جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی نقش خودکارآمدی ریاضی، خودپنداره ریاضی و ادراک از محیط کلاس بر پیشرفت تحصیلی با کنترل نقش جنسیت بود.
روش پژوهش حاضر، غیرآزمایشی (همبستگی) بود. بدین منظور به روش نمونه گیری خوشه ای (مناطق، مدارس، کلاس، دانش آموزان) 400 نفر دانش آموز (178 پسر، 222 دختر) انتخاب شدند که به پرسش نامه محیط کلاس، خودکارآمدی ریاضی، و خودپنداره ریاضی پاسخ دادند.
نتایج رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که با کنترل نقش جنسیت در گام اول و ورود متغیرهای خودکارآمدی، خودپنداره ریاضی، و ادراک از محیط کلاس در گام دوم پیشرفت تحصیلی قابل پیش بینی است؛ همچنین در گام دوم با ورود متغیرهای خودکارآمدی و خودپنداره ریاضی، ادراک از محیط کلاس غیرمعنی دار شد که نشان داد خودکارآمدی و خودپنداره نقش واسطه ای بین ادراک از محیط کلاس و پیشرفت تحصیلی دارند.
از آنجا که باور خودکارآمدی بر گزینش اهداف چالش آور، میزان تلاش و کوشش در انجام وظایف، میزان استقامت و پشتکاری در رویارویی با مشکلات و میزان تحمل فشارها اثر می گذارد و خودپنداره ریاضی از طریق واکنش های هیجانی و رفتاری درباره ارزش ریاضیات و شیوه های تفکر ریاضی، اطمینان و انگیزه برای یادگیری ریاضیات را موجب می شود و در نتیجه پیشرفت ریاضی افزایش می یابد. این در حالی است که خودپنداره و خودکارآمدی از ادراک از محیط کلاس تأثیر می پذیرند.
نقش تعاملی ابعاد عدالت سازمانی ادراک شده بر رفتارهای تلافی جویانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش تعاملی ابعاد عدالت سازمانی ادارک شده بر رفتارهای تلافی جویانه به مرحله اجرا درآمد. جامعه آماری پژوهش کارکنان مرد مجموعه ای از صنایع تولیدی (به تعداد 800 نفر) در شهر اصفهان بودند، که از میان آن ها، 275 نفر به شیوه نمونه گیری در دست رس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های عدالت توزیعی، عدالت رویه ای و عدالت تعاملی (گل پرور و نادی ،1389) و پرسشنامه رفتارهای تلافی جویانه سازمانی (اسکارلیسکی و فولگر،1997) بودند. داده ها از طریق ضریب هبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تعدیلی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که عدالت تعاملی و رویه ای رابطه عدالت توزیعی را با تلافی جویی کلامی و تلافی جویی از همکاران و زمان تعدیل می نمایند، اما رابطه عدالت توزیعی با تلافی جویی از امکانات را تعدیل نمی نمایند. نتایج نشان داد که در عدالت رویه ای و تعاملی پائین، عدالت توزیعی رابطه نیرومندتری با تلافی جویی کلامی و تلافی جویی از همکاران و زمان دارد. به این معنی که با افزایش عدالت توزیعی ادراک شده، تمایل به تلافی جویی کلامی و تلافی جویی از همکاران و زمان کاهش می یابد. شواهد حاصل از این پژوهش نشان داد که سطوح عدالت رویه ای و تعاملی برای پیوند یافتن عدالت توزیعی با تلافی جویی کلامی و تلافی جویی از همکاران و زمان از اهمیت زیادی برخوردار هستند.
عوامل موثر بر سیاست های آموزشی و فنّاوری دانشگاهی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: شناخت عوامل موثر در تدوین سیاست ها در فرآیندهای سیاست گذاری و اجرای سیاست ها موثر است، لذا این پژوهش با هدف شناسایی عوامل موثر بر تدوین سیاست های آموزشی و فنّاوری دانشگاهی انجام شد.
روش ها: پژوهش توصیفی- پیمایشی حاضر در سال 1391 در دانشگاه تهران به عنوان بزرگترین دانشگاه ایران و دانشگاه مرجع و مادر انجام شد. 112 نفر از افرادی که طی 10 سال منتهی به زمان پژوهش دارای پست ریاست دانشکده ها یا معاونت آموزشی دانشکده ها و پردیس ها بودند به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. طراحی پرسش نامه محقق ساخته پژوهش طی سه مرحله انجام شد. داده های حاصل از پرسش نامه ها با روش تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزار LISERL 8.8 و آزمون T تک نمونه ای مورد بررسی قرار گرفتند. از شاخص های RMR ، CFI ، NFI ، NNFI ، IFI ، RMSEA ، GFI ، RFI و مجذور کای برای سنجش برازش الگوی مورد مطالعه استفاده شد.
یافته ها: براساس نتایج تحلیل عاملی همه مولفه ها مورد تایید قرار گرفتند. 6 حوزه معرفی شده در مدل این مطالعه و همگی مولفه های آنها برازش مناسب و قابل قبول داشتند. براساس برازش مناسب الگوی مفهومی پژوهش، همخوانی الگوی پژوهش با داده های گردآوری شده مورد تایید واقع شد.
نتیجه گیری: مولفه های موثر بر سیاست های آموزشی و فنّاوری دانشگاهی در 6 حوزه اقتصادی، سیاسی، ساختاری، آموزشی، فنّاوری و قانونی قابل طبقه بندی هستند.
اثربخشی رواندرمانی اسلامی بر کیفیت زندگی و اضطراب افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی رواندرمانی اسلامیبر کیفیت زندگی و اضطراب افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود.طرح پژوهش به صورت تجربی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، 30 فرد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انتخاب شدند، سپس با استفاده از گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه هفتگی، تحت رواندرمانی اسلامی قرار گرفت. برای گردآوری داده ها، پرسشنامه جمعیت شناختی، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL-BREF) و پرسشنامه اضطراب بک (BAI)، توسط همه آزمودنی ها در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل شد. داده های پژوهش در نرم افزار SPSS 15 و با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که در پس آزمون میانگین نمرات کیفیت زندگی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری افزایش پیدا کرده است (05/0p<) و میانگین نمرات اضطراب به طور معنی داری کاهش پیدا کرده است (05/0p<). مطابق با نتایج این پژوهش، رواندرمانی اسلامی بر بهبود کیفیت زندگی و کاهش اضطراب افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر مؤثر بود.
بررسی میانجیگری استرس بر رابطه بین رضایت شغلی و روحیه خدمتی فرماندهان و مدیران آموزش یکی از نیروهای مسلح
حوزههای تخصصی:
مقدمه: روحیه خدمتی برای کارکنان هر سازمان از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف این مقاله بررسی میانجیگری استرس بر رابطه بین رضایت شغلی و روحیه خدمتی است.
روش: نوع پژوهش توصیفی است. جامعه آماری تحقیق، فرماندهان و مدیران آموزش یکی از نیروهای مسلح می باشند. برای انجام پیمایش ابزار پرسشنامه به کار رفته است و از مدل معادلات ساختاری برای مدل سازی استفاده شده است.
نتایج: یافته های تحقیق تأیید می کند که مدل ساختاری از برازش خوبی برخوردار می باشد.
بحث: رضایت شغلی به طور مستقیم بر روحیه شغلی تاثیرگذار است و از طرف دیگر، استرس تاثیر معناداری بر روحیه شغلی ندارد. بنابراین نقش میانجی استرس بین رضایت شغلی و روحیه شغلی محل تردید می باشد و شواهد تجربی برای تایید نقش میانجی برای استرس فراهم نمی باشد.
بررسی اثربخشی آموزش مؤلفه های سبک زندگی بر کاهش تعارضات کار خانواده پرستاران زن در بیمارستان شهید بهشتی شهرستان کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین ساختاری که در حوزه تعاملات خانواده و کار وجود دارد، تعارض کار خانواده است که بیشترین توجه را هم از جانب پژوهشگران و هم از جانب عموم مردم جلب کرده است. این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی آموزش مؤلفه های سبک زندگی بر کاهش تعارضات کار خانواده انجام شده است. پژوهش دارای طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل با نمونه ای شامل 30 پرستار دارای تعارض کار- خانواده بود که به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. دوره آموزش 8 جلسه یک ساعته بود که در جلسات آموزشی، مؤلفه های اجتماعی بودن، مسئولیت پذیری، کنار آمدن، نیاز به تأیید و محتاط بودن بررسی شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس استفاده شد که نتایج حاصل نشان داد آموزش مؤلفه های سبک زندگی (0001/0 p=)، تعارض کار خانواده را بهبود داده است